سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در ایام آشوبهای پاییز ۱۴۰۱ تشکیلاتی با عنوان «کانون هنرمندانی ایرانی فیلم و تئاتر، برون مرز» اعلام موجودیت کرد. بنیانگذاران این کانون با سوار شدن روی موج آشوبهای سراسری در ایران با هدف حمایت از حقوق زندانیان سیاسی، هنرمندان همراه شده با آشوبها و جنبش «زن، زندگی، آزادی» اعلام موجودیت کردند.
اما این کانون خارجنشین که افرادی انگشت شمار از آنان، داخل ایران فعالیت میکنند، با اعلام موجودیت و دسترسی به فستیوالهای سینمایی، پروژه خود را مبتنی بر تقویت فیلمسازی در ایران خارج از قواعد رسمی را دنبال حمایت کردند.
از سوی دیگر در دوگانه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پسا آشوبها امکان حضور فیلمهایی که بر اساس قوانین داخلی ساخته میشد مسدود و در یک سامان دهی طراحی شده مانع حضور فیلمهایی شدند که با مجوزهای رسمی ساخته و در فستیوالها و مجامع هنری حضور پیدا میکند.
برخی از اسامی امضاء کنندگان بیانیه «کانون هنرمندانی ایرانی فیلم و تئاتر، برون مرز» به شرح زیر است:
مانیا اکبری (هنرمند، فیلمساز)، محمدعلی بهبودی (بازیگر، کارگردان)، نیلوفر بیضایی (نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر)، مهران تمدن (فیلمساز)، عاطفه خادم الرضا (فیلمساز)، حسین خندان (نویسنده، فیلمساز)، دیدار رزاقی شیرازی (بازیگر، کارگردان)، مازیار رزاقی (صدابردار)، سحر سلحشوری (فیلمساز)، محمدرضا شمس (فیلمساز، آکادمیک)، کاوه عباسیان (فیلمساز، آکادمیک)، شبنم فرشادجو (بازیگر)، یعقوب کشاورز (نویسنده، کارگردان)، آیدا کیخایی (بازیگر، کارگردان)، سودابه مرادیان (فیلمساز)، و محمد یعقوبی (نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر) بنیان گذاران کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر معرفی و بیانیه تاسیس آن با حمایت چهرههایی چون مری آپیک، زر امیرابراهیمی، بهروز بهنژاد، رفیع پیتز، سوسن تسلیمی، هایده صفییاری، شبنم طلوعی و کن لوچ.
این کانون و حمایت جمعی از سینماگران خارج از کشور آغازگر جنبشی ضد امنیتی در سینمای ایران بود که عملا به هدفمند شدن سینمای زیرزمینی کمک شایانی میکند.
در شرایط انفعال فرهنگی استمراری در دوران پساآشوبها، «نسیم» ساخته «حمیدرضا قاسمی» در بخش مسابقه فستیوال جشنواره «کوستندورف» {فستیوالی توسط امیر کوستوریتسا، کارگردان صرب پایهگذاری شد}حضور پیدا کرد و جایزه فیلم برگزیده تماشاگران را از آن خود کرد.
این فیلم نخستین اوایل بهمن ماه سال ۱۴۰۱ بدون رعایت قواعد رسمی ساخته شد. روایت فیلم درباره مردی است که پس از مدتها به ایران بازگشته و با یک روسپی خیابانی آشنا و روابطی عاطفی میان آنان شکل میگیرد.
کانون مذکور با فعالیت گسترده در زمان آشوبها، در نخستین گام با نمایندگان فستیوال برلین مذاکره و زمینه حضور و تبادل محصولات داخلی (با مجوزهای قانونی) را در اشکال مختلف مسدود کرد.
چندی بعد مذاکرات این کانون با جشنواره فیلم برلین به انتشار بیانیهای از سوی این فستیوال منجر شد. عدم حضور نمایندگان واقعی سینمای ایران در این رویداد محور اصلی این بیانیه است. با صدور بیانیه، تمامی موسسات و نهادهای مرتبط با فیلمسازی اجازه حضور در بخش بازار و سایر بخشهای جشنواره فیلم برلین را پیدا نکردند.
