به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه اعتماد که در گذشته بر ابرقدرتی آمریکا تأکید داشت، نوشت: تا پایان دهه ۹۰ میلادی آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان تا حدودی شناخته میشد و همزمان فروپاشی جماهیر شوروی سابق هم این کشور را تضعیف کرده بود. حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ ضربه سنگینی به آمریکا زد و این کشور هم خشم ابرقدرتی خود را در حمله به عراق نشان داد. بسیاری معتقدند که این شروع پایان ابرقدرتی آمریکا بود.
روسها در سال ۲۰۰۸ مستقیما در نشست ناتو اعلام کردند که ما اجازه ادامه این روند را نمیدهیم. غربیها از اشتباه جنگ جهانی اول که آلمانها را تحقیرکردند و منجر به جنگ جهانی دوم شد، عبرت نگرفتند. غرب در دودهه اخیر روسیه والبته چین را تحقیر کرده است.
در وسعت کوچکتری درباره ایران هم این کار را میکند. این مسئله به دلیل یک اشکال در گفتمان آمریکاست که عادت نکرده با کسی مذاکره و مشـورت کند. آمریکا از اواخر دهه ۵۰ به عنوان یک ابرقدرت جهانی و در منطقه به عنـوان یک قدرت منطقهای نقش بسزایی ایفا کرد. این کشور عادت کرده بود که زنگ بزند و دستور بدهد تا فلان کار انجام شود. درنتیجـه تغییراتی که ایجاد شـد نوع و شـکـل رابطه قدرتهای جهانی از جمله آمریکا با کشورهای منطقه به خصوص پس از جنگ ۲۰۰۳ تغییر کرد و آمریکا دیگر نمیتوانست راهحلهای یکطرفه پیدا کند. شاید یکی از دستاوردهای دیپلماسی ایران این است که آمریکا برای کوچکترین چیز باید برای سالها با ایران مذاکره کند.
کارشناس این روزنامه درباره تلاش عربستان برای احیای روابط بایدن میافزاید: عربستانیها به این نتیجه رسیدهاند که روابطشان با ایران میتواند در زمان مناسب بسیار مفید باشد. در سطح داخلی اگر با نگاه ملی بنگریم، عربستان میتواند سرمایهگذاری خارجی را گسترش دهد، چون با یک دشمن خارجی قوی سرمایهگذاری سخت است که حمله به آرامکو مثالی برای این موضوع است. از سوی دیگر عربستان این فرصت را پیدا میکند که خودش نیز در کشورهای دیگر مانند عراق سرمایهگذاری کند.
نکته بعد این است که عربستان متوجه شد که مشکل ایران، آنها نیستند؛ چرا که عربستان رقیب ایران نیست و چیزی ندارد که بخواهد با ایران مشکل داشته باشد. تا وقتی که روابط عربستان و آمریکا بسیار درهم تنیده بود، تنها مشکل ایران این بود که عربستان یک پایگاه قوی نظامی، امنیتی، سیاسی در دست آمریکاست.
آنها متوجه شده بودند که مشکل تهران با ریاض روابط ریاض با واشنگتن است. با کاستن روابطش با آمریکا به خصوص پس از اتفاقات اخیر که آمریکاییها نه تنها آنها را حمایت نکردند بلکه حتی تحقیر هم کردند؛ مانند موضوع یمن، قضیه آرامکو، حمله بهتانکر، در سوریه و عراق عربستانیها دیدند که آنها تنها در حال پرداخت این دست هزینهها هستند. در یمن، جنگ ۷ ساله کاملا بدون نتیجه بود و باعث شد نه تنها حمایتی از سوی آمریکا نشوند، بلکه حتی ترامپ بگوید اگر ما دو هفته دستمان را از پشت شما برداریم، سقوط میکنید. این حرفها میتواند تحقیرهای تاریخی باشد.
عربستان در فضای بینالمللـی متوجـه شـد که جایگزینهای دیگری هم برای آمریکا وجـود دارد که مداخلهگر نیستند.
این تغییر معادلات از وابستگی کشوری مثل عربستان به آمریکا کم میکند تا در سیاستگذاری خارجی و کلان تا حد زیادی مستقل رفتار کند و از این طریق به دنبال تامین منافع ملی خود باشد؛ آنها منافع خودشان را در عادیسازی روابط با ایران مشاهده کردند.
اعتماد در پایان نوشت: آمریکا هیچ راهبرد روشنی نه درباره خاورمیانه و نه سایر مناطق جهان ندارد.