به گزارش مشرق، میثم مطیعی در توئیتی نوشت:
قطعاتی که به اسم "سرود ـ مداحی" یا"مداحی استودیویی" منتشر میشوند، اصلاً مداحی نیستند! قطعات پاپ هستند! و باید مانند دیگر آثار موسیقی مجوز بگیرند. به اسم مداحی و بدون هیچ نظارتی اثر تولید میشود. اگر نظارت نشود ضربهی جبران ناپذیری خواهد داشت.
نباید اجازه داد، بلایی که سر موسیقی و سینمای کشور آمد، سر مداحی هم بیاید. آن بلا هم این است که به اسم جذب حداکثری و کار فرهنگی، دوغ و دوشآب را قاطی کنیم و به مخاطب تحویل دهیم! مخاطب هم تصور میکند چون این اثر از تلویزیون پخش میشود، مجوز دارد و اثرگذار است و برای فرزندش حتی موقع خواب پخش میکند؛ در صورتی که شعر، ملودی و تصویر این کارها، اثرات مخربی دارد!
اصلیترین و مبناییترین ستون مداحی، مخاطب است. مداح وقتی میتواند بگوید «من دارم مداحی میکنم» که رودرروی مخاطب قرار گرفته باشد.
نوحهخوانی زمانی محقق میشود که مخاطبان حاضر باشند؛ سینه یا زنجیر بزنند و بخشهایی از نوحه را همآوایی کنند. در غیراین صورت نوحهخوانی یا نوحهگری اتفاق نیفتاده است.
وقتی یک جوانِ مداح به اسم نوآوری و کار برای کودک، شأن و جایگاه حرم علیبنموسیالرضا را در حد گوشهای از پارک ارم پایین میآورد، باید دوستانه و مهربانانه با او برخورد کرد. معرفت و معلومات آن شاعر و مداح به خاطر سن پایین در این حد است.
چند وقت پیش یکی از نهادها به یکی از دوستان شاعر سفارش سرودی برای امام حسن داده بود. دوست شاعر ما گفته بود:«همیشه تو اول سلام کردی/تویی که با صلحت قیام کردی» سفارش دهنده گفته بود «واژه صلح و قیام را حذف کن! بچهها نمیفهمند!» اصولاً دوستانی که دارند کار کودک و نوجوان میکنند، چقدر مطالعه درباره شعر و موسیقی کودک داشتهاند؟در حوزه تولید نماهنگها هم همین مشکل وجود دارد.
در تمام دنیا ساخت ویدئو برای بچهها پروتکل خودش را دارد. در غربیترین کشورها هم اگر در یک موزیکویدئوی کودک، دو خواننده همجنس دست یکدیگر را بگیرند و به هم ابراز محبت کنند، این ویدئو مجوز پخش رسمی نمیگیرد. من الان نمیخواهم بگویم دوستان مداح و کارگردان و تهیهکننده، قصد و نیتی داشتهاند! اشتباه برداشت نشود!
حرف من این است: آیا اصلا این چیزها را میدانید؟ عدهای از مسئولین فرهنگی ما، به چهل و چند سال رخوت و کمکاری خودشان و مدیران قبلی نگاه کردند و دیدند در عرصه موسیقی مذهبی و انقلابی بعد از دهه شصت، تقریباً هیچ کاری انجام نشده!
حالا آمدهاند به خیال خودشان کار فرهنگی بکنند، گفتند سراغ چه کسی برویم که زود بازده باشد؟ اولین گزینه روی میز مداحان بودند. مداحانی که به خاطر خاستگاه اجتماعی و بستر مذهبی، خود به خود مخاطب داشتند. بنابراین بودجهها به سمت آنان روانه شد.
امروز بعضی از مدیران جوان فرهنگی که از این کارها حمایت میکنند خودشان با رانت و ارتباط و آقازادگی به این صندلیها رسیدهاند! شاید دغدغههای ارزشمندی داشته باشند اما دارند همه بنیانهای ما را تخریب میکنند.
اصلا چرا سراغ مداحان آمده اند؟ مگر قبلاً روی خوانندگانی مثل حسین حقیقی و علیاکبر قلیچ و دیگران سرمایهگذاری نکردید؟ چرا همان دست فرمان را ادامه نمیدهید؟ چرا دارید مداحان جوان ما را خراب میکنید؟
برای هر کدام از این مداحان جوان هزینههای معنوی زیادی شده تا به این نقطه برسند. یک مداح ۲۵ ساله، از ۱۵ سالگی در جلسات محلی خوانده، قدم به قدم رشد کرده، مردم برای هر جلسهاش پول چای و قند و کتیبه و غذا و سیستم صوت و... دادهاند تا او به امروز رسیده است.
حالا شما میآیید یک شبه او را میبرید روی استیج و خواننده میکنید؟ این ماجرا همان قدر مضحک است که فردا در میادین شهر بنر تبلیغاتی بزنند و بنویسند: هیأت محرم با سخنرانی حاج داریوش ارجمند و مداحی حاج محسن چاووشی و کربلایی احسان خواجهامیری!
پایان: اینها بخشهایی از مصاحبه اخیر آقای مهدی زنگنه شاعر، نغمه پرداز و پژوهشگر آیینی بود. پیشنهاد میکنم حال که در آستانه ماه محرم قرار داریم.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.