به گزارش مشرق، برای عدهای مهم نیست حقیقت چیست، بلکه مهم این است که آنها دوست دارند همان باشد که آرزو دارند. روزی شب شود و شبی روز باشد تا معرکهای جدید گرفته و فضای کشور را غبارآلود کنند.
فوت یک بیمار در زندان به دلیل بیماریهای زمینهای، بهانهای شده تا دوباره جنگ رسانهای جدیدی توسط اپوزیسیون و ضد انقلاب برپا شود. بازی جدیدی آن هم در آستانه سالگرد مرگ «مهسا امینی». آنان در تلاش هستند تا با فوت جواد روحی یک اسم رمز مصنوعی دیگر جعل کنند و کشور را به آشوب کشیده و منافع ملی پس از ماهها آرامش را به یغما ببرند.
همچنانکه مصی علینژاد، اپوزیسیون کاسب کار خارج نشین، در واکنش به جان باختن جواد روحی، زندانی خیزش انقلابی در اینستاگرام مدعی شد «او را هم کشتند.» مصی مرگ جواد روحی را «اجرای حکم اعدام او در خفا» خواند و از مردم خواست نام او را تبدیل به «اسم رمز انقلاب» کنند!
با وجود آنکه جواد روحی وکیل مدافع جواد روحی خردادماه از پذیرش فرجام خواهی موکلش در دیوان عالی کشور خبر داده بود. این وکیل مدافع در توئیتی نوشته بود که: «با تصمیم خردمندانه و رأی منصفانه معاون و مستشار محترم شعبه نهم دیوانعالی کشور فرجامخواهی جواد روحی نسبت به حکم محکومیت اعدام و سایرمجازاتها، پذیرفته و رأی شعبه ١ دادگاه انقلاب ساری نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض دادگاه انقلاب ساری ارسال شد.»
«جواد روحی» زندانی زندان نوشهر روز پنجشنبه ۹شهریور فوت کرده است و همه تلاشها برای زنده نگه داشتن او به نتیجه نرسید.
بنا بر گزارشات منتشر شده روزنامه شرق، او دچار ناراحتی اعصاب بود و از قرصهای اعصاب استفاده میکرد. مرحوم روحی در ناآرامیهای سال گذشته که در پی مرگ مهسا امینی رخ داد، به دلیل برخی اقدامات مجرمانه در زندان به سر میبرد. در حالی که شاهد بودیم دهها هزار نفر از بازداشتیهای ناآرامیهای سال گذشته بدون درج در سابقه و پرونده و یا محاکمه در بهمن ماه سال قبل آزاد شدند اما جواد روحی به دلیل جرمها و تخلفاتی که مرتکب شده بود مشمول این عفو نشد و در زندان مانده بود.
بررسی پرونده روحی نشان میدهد بر اساس دادنامه صادره از سوی دادگاه انقلاب اسلامی ساری، اتهامات متهم دایر است بر: افساد فیالارض از طریق ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور، احتراق و تخریب اموال به گونهای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور و ناامنی و ورود خسارت عمده به اموال عمومی شده است، تخریب، ایجاد حریق و خرابکاری در اموال و تأسیسات مورد استفاده عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت جامعه، تحریک برخی از شهروندان به ایجاد ناامنی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی کشور و ارتداد از طریق هتک حرمت به قرآن از طریق آتش.
نامبرده در حمله به اماکن دولتی، نظامی، بانکها و شهرداری حضور داشته و به اتفاق چند نفر وارد مقر راهنمایی رانندگی در مرکز شهر شده و لوازم موجود در آن را به بیرون پرتاب و سپس به این موضوع که مقر را تخریب و به آتش کشیده، اقرار کرده است.
همچنین در جلسه دادگاه در مورد به آتش کشیدن قرآن کریم اقرار صریح داشته است.
جواد روحی قبل از بازداشت، چندین نوبت با سابقه تشنج در بیمارستان بستری شده است. در اولین مورد جواد روحی در تاریخ ۲۵ اسفند سال ۹۵ به علت کاهش سطح هوشیاری به دنبال تشنج در بیمارستان بستری میشود.
در نمونهای دیگر در تاریخ ۱۰ آبان سال ۹۶ وی با سابقه تشنج در بیمارستان امام رضا (ع) شهرستان آمل بستری میشود. سابقه بعدی روحی در تشنج و بستری در مرکز درمانی به سال ۹۹ برمیگردد. جواد روحی در ۲۲ بهمن سال ۹۹ در پی مسمومیت با ترامادول و در پی آن تشنج، در بیمارستان بستری شده است.
در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۰ وی برای درمان بیماری به بیمارستان مراجعه میکند و در سوابق بیماری و دارویی اعلام شده از سوی خود و خانوادهاش عنوان شده وی سابقه تشنج داشته است.
همچنین مرحوم روحی در سابقه پزشکی و شرح حال خود در بیمارستان اقدام به خودکشی را عنوان کرده است.
بر اساس گزارشات موثق وی به مقدار زیادی متادون از داروخانه گرفته و مصرف میکرد و تلاشهایی هم برای کاهش مصرف او صورت گرفته بود که ناموفق بود.
همچنین در توضیحات و گزارش بهداری زندان نوشهر آمده است: روز چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲ مددجو جواد روحی با پای خودش به بهداری مراجعه و عنوان کرد بیحال است. پس از گرفتن علام حیاتی جواد روحی و مشورت با پزشک زندان برای جواد روحی قرص دیکلوفناک و قرص سرماخوردگی تجویز شد.
در عین حال در پی اعلام شرح حال به پزشک زندان در ساعت بیست وی دستور اکسیژن تراپی برای مددجو صادر کرد و روحی ۱۵ دقیقه زیر اکسیژن بود و مجدد به خوابگاه مراجعه کرد.
در گزارش بهداری زندان نوشهر عنوان شده است که با توجه به سابقه مراجعه مددجو به بهداری، معاینه وی و انجام اقدامات پزشکی و درمانی در مورد او به همبندیهایش توصیه شد در صورت بروز هرگونه مشکلی مجدداً مسئولان پزشکی و درمانی را در جریان بگذارند.
بنابراین واقعیت آن است که ناآرامیهای پاییز سال گذشته به پایان رسیده است اما دشمنان اپوزیسیون و براندازان به دنبال آن هستند تا به هر شکل ممکن کشته سازی کنند دروغهایی را به خورد جامعه دهند تا با دادن شوکهای غیرطبیعی به جوانان بتوانند یک آشوب سراسری دیگر، برپا کنند.
موضوعی که میتواند دوباره وقت و هزینه بسیاری را از کشور بگیرد بدون آنکه ثمره و نتیجه مثبتی در حل مشکلات مردم جامعه و کشور داشته باشد. هرچند که انشاالله این بار با هوشیاری بیشتر نیروهای امنیتی و آگاهی مردم، بحران جدیدی به وجود نخواهد آمد.