به گزارش مشرق، محسن فایضی در کانال تلگرامی خود نوشت:
بگذارید اول از همه به سوال ثابت ذهنی همه مون بپردازیم.
چیزی که من میفهمم آن است که قصد اسرائیل برای جنگ زمینی جدی است، اما منتظر گذر زمان و آغاز در شرایط بهتری است.
اول تضعیف مقاومت در بمباران ها( که بنظرم جدی نخواهد بود)، دوم تشدید شرایط سخت زندگی بواسطه نبود انرژی و.... و سوم که از همه مهم تر است فروپاشی اجتماعی غزه است تا حماس را مجبور به عقب نشینی جدی نماید. لذا بنظرم گذر زمان به سود مقاومت نخواهد بود؛ مقاومت دستاوردهایش را در ۷ اکتبر به دست آورده و هر چه زمان بگذرد، فرصت برای اسرائیلی ها برای اجرای پلن های بعدی است.
پلن هایی از حداقل تا حداکثر:
تغییر بافت جمعیتی شمال نوارغزه، تضعیف حماس، استقرار دولت جدید و در نهایی ترین پلن تخلیه نوارغزه از فلسطینی ها
با این مقدمه بریم سر اصل مطلب؛ پس از طوفان الاقصی و البته بالاخص پس از اتفاق بیمارستان المعمدانی، فضای احساسی و البته حتی منطقی برای تقابل، پاسخ و ورود همه جانبه همه جبهه ها برای نبرد با اسرائیل اوج و شدت گرفت.
بیشتر شعارها، طرح ها و کمپین ها همگی انگار در یک گزاره اند و آن اینکه باید رفت برای جنگ! باید کار را یکسری کرد! مطالبه حضور حزب الله، ایران و ....
اگر نگاه و تحلیل مقدمه را بپذیریم، بنده خودم اولین حامی تشدید فشار و تنش هستم تا رژیم را مجبور به آتش بس و پایان جنگ کرد؛ ولو با هزینه ای جدی برای جلوگیری از طولانی شدن جنگ و فرصت دادن به آمریکایی ها برای اجرایی کردن پلن هایی که نام برده شد
اما دوستان، مسائل به این سادگی نیست! پیچیدگی اطلاعاتی، مولفه های مختلف بازیگران، سناریوهای دشمن و ... همگی کار را بسیار سخت تر میکند.
به طور مثال اقدامات کنونی حزب الله (شلیک هدفمند موشک ضد تانک، به مرکاوا و مقرها و سپس بیاینه رسمی) را باید ورود حزب الله به طوفان الاقصی دانست و ورود بیش از این برای حزب الله فعلا مقدور نیست ( بواسطه شرایط لبنان و دلایل دیگر که مفصل است)
یا ورود انصارالله ملاحظات جدی خودش میطلبد. لذا شما میبینید در خصوص روایت آمریکایی ها که موشک هایی را در دریای سرخ به سمت اسرائیل زده ایم، از سوی انصارالله هیچ بیاینه و ...صادر نشده و انگار اتفاقی نیافتاده است.
یک زمانی فضای جامعه، تنش و ورود کنونی جبهه ها را نمیپذیرد، موج سازی رسانه ای ایجاد میشود تا همراه شود؛ اما اکنون احساس میکنم آنچه نگرانی ایجاد میکند آن است که فضای اجتماعی بالاخص حزب اللهی ، احساس نبود جرات و عدم ورود جدی و ... است! با اینکه تصمیم گیران احتمالا فضای داخلی و کمپین ها و... را در عنصر بیستم تصمیم گیریشان هم دخیل نخواهند کرد و نباید بکنند.
میدونم تو ذهنت میگی پس اون همه مصاحبه امیر عبدالهیان و ... چی بود؟ [اینها تهدیدات زبانی است و جنبۀ ریتوریک دارد]. این طبیعیت جنگ و بازدارندگی در مقابل دشمن است.
احتمالا جنگ، جنگ طولانی مدت است؛ بنظر میرسد سیاست ضربه های کم اما جدی به رژیم برای ضمن کنترل تنش ها؛ تاب آوری داخل غزه و لبنان برای تنش طولانی مدت است....نباید فضا را به سمتی برد که طولانی شدن جنگ و عدم واکنش حداکثری باعث دلسردی، احساس یاس و ناامیدی در جامعه داخلی ایران شود.
و نکته آخر:
طوفان الاقصی، حماسه ای بود که نبرد ساده ای نیست و پیامدهای آن بعدها مشخص خواهد شد! حماس و اتاق فکر مقاومت هم از حجم واکنش رژیم مطلع و پیش بینی پذیر بوده برایش. پس این همه کشته؟! منطقی است؟ من میتوانم دفاع کنم ازش، اما باشد یک مطلب دیگر
کمی صبر رفقا و انشالله پیروزی خوبی همراه غزه و مقاومت خواهد بود؛ ولو در نبردی طولانی مدت و احتمالا بیش از یک ماه. هرچند به نظر بنده حالت ایده آل پایان جنگ همین ساعت است.
بگذارید یک مثال براتون بزنم:
سال ۲۰۱۴ که قدرت و توان نظامی کنونی حماس قابل مقایسه با آن دوران نیست؛ اسرائیل پس از ۲۰ روز حملات هوایی با دستور نتانیاهو همراه با جمله "هیچ عضو حماس زنده نخواهد ماند، حماس پایان یافت" جنگ زمینی رو بالاخره آغاز کرد. حمله ای که محدود ماند. جنگ ۲۰۱۴ همان جنگ ۵۱ روزه است که بی ثمرترین جنگ های غزه برای اسرائیل بوده.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.