متن کامل بیانیه جشنواره برلین به شرح زیر است:
« برلیناله جنگ تجاوزکارانه روسیه را که قوانین بینالمللی را نقض میکند، قاطعانه محکوم میکند و همبستگی خود را با مردم اوکراین و همه کسانی که علیه این جنگ مبارزه میکنند، ابراز میکند. جشنواره همچنین در کنار معترضان شجاع ایران می ایستد که از خود در برابر یک رژیم خشن و غیر دموکراتیک دفاع میکنند.
در نمایش این همبستگی، جشنواره، فیلمسازان، هنرمندان، نمایندگان صنعت یا روزنامه نگاران را به دلیل ملیت روسی یا ایرانی خود مستثنی نخواهد کرد. با این حال، این جشنواره برای هفتاد و سومین دوره خود به کسانی که برای موسسات، شرکتها یا رسانههای رسمی حکومتی و تحت کنترل دولت روسیه و ایران کار میکنند، یا برای افراد و رسانههایی که از این رژیمها دفاع میکنند، مجوز حضور نخواهد داد. در حالی که ما می دانیم که فرایند بررسی دقیق و اعتبارسنجی صدور مجوزهای حضور، ممکن است همیشه به نتایج روشن منجر نشود، ما همچنان به این مسیر عمل، متعهد میمانیم. »
فستیوال فیلم برلین برای جهت دهی به این سیاستگذاری روز چهارشنبه ۱۲ بهمن فهرست اعضای هیئت داوری دوره هفتاد و سوم خود را اعلام کرد و نام گلشیفته فراهانی در لیست داوران این رویداد قرار دارد.
در این جشنواره فیلم کوتاه «من خود، من هم میرقصم» که در بخش رقابتی «نسل» { «نسل ۱۴ سال به بالا» } هفتاد و سومین فستیوال فیلم برلین حاضر بود، جایزه خرس طلایی بهترین فیلم کوتاه این فستیوال را از آن خود کرد.
کارگردانی این فیلم را محمد ولیزادگان، بازیگر اصلی اپیزود سوم «شیطان وجود ندارد» (محمد رسولاف) بر عهده دارد واثرش دربارهی دختررقصندهای است که با مشکلاتی در ایران مواجه میشود.
«هفت زمستان در تهران» عنوان فیلم دیگری در این جشنواره بود که «اشتفی نیدرزول» با محوریت پرونده ریحانه جباری ساخت با گویندگی «زر امیرابراهیمی» در این جشنواره رونمایی شد.
این هدفگذاری ضد تبلیغی در تولید محتوا و پذیرش از سوی جشنوارهها، به سرعت در میان سایر رویدادهای سینمایی مهم در اروپاتوسعه یافت و این موضعگیری هدفمند و رادیکال ناگهان تبدیل به عملیاتی ضد امنیتی در فستیوالهای سینمایی معتبر اروپایی شد.
برگزار کنندگان این جشنوارهها و بنیادهای حقوق بشری به صورت گسترده فراخوانهای بیشماری صادر کرده تا در فرصتهای باقیمانده در جشنوارههای سال ۲۰۲۳، پروژه اعطای کمکهای مالی به فیلمسازانی که بدون رعایت قوانین عرفی و بدون مجوزهای رسمی اثری را تولید کردهاند، فعال ششده و اآثارشان را به سرعت به جشنوارهها برسانند.
این جریان سازی به سرعت در جشنواره کن امسال با حضور در بازار کن و نمایش چند فیلم در بخشهای جنبی خودنمایی کرد.
کاوه فرنام از شرکای محمدرسولاف امسال با انشعابی سینمایی «کانون فیلمسازان مستقل ایران» را در این رویداد معرفی کرد و موفق شد به صورت رایگان در بازار این جشنواره از غرفهای مستقل بهرهمند شود. وی در این غرفه مجموعهای شامل ۲ فیلم سینمایی، ۲ فیلم مستند، ۱ فیلم انیمیشن و ۹ فیلم کوتاه داستانی و تجربی را عرضه کرد.
اما در جشنواره فیلم کن حواشی معطوف به فیلم نمایش آیههای زمینی در ۲۳ می (دوم خرداد ۱۴۰۲) در بخش نوعی نگاه از هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن شد. این اثر تنها نمایندهٔ سینمای ایران در بخش رسمی جشنواره، نوعی نگاه هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن بود.
با این که فیلم ظاهرا با پوشش عرفی سینمای ایران ساخته شده اما اظهارات علیرضا خاتمی یکی از دو نویسنده و کارگردان فیلم، حواشی حول این فیلم را گسترش داد.
