به گزارش مشرق، حسین کاظمزاده استاد حوزه و دانشگاه طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:رهبر انقلاب در دیدار طلاب و روحانیون سراسر کشور با اشاره به اهمیت مقوله تبلیغ در جامعه، نسبت به امر تبلیغ در حوزه های علمیه، ابراز نگرانی کردند.
شاید به ذهن تان این طور برسد که حوزهها که کاری جز تبلیغ ندارند و در ایام بهخصوصی مثل محرم و صفر و رمضان و ایام تبلیغی دیگر هم بهصورت سنتی، تبلیغ میروند. پس ریشه و دلایل این نگرانی چیست؟
میتوان دلایل این نگرانی را در موارد زیر فهرست کرد:
۱- در فرهنگ رایج حوزه، تبلیغ، اولویت اول محسوب نمیشود و یک مبلغ مثلا نسبت به یک محقق، جایگاه پایینتری دارد و این ارزش تبلیغ را در ذهن طلبه پایین میآورد و حال آنکه اهداف مختلف دین بهواسطه تبلیغ محقق میشود؛ چه اقامه قسط و عدالت اجتماعی، چه تشکیل نظام اسلامی و چه اقامه معروف همگی درگرو تبلیغ است. اینها همه بدین خاطر است که تبلیغ یعنی رساندن پیام دین به ذهن و قلب مردم.
۲- بدون تبلیغ، ایمان مردم که پایه اصلی حفظ نظام است، از بین خواهد رفت و دچار استحاله فرهنگی خواهیم شد و معروف و منکر جای هم خواهند نشست، مظلوم و جلاد تشخیص داده نمیشوند. به تعبیر امام خمینی سیلیای خواهیم خورد که تا مدتها اثرش باقی خواهد ماند. این یکی، رهبر را از وضعیت تبلیغ نگران می کند.
۳- تبلیغات را اگر جدی نگیریم، از حرامهای الهی، قبحزدایی خواهد شد و همان بلاییکه دنیای غرب، گرفتارش شده، گریبان ما را هم خواهد گرفت. ارزش خانواده از بین میرود، حرمتها شکسته میشود و...
با همه این اوصاف، حوزه علمیه چه در تولید محتوا و چه در روشهای بهروز و متناسب با مخاطب با سطح آگاهی بالا، آمادگی لازم را ندارد.
مخاطب امروز در آشفته بازار فضای مجازی، باید صدای قوی و رسایی را بشنود تا اثر بگیرد. حتی در این فضا، خانواده ها تاثیرات تربیتیشان کم شده.
امروز نمیتوان صرفا با تکیه بر محتوا و ابزارهای سنتی، تبلیغ یعنی رساندن پیام دین به ذهن و قلب مخاطب را انجام داد. هر چند شیوههای سنتی، مثل منبر، ابزارهای بیبدیلی هستند که باید حفظ شوند. ولی استفاده از ابزارهای نوین تبلیغی هم یکی از ضرورتهاست که در این قسمت هم کمیت حوزه لنگ میزند.
علاوه بر اینها سطح گسترده نیاز در کشور از مدارس و دانشگاهها تا نهادها و سازمانها، مساجد و هیئات، و دهها بستر تبلیغی دیگر، نیاز به تربیت مبلغ مناسب هر کدام از این بسترها دارد که باز هم در این مورد، کما و کیفا کاستی مشاهده میشود.
به شهادت خود رهبر انقلاب در همین جلسه، بسیاری از مساجد کشور احیانیستند و فقط زمان نماز باز هستند و یا در همین تهران و نه شهرستان ها نبود یک طلبه خوش فکر و خوش ذوق در برخی ارگانها کاملا مشهود است.
همه اینها را اگر بخواهم در یک جمله آسیب شناسی کنم، این میشود که حوزه خود را در جایگاهی که رهبری مستفاد از دین، از حوزه ها انتظار دارد، نمی بیند و آن رسالت اقامه دین در جامعه است.
سوال اساسی این است که حوزه دقیقا مسئول تحقق چه چیزی در کشور است، کشته های کرونا زیاد شود، یقه وزارت بهداشت را می گیریم؛ حوزه پاسخگوی کدام نیاز مشخص در کشور است که هم مردم بدانند و هم خود طلاب؟ شاید سرّ برگزارنشدن ثابت جلسات سالانه رهبر انقلاب با حوزه هم همین باشد که روشن نیست با مسئول چه بخش مشخصی در حال گفت و گو هستیم.