به گزارش مشرق، کبری آسوپار طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: گذر زمان درستی تصمیم حماس و نیز خالی بودن دست صهیونیستها را بهتر ثابت میکند. این روزهای گذشته از طوفان الاقصی، روزهایی عادی نبوده است. آن قدر دقیقه به دقیقه خبرها جدید آمده و آن قدر تحلیل و تصمیم و تهدید، فضای سیاسی غرب آسیا را در این روزها مزدحم ساخته که شاید هنوز واکاوی آنچه در حال وقوع است و پیشبینی آنچه خواهد شد، برای اهل سیاست و تحلیل و رسانه به شکل دقیق مقدور نباشد.
اما طوفان الاقصی همراه خود معادلاتی را چید یا بر هم زد که صحبت از آنها نیازی به منتظر ماندن برای آنچه رقم خواهد خورد یا تحلیل دقیق آنچه در جریان است، ندارد. دستاوردهایی از طوفان الاقصی از همان ساعات آغازین انجام، مشهود بود و گذر زمان بر آنها تغییر و تبدلی وارد نخواهد کرد. طوفان الاقصی تاریخ مقاومت فلسطینی مقابل اشغالگران را وارد مرحله تحولی تازهای کرد که تأثیر مستقیم و عمیقی بر چیدمان معادلات فلسطین خواهد داشت. این عملیات در مفهوم لغوی خود طوفانی را در مقاومت رقم زد. در باب پیروزیهای نظامی و امنیتی حماس در این عملیات و شکست رژیم در این زمینهها صحبت شده است، اما فراتر از آنچه در میدان نظامی رخ داد، مرور دستاوردهای این طوفان میتواند ذهن را برای درک نقطه عطف بزرگی که در تاریخ فلسطین ایجاد شده است، آمادهتر کند:
۱- نمایش عملی «ما میتوانیم» به مظلومان جهان: اگر از خونینترین باریکه جهان، محصور در توحش مدرنی که امریکا و اسرائیل برای ملت فلسطین رقم زدهاند و در تنگنای محرومیت از حقوق و نیازهای اولیه، میتوان قد برآورد و علیه اشغالگری و ظلم استکبار جهانی عملیات کرد، چرا سایر مردم دنیا نتوانند؟
این طبیعت جهان است که افراد از هم الگو میگیرند و هر چه بیشتر شبیه هم باشند، این الگوپذیری و همذاتپنداری بیشتر خواهد بود. مستکبران هم از همین میترسند که تلاش میکنند با سانسور و تحریف، نگذارند صدای درست مقاومت به گوش مردم جهان برسد. پیروزی را شکست جلوه میدهند، دفاع را تجاوز، مقاومت را تروریسم، اسیر را گروگان. اما خون مظلوم همیشه مقتدرانه راه رسیدن به مخاطبانش را پیدا میکند.
۲- بازیابی امید به ناامید شدههای مقاومت: باید اذعان کرد که برخی در جبهه مقاومت مقهور گذر زمان و نگرفتن نتیجه زود هنگام شدند و موضوع فلسطین برایشان فرسایشی شد و از اولویت افتاد. برخی هم از مقاومت ناامید نشدند، اما شاید در مسیر ناامیدی بودند، ناامید از پیروزی، ناامید از کاری نو و گذر از مرز تکرارها، ناامید از دیدن ۵ هزار اسیر فلسطینی دربند اسرائیل، ناامید از ضربه زدن بر پیکره حاکمیت جعلی و.... طوفان الاقصی امید را در دل همه زنده کرد. چارلز فریمن، دستیار پیشین وزیر دفاع و سفیر سابق امریکا در عربستان درباره طوفان الاقصی مینویسد: «حمله حماس به اسرائیل مانند فرار از زندان بود و انقلابی برای ناامیدان در غزه.»
۳- بازسازی وجهه مقاومت: مذاکره و سازش میرفت که به راهکار اول و شاید تنها راهکار، خود را به فلسطین تحمیل کند و در نهایت خود چیزی حتی قدر یک باریکه کوچک از غزه و فلسطین باقی نگذارد. طوفان الاقصی راهکار مقاومت را باری دیگر همچون پرچمی برافراشته، جلوی چشم جهان قرار داد.
۴- برهم زدن توهم آرامش در سرزمینهای اشغالی: صهیونیستها و همپیمانان آنها تلاش زیادی کردند که سرزمینهای اشغالی را امن و عادی و غیرنظامی نشان دهند. اما طوفان الاقصی نشان داد همچنان فلسطین اشغال شده جای امنی برای صهیونیستها نیست. آرامشی وجود ندارد و امنیت هر لحظه میتواند زیر سؤال باشد. همان هفته قبل از طوفانالاقصی، جک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا گفته بود که «خاورمیانه به سطح اطمینانبخشی از آرامش و ثبات رسیده است.» و طوفان الاقصی توهم آرامش برای امریکا و اسرائیل در منطقه را به هم زد.
۵- ضربه بر پیکره عادی سازی: طی سالهای گذشته کشورهایی از جهان اسلام روی به عادیسازی روایط با رژیم صهیونیستی آوردند. در مهمترین آنها قرار بود عربستان هم روابط خود با صهیونیستها عادیسازی کند. اما آنچه پس از طوفان الاقصی رخ داد و تروریسم دولتی اسرائیل را باز جلوی چشم ملتها و دولتها گذاشت، بر این مسیر عادیسازی ضربه زد. از سویی دولتها حالا تحت فشار بیشتری از سوی ملتهای خود برای برقراری روابط با اسرائیلیها قرار دارند.
۶- بیداری برای فلسطین: جهان انگار به پا خاسته است. از ملتهای غرب آسیا تا کف خیابانهای نیویورک و واشینگتن و میادین و خیابانهای اروپا مردم جهان برای فلسطین به خیابان آمدهاند. این بیداری برای فلسطین نتیجه طوفانی است که حماس در روز ۷ اکتبر (۱۵ مهر) رقم زد، در شرایطی که غرب همه تلاش خود را معطوف به سانسور و فراموشی اشغال شدن فلسطین کرده بود.
۷- تثبیت حماس به عنوان صدای اول و ملی فلسطینیها: حماس در یک نظام دموکراتیک، رأی اکثریت را آورده بود، اما حالا در میدان مقاومت نظامی هم نگاه و باور اکثریت را از آن خود کرده است. فلسطینیها حالا میدانند مدافع اول آنها مقابل ظلم صهیونیستی، گردان عزالدین القسام هستند و امید واهی به خودگردان و ... نخواهند بست.
در دو هفته گذشته از طوفان الاقصی صهیونیستها جز بمباران و موشکباران غزه چه کردهاند؟ آیا کشتن زنان و کودکان در ساختمانهای مسکونی و بیمارستانها، برای یک رژیم تا بن دندان مسلح میتواند یک «اعاده حیثیت» محسوب شود؟ پاسخ به همین یک سؤال هم میتواند نشان دهد طوفان الاقصی و همه وقایع روزهای بعدش، هر کدام سرانجام شکست یا پیروزی را برای کدام از طرفین رقم زده است. طوفان الاقصی یک آغاز است و کسی چه میداند تا پایان چقدر زمان مانده است.