به گزارش مشرق، همزمان شدن چند رویداد که در فاصلهای کوتاه رقم خورد و در ظاهر با هم شباهتهایی دارند، ذهن را به سمت مقایسهشان و تحلیلشان کشاند.
زلاتان ابراهیمویچ فوتبالیست بزرگ سوئدی در پایان این فصل فوتبال در سن ۴۱ سالگی اعلام بازنشستگی کرد و در مراسمی باشکوه با حضور هوداران میلان کفشهایش را برای همیشه آویخت.
از دیگر سو برایان کرانستون( بازیگر آمریکایی) در گفتوگو با یاهو نیوز اعلام کرد: «میخواهد در سال ۲۰۲۶ از بازیگری بازنشسته شود تا بتواند بیشتر برای خانواده خود وقت بگذارد.» کرانستون در نظر دارد پس از ۴۰ سال بازی بیوقفه در تئاتر، سینما و تلوزیون نقش تازهای را بپذیرد «مرد خانواده شدن تمام وقت».
او در گفتگو با شماره جدید مجله «مردان» گفت: «سال ۲۰۲۶ به طور موقت میخواهم از بازیگری و فعالیتهای تجاری فاصله بگیرم تا بتوانم زمان بیشتری را به خانوادهام اختصاص دهم. همسرم در ۲۴ سال گذشته زندگیاش را وقف من کرد. او هم بازیگر بود اما زندگی خود را بر اساس زندگی من تنظیم کرد.حالا من باید بیشتر وقت خود برای او بگذارم.»
در این راستا کرانستون میخواهد وقتی 70 ساله شد، شرکت تولید «مونشات انترتینمنت» خود را تعطیل کند و سهم خود را از شرکتی که با آرون پل، تاسیس کرده بود، واگذار کند و با همسرش به روستایی کوچک نقل مکان کند تا به باغبانی و مهارتهای آشپزی بپردازند.
این روایت خواننده را به یاد دو شبه خداحافظی!!! از دو سلبریتی ایرانی میاندازد که در این چند وقت اخیر اعلام کردند از هنرپیشگی خداحافظی میکنند!
در جواب این رویکردها اولین نکتهای که به ذهن مخاطبان میرسد این است که: سینما مگر فوتبال است یا ورزش حرفهای دیگری که افراد با توجه شرایط بدنی در جوانی مجبور به کنارهگیری از آن شوند؟
مانند فوتبالیست ارزشمند کشورمان محمد انصاری که بدلیل مصدومیتهای پیدرپی در ۳۱ سالگی ناگزیر شود از فوتبال خداحافظی کند و در پایان نامه خداحافظی خود به زیبایی بنویسد: «به موازات کنارهگیری از حضور در زمین فوتبال،کماکان به خدمتم بهعنوان یک سرباز کوچک کشور در ساحت پاک ورزش ادامه خواهم داد امید دارم دعای خیر مردم بدرقهٔ راه من و همهٔ نونهالها و نوجوانهایی باشد که تلاش میکنم در مدرسهٔ فوتبال هادی، کنار دیگر یاران نیکدلم، به آنها رسم جوانمردی و پهلوانی بیاموزم.»
خانم قاضیانی که در ماههای گذاشته از هرگونه رفتاری برای خودنمایی و ماهیگیری از جوی گل آلود اغتشاشات خود داری نکرده بوده، حالا در نقش تازهای اعلام کرده که از بازیگری خداحافظی کرده!
قاضیانی در متن خداحافظیاش نوشت: «برای اولین و آخرین بار خواهش دارم همه شما یک جمله زیبا برای خداحافظی به یادگار برایم بنویسید. قول دادم کم نگذارم و وفادار بمانم به مردم عزیزم در راه دشوار هنر و فرهنگ. به اندازه وسعم تلاش کردم. قلبتان را میبوسم.»
از نثر خداحافظی که بگذریم، در متن بیش و پیش از هر چیزی، ستایش از خود دیده میشود، نگاهی به پیشینه کاری این بازیگر نشان میدهد که ایشان تا جایی که توانست در تمام پروژههای دولتی که با بودجه بیتالمال ساخته شده بود، بازی کرد و تا وقتی که برایش سود داشت از هیچ پروژهای دوری نکرد، اما ناگهان در اغتشاشات اخیر، گمان کرد که نکند چیزی شود و جا بماند، ناگهان رنگ عوض کرد و چهرهای دیگری به خود گرفت، چهرهای که با سخنان پیشینش در تضادی آشکار بود؛ او که تا دیروز از یک سو حجاب را امری قانونی و از سوی دیگر دفاع از آن را موضع شخصی خود میدانست، ناگهان تمامی پیشینه خود را انکار کرد.
این پایان خود خواسته را کنار خداحافظی پیام دهکردی بگذارید، وقتی در نقش جدیدش به فروختن نان چند بر ابر نرخ روز به هوادارنش مشغول شد. هوادارانی که به جای نان، گرسنه سلفی و انتشارش در فضای مجازی هستند.
با مقایسه خداحافطی ابراهیمویچ و انصاری از یک سو و اعلام بازنشسنگی کرانستون از سوی دیگر، آشکار شود که نخست فوتبالیست خداحافظی میکند و نه هنرمند، دوم، اینان که هنرمند نیستند و تنها بازیگرند، پس نه خداحافظی میکنند و نه بازنشسته میشوند، تنها میدان بازیشان را عوض میکنند؛ همین.