به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:حسین انتظامی در خبرآنلاین نوشت: کتاب «رویای چینی» را تازه دست گرفتهام؛ خواندنی و جذاب است. این کتاب به شناخت چین کمک میکند. مترجم کتاب بدرستیاشاره میکند که چه باورمند «نگاه به شرق» و چه مخالف دولت چین باشیم شناخت دقیق این ابرقدرت، ضروری است. این کتاب شامل ۸۵ سخنرانی عمدتا خارجی رهبر چین در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ است. برای شناخت دولت چین، ملاحظه اسناد رسمی و از جمله سخنرانیهای مقاماتشان راهگشاست...
کشورهایی مثل آلمان و ژاپن نشان دادهاند که بدون اتکا به نیروی نظامی میتوان قدرتی بزرگ شد تا سایر قدرتها نتوانند کشورت را نادیده بگیرند و یا با زبان زور با او سخن بگویند. به عبارت بهتر، درخشش آلمان و ژاپن در یکیدو دهه پس از جنگ جهانی دوم و برخاستن از خاکستر، اساسا تعاریف و شاخصهای قدرت را هم عوض کرد. تا آن زمان قدرت صرفا در بعد نظامی تعریف میشد اما آنها مؤلفه اقتصاد را برجسته کردند. چین نیز در عِداد آنهاست؛ با این تفاوت که اولا مثل آنان محکوم به نداشتن نیروی نظامی نبوده و ثانیا اگرچه ظاهرا یا موقتا برای حساس نکردن رقیب اصلی، مواضع چالشی نمیگیرد و ساز و برگهای جنگی را به رخ نمیکشد اما به توسعه و نوسازی حوزه نظامی خود همت کرده است.
نکته برجسته در مقامات چین، وفاداری آنان به انقلاب، مائو و حزب است. آنان حتی اگر مائوزدایی را -که از دوره شیائوپینگ شروع شد- دنبال کردهاند اما به رغم مقامات شوروی، آشکارا علیه رهبران گذشته و در گذشته موضع نمیگیرند و مرتبا به وفاداری خود اصرار میورزند. از اینرو رهبرانی چون شیائوپینگ، جیانگ زمین و جناب شی، افرادی مومن به سوسیالیسماند که به جای تجدیدنظرطلبی (به مفهوم پشیمانی) به دنبال اصلاح و کمال سوسیالیسم چینیاند.
اگرچه حکومت چین با استانداردها و ارزشهای غربی، خودکامه به شمار میآید که با فیلترینگ گسترده و رصد دائمی مردم خود و سختگیریهای ضد مذهب، تغییر قانون اساسی و تقریبا مادامالعمرکردن ریاست جمهوری، کشوری آزاد قلمداد نمیشود اما مهم این است که در کمتر از چهار دهه، بزرگترین جمعیت دنیا را از زیر خط فقر برکشید و امروز دومین اقتصاد دنیا را تشکیل داده و تنها اوست که رقیب آمریکا قلمداد میشود و عنقریب به سرآمدی میرسد...
در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ که در وزارت ارشاد بودم از نزدیک سه جلوه از مدیریت منسجم، خلاف آمد و درسآموز چینی را دیدم: در سال ۱۳۹۴ همین جناب شیجینپینگ، در صدر هیئتی به ایران آمد. در آن هیئت پر تعداد چندین مدیر رسانهای هم بودند؛ نه به عنوان زینتالمجلس یا مخابره خبرهای رئیس، بلکه برای جلسات کاری با همتایان خود و تعریف و گسترش همکاریها. هرچند متاسفانه طرف ایرانی نتوانست خوشهچینی مناسب کند اما آنان با جلسات جدی با مدیران رسانهای نشان دادند که قدرت نرم را فهم کردهاند و در صدد اجرای واقعی شعارهای ما در سخنرانیهای استانداردمان (نفی سلطه خبری کشورهای شمالی) هستند».
گفتنی است سفر شی جین پینگ به تهران در اوج سرمستیهای برجامی روحانی بود و بنابراین پیشنهادهای طرف چینی برای گسترش مناسبات با استقبال دولت روحانی مواجه نشد تا آنجا که حتی آقای ظریف در آخرین گزارش برجامی به مجلس نوشت: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند».