به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: آنچه برای منطقه قرهباغ و جنگ آن پیش بینی میشد یکی یکی در حال وقوع است. اتفاقاتی که در یک ماه گذشته برای ساکنان منطقه کوهستانی قرهباغ رخ داده، بیشباهت با کوچ اجباری مردم سوریه به دست عناصر داعش با کمک امریکا به ویژه در مناطق شمال و شرق این کشور نیست.
هرچند مقامات باکو به دروغ، هدف از عملیات نظامی خود را زدودن قرهباغ از گروههای تروریستی اعلام کردهاند، اما در پس این اقدام، خواسته یا ناخواسته حضور تروریستها را در این منطقه دنبال میکنند.
به این جمله رئیس سابق سرویس ویژه «ناتیو» اسرائیل و کارشناس علوم سیاسی توجه کنید: «الان چند نفر ارمنی در باکو زندگی میکنند؟ هیچ کس. در آرتساخ، یعنی دهمین استان ارمنستان و غنیترین منطقه از لحاظ بناهای تاریخی و مذهبی هم همین اتفاق خواهد افتاد. ارمنیها در آینده نمیخواهند در آنجا زندگی کنند و برای اولین بار پس از هزاران سال، هیچ ارمنیای در آرتساخ زندگی نخواهد کرد».
این جمله یعنی صهیونیستها پازلهای خود را از خیلی وقت پیش در این منطقه چیدهاند و دولت علیاف و اردوغان فقط پیاده کنندههای آن هستند.
همان گونه که پیش بینی میشد منطقه قرهباغ خالی از سکنه شد و دفتر نخستوزیری ارمنستان شنبهای که گذشت از ورود ۱۰۰ هزار ارمنی منطقه قرهباغ کوهستانی به خاک ارمنستان خبر داد تا جمعیت ارامنه قرهباغ در کمتر از ۱۰ روز تقریباً به صفر برسد. هرچند وزارت خارجه جمهوری آذربایجان روز پنجشنبه در بیانیهای آمیخته به تعارفات قومی- نژادی از ارامنه خواست که قرهباغ کوهستانی را ترک نکنند ولی پیشتر با اعلام اینکه آماده ایجاد «یک گذرگاه امن برای ارمنیهایی است که درصدد ترک قرهباغ هستند»، عملاً راه را برای پاکسازی نژادی این منطقه باز کرد. در حالی که بر اساس آمارها، جمعیت ارمنیهای ساکن قرهباغ پیش از کنترل و تسلط جمهوری آذربایجان بر این منطقه، حدود ۱۲۰هزار نفر بوده، معنی ورود بیش از ۱۰۰هزار آواره ارمنی قرهباغ به ارمنستان، این است که «تقریباً هیچ ارمنیای در قرهباغ نمانده است.» این جمله آرتاک بیگلریان، وزیر داخلی پیشین قرهباغ که در کانال تلگرامی خود نوشته بود «طبق اطلاعات غیررسمی من، آخرین گروه از مردم آرتساخ (ناگورنو- قرهباغ) در حال حاضر در راه ارمنستان هستند و در آرتساخ، حداکثر چندصد نفر باقی ماندهاند که اکثر آنها مقامات، کارکنان خدمات اورژانس، داوطلبان و برخی افراد با نیازهای ویژه هستند وآنها نیز در حال آماده شدن برای رفتن هستند»، کار تخلیه قرهباغ از سکنه را باید تمام شده دانست و از این پس باید شاهد اجرای سناریوهایی بود که از خیلی پیشتر برای این منطقه طراحی شده است.