سازندگان با حمایتها از آشوبها در این فستیوال نخستین حاشیه این جشنواره را رقم زدند. این دو در گفتگویی با ورایتی گفتند برای آنها صحبت درباره ساختار تمامیتخواهی که همه چیز را در زندگی مردم کنترل کند، مهم بود. با این همه اما فیلم به توفیقی دست پیدا نکرد.
از دیگر نکات قابل تامل این جشنواره حضور صدف عسگری بازیگر فیلم دسته دختران، محصول مشترک حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و بنیاد سینمایی فارابی با ظاهری غیرمتعارف روی فرش قرمز این فیلم و حضور مجید صالحی به عنوان برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بود.
علیرضا خاتمی یکی از سازندگان ساخت این فیلم را «یک امر اعتراضی» برشمرد و گفت: برای تولید آن مجوزی از حکومت نگرفته و با شرایط فعلی امیدوار به دریافت مجوز نمایش در داخل ایران هم نیست.
با بررسی رخدادهای اخیر در جشنوارههای جهانی برلین، کن، «کوستندورف» و روتردام، میتوان نتیجه گرفت، این جشنوارههای اروپایی دست کم با حضور یک فیلم ایرانی، فارغ از هر کیفیتی، با توجه به عدم اخذ مجوزهای رسمی در کانون توجهات قرار میگیرد و کارکردی ضد امنیتی پیدا میکند. شاید برخی تصور میکردند با تمام شدن جشنواره فیلم کن این رویه متوقف شود اما خبرها حاکی از آن است که فیلمهای دیگری برای فستیوالهای مختلف اروپایی در حال ارسال است.
از سوی دیگر راهکار مدبرانهای برای متوقف کردن این روند با رویکردی فرهنگی اتخاذ نشده و اغلب این فرآیند سمت و سوی امنیتی به خود خواهد گرفت، کما اینکه همچنان در مورد عوامل داخلی فیلم «عنکبوت مقدس» تصمیم فرهنگی شایستهای اتخاذ نشد و هایده صفییاری میتواند به عنوان یک فعال سینمای مقیم، در امضاء بیانیهها و همراهی با جریان خارجی نقش موثری داشته باشد.
بازی ضد امنیتی در کارلووی واری ادامه دارد
جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری هرساله در ماه ژوئیه در شهر کارلووی واری در شمال غربی کشور جمهوری چک برگزار میشود.
در این فستیوال، فیلم «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمیزاده با حضور صدف عسگری (بازیگر فیلم آیههای زمینی با پوشش غیرمتعارفش در کن) به عنوان محصولی از ایران و آلمان در بخش رقابتی مسابقه و فیلم «ماده تاریک» ساخته کریم لکزاده با بازی مهدیس (شاداب) مهدیار و ایمان صیادبرهانی در بخش رقابتی پروکسیما پذیرفته شدند.
حضور فیلم «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمی زاده به عنوان محصولی مشترک نشان میدهد که اشاره این گزارش به سرمایه گذاریهای کانونهای حقوق بشری و حمایت آنان از این دسته آثار را نمیتوان کتمان کرد.
از سوی دیگر صدف عسگری پس از آیههای زمینی، به عنوان بازیگر مشترک فیلمهای فاقد مجوزهای قانونی شناخته میشود. با این حساب مانور فستیوال کن با تمرکز روی این بازیگر در جشنواره کارلووی واری تکرار میشود تا بر فرضیه پروژههای بسیار هماهنگ شده صحه گذارد.
فیلم دیگری در این فستیوال با عنوان ماده تاریک ساخته کریملکزاده حضور دارد. لک زاده پیش از این در صفحه اینستاگرامش اعلام کرده بود دیگری فیلمی را با حجاب در ایران نخواهد ساخت و با سرعت عمل فوق العادهای موفق به ساخت این اثر و حضور آن در کارلووی واری شده است.
این موج قطعا با فستیوالهای دیگری ادامه پیدا میکند تا جریان سینمایی زیرزمینی مانع حضور فیلمهای دارای مجوزهای قانونی شود و عملا معادله تبلیغی این فستیوالها، عملا به اشاره اخبار ضد امنیتی منجر میشود. باید منتظر ماند و دید آیا مدیران با روشهای فرهنگی بدون تهدید میتوانند این رویه را اصلاح کنند!؟