به گزارش مشرق، وقتی نام استقلال به گوش میرسد، رنگ آبی، هیجان، افتخار، اقتدار و خاطرات بسیاری برای هواداران این تیم زنده میشود. تیمی که در ایران و آسیا هواداران بیشماری دارد و حضور پرشمار آنها در دیدارهای خانگی و خارج از خانه، گواه این ادعاست. به ادعای مسئولان این باشگاه رکورد پرتماشاگرترین بازی جام باشگاههای آسیا و لیگ برتر ایران نیز تا پایان ۲۰۲۲ در اختیار استقلال است اما مدتی است آبیهای پایتخت از آن روزهای خوب و خاطره انگیر خود دور شدهاند که خودشان مسبب آن را یک دشمن میدانند؛ البته یک دشمن خیالی! دشمنی که در واقعیت وجود ندارد اما روزهاست استقلالیها با آن درگیر بوده و او را باعث تمام ناکامیهای خود میدانند.
مشکل اول استقلال، از نبود یک بزرگتر تا دادن اطلاعات غلط
این یک واقعیت است که استقلال از خودش ضربه میخورد اما برخی دوست دارند مشکلات داخلی را نادیده گرفته و با خطاب قرار دادن افراد بیرونی، به اصطلاح فرافکنی کرده و ذهن و حواس هواداران میلیونی این تیم را به نوعی از بطن ماجرا دور کنند. تیمی که برای قهرمانی بسته شده ظرف مدت کوتاهی سه مدیرعامل به خود دید! در سادهترین شکل مجموعه بزرگ استقلال درگیر تفکرات و سیستمهای مختلف مدیریتی شد که در نهایت هم دود آن به چشم هواداران این تیم رفت تا جایی که آنها نظارهگر عملکرد موفق رقیب سنتی خود و تصاحب ۳ جام از سوی پرسپولیسیها در لیگ برتر، جام حذفی و سوپرجام بودند.
جدا از اتفاقات داخلی، مشکلات به وجود آمده و بحثهای مالی که همه در جریان آن هستند، یکی از بزرگترین مشکلات آبیهای پایتخت فقدان یک بزرگتر روی نیمکت این تیم است. فراموش نکنیم حتی نام پیشکسوتی همچون منصور پورحیدری کافی بود تا آرامش و احترام روی نیمکت استقلال حاکم شود اما از وقتی که این مساله از چشم مدیران آبیپوش دور ماند، شاهد شروع جریان و خط فکری غلطی بودیم که از حضور و ظهور یک دشمن خیالی حکایت داشت؛ دشمنی که همه باختها به گردن او بود و پیروزیها به نام آنها.
از سویی دیگر به نظر میرسد عدم حضور یک مربی پخته و کاربلد در کنار ریکاردو ساپینتو هم میتوانست بسیاری از حاشیههای این تیم را جمع کند اما این مساله هم از نظر مسئولان استقلال دور ماند و آنها از خسرو حیدری استفاده کردند که کار در چنین فضایی را تجربه نکرده و ناخواسته روی موجی سوار شد که به نوعی ساپینتو جرقه آن را زد و باز هم به همان داستان دشمن خیالی مربوط میشد.
اشتباه بزرگ استقلالیها در تحریک سرخپوشان
به درست یا غلط بودن حرفها و رفتارهای ساپینتو کاری نداریم، هرچند واکنشهای او را به هیچ عنوان تایید نمیکنیم و به زعم بسیاری از هواداران و البته پیشکسوتان استقلال هم بسیاری از مشکلات این تیم از سرمربی آبیپوشان آب میخورد اما اینکه در یک رقابت حرفهای بازیکن یا بازیکنان حریف را تحریک کرده و هواداران را برابر آنها قرار دهید یک اشتباه بزرگ است و دیدیم این بازی دو سر باخت ساپینتو، نه تنها جواب نداد بلکه روند فینال جام حذفی و جریان این دیدار را به سمت و سویی سوق داد که در نهایت پرسپولیس برنده آن باشد.
