به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: اگر بخواهیم برخی رخدادها یا پدیده ها، روندها و شخصیتهای پیرامون کشورمان یا در جهان را بهتر بشناسیم، چارهای نیست مگر اینکه تاریخ و روانشناسی بانیان آن رخدادها و شخصیتها را ورق بزنیم. یکی از رخدادهای ۱۵ سال گذشته که زشتی، توحش و ابزاریبودن آن امروز برای همگان روشن است، تروریسم داعشی و خواهرزادههای القاعدهای آن است که برای برهم زدن ژئوپلتیک، مرزها و حاکمیتهای غرب آسیا و در واقع در کشورهای اسلامی ساخته و پرداخته و به کار گرفته شد.
از طریق این ابزار جدید چند چهره و شخصیت بزرگ منطقهای بهرهمند شدند تا آرزو و بلندپروازیهای خود را محقق کنند و با هزینه نابودی و جنگ، خونریزی در کشورهای منطقه، کارگزار اربابان انگلیسی، صهیونیستی، فراماسونیستها و در یک کلام، پدرخواندههای استعماری در غرب شوند. اردوغان یکی از این بلندپروازهای منطقه است که برای به قدرت رسیدن در ترکیه، دستبوسی سران صهیونیسم جهانی را پذیرفت و آرزو داشت خلیفه جدید عثمانی شود، بنابراین عضویت در اتحادیه اروپا به مهمترین رویکرد او تبدیل شد، اما پس از سالها فرازونشیب و اجرای خواستههای پلید غربی برای به لجنکشیدن جامعه و حاکمیت در ترکیه، او را شایسته عضویت در اتحادیه اروپا ندانستند.
اردوغان امروز با طرح جدیدی که اروپا پیش پای او گذاشته- پروژهای خونبار، ویرانگر و با شعارهای منافقانه- برای نقشآفرینی در قفقاز آماده میشود. سران فراماسونری در لندن با صهیونیستها که خودشان قادر به علنی کردن نقشه اصلی خود نیستند، توافق کرده اند اردوغان را وارد این پروژه کنند. این پروژه غرب را که در حال دستوپا زدن و سقوط از شوکت استعماری و چپاولگری سه قرن گذشته است، جان تازه میبخشد و با پیشقراولی برای ناتو و غرب، در طرح تورانی، تنفس راهبردی روسیه و پیوند جغرافیایی و تمدنی ایران در قفقاز جنوبی را با عناوین دروغین توسعه و رونق اقتصادی، آزادی سیونیک برای آذربایجانغربی و تکرار ارمنیکشی تاریخی و در سیطره قرار دادن آنها، اجرایی میشود.
همه این کنش توسعهطلبانه اردوغان که شاید این دوره ریاستیاش را هم نتواند به سلامت به پایان ببرد و پس از آن در حد دستمالی که به دور انداخته میشود، برای این است که مورد توجه باشد و بخشی از جنگ ژئواستراتژیک و حیاتی غرب با روسیه و چین برای باقی ماندن در هرم قدرت جهانی است و برای اردوغان و حزب او و مردم ترکیه چیزی جز بدنامی باقی نمیگذارد. اگر قرار است رخدادهایی با گستاخی به ژئوپلتیک منطقه یا جابهجایی جمعیتی، اشغالگری و کشورسازی جدید در سیونیک و خدمت به ناتو و غرب در طرحهای جهانیشان شکل گیرد، از هم اکنون باید در مورد بذل و بخشش رضاخان قلدر در قرهسو با سرعت تجدیدنظر شود که همان هم با سرانگشت استعمار انگلیس انجام شده است.
آثار بلندپروازیهای اردوغان در شمال عراق، سوریه و حمایت تروریسم رنگارنگ داعشی، وهابی، سلفی و حتی اخوانی، همچون زخمی خونین التیام نیافته است و نمیتواند در طرح اروپایی برای نقش راهبردی ترکیه در منافع اروپایی، اجازه جنگآفرینی و اشغالگری نیابتی در حوزه تمدنی و فرهنگی ایران را دهد تا کسانی که حتی تا ۳۰ سال قبل آذریها را ترک نمیدانستند، حالا پدرخوانده کشورهای ترکزبان قفقاز و آسیایمیانه شوند.