به گزارش مشرق، مهدی فضائلی طی یادداشتی نوشت: انحراف انقلابها از مسیر اولیه و آرمانهای خود نه تنها محتمل بلکه واقعیت تلخی است که هم در انقلاب های بزرگی مانند انقلاب فرانسه و روسیه به وضوح اتفاق افتاده است و هم در نهضت هایی چون نهضت مشروطه، آن هم پس از زمان نه چندان طولانی از مبدأ انقلاب یا نهضت!
دلایل این انحراف متعدد است و اینجا مجال پرداختن به همه آنها نیست ولی یکی از این دلایل، تغییر مسیری است که پس از پیروزی، در رهبران انقلاب بوجود آمده است.
به قول شهید مطهری، دوران مبارزه دوران نفی و انکار و مبارزه با دشمن بیرونی است اما همینکه انقلاب به ثمر نشست پای تقسیم غنایم باز می شود و حفظ روحیه دوران مبارزه سخت و دشوار می گردد.
پس از پیروزی، نفوذ اندیشههای بیگانه نیز جدی و پررنگ میشود و اگر رهبران انقلاب از استحکام فکری لازم برخوردار نباشند، تحت تأثیر افکار انحرافی که چرب و شیرین روزگار نیز مسیر تسلیم شدن در برابر آنها را هموار میسازد، آرمانها را فراموش و به آنها پشت خواهند کرد و اینگونه انقلاب از مسیر اولیه خود منحرف می شود.
در بین تمامی انقلاب های بزرگ، این انقلاب اسلامی ایران است که تا کنون از این آسیب مهلک، مصون مانده است.
علت این مصونیت را اولا در استحکام فکری و ایمانی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران یعنی امام خمینی(ره) باید جستجو کرد و سپس در صیانت محکم نظری و عملی حضرت آیتالله العظمی خامنهای از مکتب و راه امام.
امام خمینی(ره) بر خلاف رهبران انقلاب های دیگر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، نه ذرهای دچار دنیازدگی شد و نه تحت تأثیر القائات جریان های مختلف قرار گرفت تا اعتمادش به مردم کاسته شود و یا آرمانها و اصول را فراموش کند.
ارتحال امام می توانست نقطه آغاز این انحراف باشد لذا دشمنان انقلاب امیدوار بودند شاید با رحلت بنیانگذار انقلاب، فرصتی برای تحقق این امید شوم فراهم شود اما خیلی زود به واهی بودن امید خود پی بردند.
خلف صالح امام خمینی با ایستادگی، شجاعت، تدبیر و عقلانیت انقلابی، طی سی و چهار سال گذشته، همان مسیری را که امام آغاز کرده بود "مو به مو" ادامه داده است.
حضرت آیتالله خامنهای همچون سلف صالح خود مهمترین وظیفه رهبری را جلوگیری از هر چیزی میدانند که "حرکت کلی نظام را منحرف میکند " یا " به کج شدن راه انقلاب" منجر میشود، لذا از سویی بصورت مستمر و با تعابیری بلند و از سر ارادت مخلصانه به امام راحل، نام و مکتب امام را زنده نگه داشته و با تبیین مستمر آن بویژه در ۱۴ خرداد هر سال، مانع نشستن هر غباری بر چهره نورانی و ملکوتی امام شده اند و از سوی دیگر با عمل به اصول امام و پیگیری آرمانها و همچنین رعایت تقوی و پرهیز از دنیازدگی، انقلاب اسلامی را در همان مسیر اولیه و البته با رعایت اقتضائات، راهبری کرده اند.
از همین اشاره کوتاه می توان اهمیت انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری را که در تاریخ ۱۱ اسفند سال جاری و همزمان با دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور برگزار می شود، فهمید.
مجلس خبرگان رهبری، در سال ۱۳۶۸، با حسن انتخاب خود، دغدغه انحراف، یعنی بزرگترین خطر محتمل برای انقلاب را خنثی کرد اما این خطر میتواند همواره انقلاب را تهدید نماید! لذا مجلس خبرگان همچنان باید مورد عنایت نه فقط نیروهای انقلابی بلکه آحاد مردم باشد همانگونه که مورد توجه دشمنان انقلاب و مردم شریف ایران است.
کوچکترین اهمال در این انتخابات می تواند خدایناکرده در بزنگاهی حساس _که انشاالله پیش نیاید_ انقلاب اسلامی را به همان سرنوشتی مبتلا کند که انقلاب های بزرگ دیگر به آن مبتلا شدند و یکی از نتایج شوم انحراف آن انقلاب ها، بازگشت استبداد و کشتارهایی بود که چون لکه سیاهی، چهره تاریخ را کریه و زشت کرده است.
اهمیت دو انتخاب پایان سال جاری، کینهورزان به ایران عزیز و معاندان را برآن داشته تا از الآن مردم را از حضور و مشارکت فعال در این انتخابات دلسرد کنند اما انشاالله اینبار نیز مردم با حضور آگاهانه خود دشمنان را مأیوس خواهند کرد.