زشت و زیباییهای شهرآورد ۱۰۱
ساپینتو و باز هم ساپینتو؛ رفتارهای عجیب و واکنشهای بحثبرانگیز سرمربی استقلال باعث شده حتی خود بازیکنان این تیم نیز بسیاری از رفتارها و واکنشهای مرسوم دنیای ورزش را به فراموشی بسپارند. یک بار دیگر به صحنه قبل از شروع بازی دقت کنید، همان تصویری که بازیکنان باید از کنار هم رد شده و با هم دست بدهند اما در این بازی استقلالیها نه تنها این کار را نکردند بلکه با بیاحترامی به تیم حریف و کادر داوری، از این کار خودداری کرده و قبل از شروع بازی نشان دادند شرایط یک تیم آرام و حرفهای را ندارند که همه اینها را باید به نام ساپینتو نوشت چرا که استقلال در طول تاریخ بارها بزرگی خود را نشان داده و اگر درگیر چنین تفکراتی شده، باید دلیل آن را در بین مدیران و مربیان کنونی این تیم جستوجو کرد.
از سوی دیگر هواداران آبیپوش هر چند قبل از بازی به نوعی رفتارهای مغایر اخلاق را به نمایش گذاشتند که آن هم به نظر میرسد به دلیل آدرس غلط سرمربی آبیپوشان بود اما در لحظات پایانی و بعد از شکست سخت و تلخی که تجربه کردند،از خود رفتاری منطقی را به نمایش گذاشتند و نشان دادند اگر خط غلط به آنها داده نشود، خودشان میدانند چگونه باید رفتار کنند.
فراموش نکنیم علیرغم شعارهای مدیرپسند، هیچ نهاد و ارگانی هواداران فوتبال را آموزش نداده و باید به این نکته تاکید داشت که فوتبال به واسطه همین کریخوانی همیشگی جذاب است. البته بازیکنان به دلیل دریافت پول حرفهای باید در چهارچوب خاصی رفتار کنند اما هوادارانی که از اقشار مختلف جامعه هستند، در هر لحظه و با هر رفتار تحریکآمیزی میتوانند واکنشی از خود بروز دهند که شاید لزوما قابل تایید هم نباشد اما واقعیتی است که باید قبول کرد و این بخشی از فوتبال است.
این بازی صحنههای زیبا هم داشت؛ دلداری پرسپولیسیها به ارسلان مطهری بعد از مصدومیتی که برای او ایجاد شد یکی از تصاویر زیبای این دیدار بود.
استقلال بزرگ است اما بزرگی را فراموش کرده
استقلال در شرایطی گل زد که همه منتظر سوت پایان بازی بودند. این گل همه جریان بازی را تغییر داد و در یک لحظه تمام داشتههای پرسپولیس از بین رفت. ترس از دست دادن جام و شادیهایی که تا لحظه پایانی ادامه داشت، پرسپولیس را در شرایط سختی قرار داد و طبق عرف معمول استقلال به دلیل برتری روحی و روانی میتوانست در دقایق ابتدایی وقتهای اضافه کار را تمام کند اما خودزنیهای بیوقت ساپینتو و اخراج او در آن لحظات و واکنشهای عجیبی که به هواداران پرسپولیس داشت، نه تنها این فرصت را از آبیپوشان گرفت بلکه این بخت را به رقیب سنتی داد تا از آن دقایق پرفشار، سخت و نفسگیر خارج و دوباره احیا شود؛ در واقع برگ برنده استقلال حکم به شکست آبیها داد!
تفکر «دشمن داریم» را چه کسی به استقلال هدیه داد
استقلال مدتهاست با یک جمله آشنا خود و هوادارانش را سرگرم کرده است. امروز وزیر نمیخواهد، فردا فلان مدیر نگذاشت، دیروز اجازه ندادند و از این حرفها اما اگر به جای حرف عمل میکردند و از شکستها و باختها درس عبرت میگرفتند امروز دست کم یک جام آبی بود.
ورزش در ذات خود برد و باخت دارد. قرار نیست یک تیم همواره روی نوار پیروزی گام بردارد و باید از هر شکست درس گرفت تا به اصطلاح از باخت، برد بسازیم. این همان چیزی است که استقلالیها مدتهاست آن را فراموش کردهاند. یک بار دیگر رفتارهای پرخاشگرانه بازیکنان تیم بزرگ استقلال را مرور کنید. این همه خشم و نفرات از کجا نشات میگیرد؟ چرا در ذهن هوادار و بازیکن این فرهنگ غلط جا افتاده که همیشه یکی برابر شما قرار دارد؟!
اگر ساپینتو آرام بود، اگر یک بزرگتر روی نیمکت استقلال مینشست، اگر ثبات مدیریتی در باشگاه بود و اگرهای دیگر؛ امروز یک جام به نام استقلال نوشته شده بود و باید قبول کرد استقلال از خودش میخورد و دشمن مرئی و نامرئی وجود ندارد.