به گزارش مشرق، کانال مهدوی زادگان در ایتا متنی را با عنوان (سوزاندن چه ربطی به آزادی بیان دارد؟) منتشر کرد:
بار دیگر جریان هتاکی سیستمی در غرب با حمایت دولت سوئد، مساله قرآن سوزی را به راه انداخت و دبیرکل ناتو، ینس استولتنبرگ نیز مدعی شد که « سوزاندن قرآن «آزادی بیان» است و خلاف قوانین در سوئد نیست» ( نقل از شفقنا). اینکه یک مقام عالی رتبه نظامی اتحادیه اروپا در تفسیر مساله حقوقی دخالت کرده است در جای خود بسیار معنا دار است. در واقع، اتحادیه اروپا قدرت نظامی خود را پشت مساله قرآن سوزی آورده است.
اما سوال اساسی این است که سوزاندن که از جنس عمل است چه سنخیتی با بیان دارد که غربی ها آن را مصداق آزادی بیان می دانند؟ مدافعین وطنی و غربی اعلامیه جهانی حقوق بشر، باید ربط ایندو مساله را توضیح دهند. در هیچیک از مواد اعلامیه بویژه ماده 18 که از آزادی بیان و عقیده سخن گفته است، اشاره ای به چنین ربطی نشده شده است. مسلماً اگر قایل به چنین ربطی شویم، سنگ روی سنگ بند نمی گیرد و همان پیش بینی که نویسندگان اعلامیه دغدغه پیش گیری از وقوع آن ( طغیان بر ضد بیداد و ستم ) را داشتند اتفاق خواهد افتاد.
مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر اساس آزادی بیان را بر مفاهیم بنیادی چون حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانواده بشری، پرهیز از تحقیر حقوق بشر، گسترش روابط دوستانه میان ملتها و بهترین اوضاع زندگی استوار کرده است. بر این اساس، عمل سوزاندن اصلی ترین مقدسات مسلمانان جهان به مصداق جمله « هر آنچه سخت و استوار است، دود می شود به هوا می رود»، اعلامیه جهانی بلکه مفهوم غربی حقوق بشر را دود می کند و به هوا می فرستد.
به راستی، چرا باید مسلمانان جهان اعلامیه ای را که در نگارش آن هیچ نقشی نداشته اند، محترم بشمارند و مفاد آن را رعایت کنند ولی غربی ها قرآن کریم را محترم نشمارند. گمان نمی روی حتی عقل سلیم غربی مصلحت رعایت عقاید و مقدسات دو میلیارد مسلمان را از نظر دور بدارد و چنین اعمالی را جایز بداند.
آخرین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر ( ماده 30 ) چنین آمده است: « هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر را نمی توان به نحوی تفسیر کرد که برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که بنا بر آن، بتواند به فعالیتی دست زند یا کاری انجام دهد که هدف آن از بین بردن حقی از حقوق و آزادی های مذکور در این اعلامیه باشد».
بر این اساس، دولت مردان سیاسی و نظامی حق ندارند مفاد اعلامیه را به گونه ای تفسیر کنند که متضمن حق نا مشروعی برای هتاکین شود. ربط نادرست عمل سوزاندن به آزادی بیان یکی از همان تفسیر های غیر قانونی و نادرست اعلامیه است. بلکه حتی هتاکی های زبانی نیز از دایره آزادی بیان خارج است. چون هتاکی زبانی نیز نوعی بی حرمتی عملی به حیثیت وکرامت ذاتی انسان است.
هتاکان غربب، بویژه دولت مردان سیاسی و نظامی شان بدانند که مسلمانان نیز می توانند به مانند آنان اعلامیه جهانی حقوق بشر غربی را به آتش کشند، ولی آنان دست به چنین اقدامی نمی زنند. اما نه بخاطر مفاد اعلامیه بلکه بخاطر دستور قرآن کریم که هتاکی به مقدسات غیر مسلمانان را منع کرده است: « وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ » ( اﻷنعام : 108 ).
سخن آخر اینکه جماعتی از روشنفکران وطنی که به تازگی مفهوم « کنش گری مرزی » را عَلَم کرده اند، اکنون وقت آن است که صادقانه اراده کنشگر مرزی بودن شان را به مسلمانان جهان بویژه ملت مسلمان ایران نشان دهند. ما اکنون در مرز اسلام و غرب یا اسلام و کفر ایستاده ایم. یک طرف مرز، نهایت حرمت گذاری به طرف مقابل را دارد ولی طرف دیگر مرز از هیچگونه بی حرمتی فرو گذاری نمی کند. می خواهیم بدانیم که این جماعت از روشنفکری چگونه می توانند در مرز میان حرمت گذاری و هتاکی، کنشگری مرزی شان را نشان دهند و مانع بی حرمتی های طرف غربی شوند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.