سؤال این است که چه کسانی و از کدام ملیتها قرار است جایگزین کوچ کنندهها و به تعبیر درست آن اخراج شدههای ارمنی این منطقه شوند. در این خصوص سه احتمال وجود دارد:
الف) سکونت شهروندان جمهوری آذربایجان: همزمان با خروج ارامنه از قرهباغ، دولت آذربایجان روند جایگزینی نژادی در قرهباغ کوهستانی را مطرح کرده است. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان چند روز پیش گفته بود تعداد ساکنان آذربایجانی که به خانههای خود در قرهباغ بازمیگردند تا پایان سال ۲۰۲۳ یعنی حدود سه ماه دیگر به ۵ هزار و ۵۰۰ نفر خواهد رسید. وی گفت: «تا امروز ۲ هزار و ۳۰۰ نفر که مجبور به جابهجایی شده بودند، بازگشتهاند.» این عدد سکونت در مقابل خروج ۱۲۰ هزار ارمنی که این منطقه را ترک کردهاند بسیار ناچیز است و نشان از آن دارد که شهروندان آذربایجانی علاقهای به بازگشت به منطقهای ندارند که در سال ۱۹۹۳ با فشار ارمنستان خانه و کاشانه خود را ترک کرده بودند. این شهروندان حتماً از خودشان این سؤال را میکنند که چرا باید آرامش فعلی خود را یک بار دیگر به خطر بیندازند و با جنگی دیگر در آینده آواره شوند! اما دو احتمال دیگر در کنار اندک شهروندان آذربایجانی که در این منطقه ساکن خواهند شد، وجود دارد.
ب) سکونت آفریقاییتبارهای معترض رژیم صهیونیستی: این روزها رژیم صهیونیستی یک پای ماجرای درگیریهای جمهوری آذربایجان با ارمنستان است. این رژیم با یک مشکل اساسی در سرزمینهای اشغالی مواجه است و آن شهروندان آفریقاییتبار ساکن در سرزمینهای اشغالی است که تحمل آنها اکنون برای مقامات صهیونیستی غیر ممکن شده است و در پی راه حلی برای کنترل آنها است. بنابراین، چه بسا با تخلیه قرهباغ از سکنه، این رژیم در آینده تلاش کند بخشی از این افراد را در توافق با دولت علی اف در این منطقه سکونت دهد. طبیعی است که با این اقدام، از حجم اعتراضات داخلی به این رژیم کاسته خواهد شد. از سوی دیگر با نفوذ و اسکان شهروندان خود در نزدیکی مرزهای جمهوری اسلامی به گمان باطل خود میخواهد تهدید خود علیه جمهوری اسلامی ایران را معتبر جلوه دهد.
ج) اسکان تروریستها و تکفیریهای داعشی:، اما مهمتر از این موارد، علایمی است که برای سکونت تروریستها و تکفیریها در این منطقه وجود دارد. امریکا، رژیم صهیونیستی، برخی دولتهای مرتجع عرب منطقه که از سال ۲۰۱۱ همواره پشتیبانی مالی و لجستیکی تروریستها را برعهده داشتند و حتی دولتهای اروپایی که نگران بازگشت شهروندان تروریست خود از سوریه به کشورشان هستند، در یک سناریوی از پیش طراحی شده، به دنبال آن هستند پس از تخلیه قرهباغ، تروریست هاو تکفیریهای ساکن در اردوگاه «الهول» در شمال شرق سوریه را که تحت کنترل ائتلاف امریکا و کردهای متحد امریکاست و عدد آنها با خانواده هایشان اکنون به ۲۰ هزار نفر میرسد در این منطقه سکونت دهند. اتفاقی این روزها در این اردوگاه افتاده که نشان از تحقق سناریوی انتقال تروریستهای این اردوگاه به منطقه قرهباغ را قریب به ذهن کرده است و آن ناپدید شدن ۵۰۰ داعشی از اردوگاه «الهول» است. این سناریو در صورت اجرا وضعیت منطقه را به روزهای سالهای پس از سال ۲۰۱۱ برمی گرداند. روزهایی که هم تهدیدی بر جمهوری اسلامی خواهد بود و هم کشورهایی که بیمحابا زمین بازی در این منطقه را برای تروریستها هموار میکنند. حتی جمهوری آذربایجان و علی اف که به خاطر خوشحالی کودکانه کوچ ارامنه از قرهباغ، خود را پیروز بلامنازع فرض میکند، نباید نسبت به سناریویی که امریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه و تحولات آینده آن با حضور تروریستها چیدهاند، بیتوجه باشند که در صورت عدم درک شرایط حساس منطقه، هزینهای به مراتب سنگینتر از جنگ را خواهند پرداخت.