به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:
بهزاد نبوی اسفند گذشته در اثر فشار و توهین برخی عناصر رادیکالتر، از ریاست جبهه اصلاحات استعفا کرد. چند روز قبل، آذر منصوری دبیرکل فعلی حزب اتحاد ملت، به جای نبوی، رئیسجبهه اصلاحات شد. از حزب اتحاد ملت به عنوان حزب پدر خوانده یاد میشود.
حذف محترمانه بهزاد نبوی با برخی اعتراضها در میان اصلاحطلبان مواجه شده است. برخی از اعضای حزب کارگزاران و احزاب مشابه، با انتخاب منصوری به ریاست جبهه اصلاحات موافق نبودند و کنار گذاشتن نبوی را نشانه رفتارهای رادیکال در درون جبهه اصلاحات میدانند.
در همین حال علی شکوریراد که حزب متبوعش توانسته ریاست جبهه اصلاحات را قبضه کند، در روزنامه اعتماد نوشت: «اگر در سپهر سیاسی ایران از بهزاد نام ببرید برای همگان قابل فهم است که شما دارید در مورد بهزاد نبوی صحبت میکنید... سرمایههای نمادین هویت یک ملت را شکل میدهند و عامل همبستگی آنها هستند. این سرمایههای ملی در سطح عالی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا عام و بلامنازع هستند.»
شکوری راد در یک گزافه گویی آشکار میافزاید: در میان اصلاحطلبان که بخش بزرگی از جامعه ما را تشکیل میدهند و اصلیترین آلترناتیو حاکمیت موجود در ایران هستند بهزاد نبوی یک سرمایه نمادین است و کمتر کسی از آنها است که از اندیشه، تحلیل و منش او در سپهر سیاسی ایران تاثیر نپذیرفته باشد. در دو سال گذشته بهزاد، رئیس اجماعی جبهه اصلاحات و محور انسجام آن بوده است. او بهرغم داشتن نقش منحصر به فرد در این مقام و موقعیت، به دلیل کهولت سن و عوارض آن در میانه دوره قصد کنارهگیری داشت اما با اصرار پذیرفت یک دوره یکساله دیگر ادامه بدهد و بهرغم سختیها اینبار را بر دوش کشید اما به دلیل مجادلات جلسات مجمع که از شأن و حوصله او خارج بود، یک هفته به پایان دوره از سمت ریاست جبهه استعفا داد تا با جدیت اعلام کرده باشد که در دوره بعد این مسئولیت را نخواهد پذیرفت.
متاسفانه برخی دوستان بدون ملاحظه عوارض سالخوردگی و مشقتی که بر او تحمیل میشود تلاش کردند تا او را وادار به پذیرش این سمت و مسئولیت کنند و فشار بر او را از حد گذراندند تا آنجا که او دچار تردید شد که مبادا شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت موجب عواقبی بشود که او نتواند پاسخگوی آن باشد. اما او نشان داد که همچون همه شرایط دشواری که با صلابت از سرگذرانده است بهرغم فشارها اصول خود را حفظ و تصمیمی همهجانبه و در تراز بهزاد میگیرد. او ارتفاع گرفت و از افقی بالاتر از همه با کنشی اثرگذار نه تنها انصراف قطعی خود را از قبول ریاست جبهه اصلاحات در عمل نشان داد بلکه با درایت و سعه صدر مثالزدنی همه شرایط را برای برگزاری انتخابات هیات رئیسه و در نتیجه سپرده شدن ریاست جبهه اصلاحات با رای بالای مجمع عمومی به نفر بعد، فراهم نمود».
گزافهگویی شکوریراد مبنی بر اینکه اصلاحطلبان، آلترناتیو حاکمیت هستند، در حالی است که به گزارش روزنامه اصلاحطلب آرمان، بهزاد نبوی از مواضع رادیکال علیه نظام ناخرسند بود آرمان ماه گذشته گزارش داده بود: «بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این سخنان، انتقاداتی را در جبهه اصلاحات درپی داشت».
حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران هم، اواخر اسفند پارسال، درباره علت استعفای بهزاد نبوی گفته بود: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست؛ در واقع فضا رادیکالتر شده. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس میشد. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد مسئولیت پرهیز میکند. جبهه اصلاحات چند عضو حقوقی دارد که به رغم اینکه اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. آنها گاهی اوقات مطالبی را میگویند که شنیدن این نـوع پرخاشها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان دلخوری به وجود آمده است».
در همین حال، غلامحسین کرباسچی میگوید: توانمندتر از آذر منصوری هم بود و بهزاد نبوی به خاطر اختلاف رفت.
مجموعه این تحلیلها نشان میدهد که بهزاد نبوی عملا از سوی عناصر تندروتر مجبور به کنارهگیری شد و حالا که جراحی مطلوب حزب اتحاد ملت (حزب پدرخوانده) با موفقیت انجام شده، شکوریراد از فرد جراحی شده به عنوان سرمایهای بزرگ و نمادین نام میبرد.
بهزاد نبوی، سومین چهره مستعفی در میان سران ادارهکننده تشکیلات اصلاحطلبان است. پس از انتخابات مجلس سال۱۳۹۸ هم، عارف و موسوی لاری، در اثر فشار طیف افراطی، از ریاست و نایب رئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) استعفا دادند.