به گزارش مشرق، علی مهدیان در کانال خود در ایتا درباره سخنرانی سید حسن نصرالله درباره عملیات طوفان الاقصی نوشت:
همه بخشهای مختلف جبهه، یک طور خاصی میجنگند. میجنگند و نمیجنگند. همه میدانند قدرت حزب الله خیلی بیش از این است. اما سید سعی میکند آثار همین درگیری هایش در شمال رژیم غاصب را توضیح دهد و به تهدیدهایی مبهم اکتفا کند. چرا؟
اساسا طرح جبهه مقاومت برای محو اسراییل چیست؟ الان فرض کنیم حزب الله یک جنگ تمام عیار را شروع کند، قدم بعدی چیست؟ نبرد حماس چه گرهی را باز کرد؟
اسراییل یک لشکر و پایگاه نظامی یا حکومت صرفا نیست. یک دولت است که در دنیا رسمیتش داده اند. همه غرب با همه توان در اوج مشکلات، حاضر است آبرو و حیثیتش در حقوق بشر و آزادی و چه و چه برود اما رسما و مستقیم پای کار آن بیاید. چگونه میتوان چنین موجودی را محو کرد.
دو اتفاق باید بیفتد. اول آنکه فلسفه وجود این دولت باید در عمل زیر سوال برود. یعنی به هیچ وجه هزینه بودنش به فایده بودنش نیارزد. دوم آنکه باید اساسا این مهاجرین بروند. فلسفه اسراییل چیست؟ او بنا بود مناسبات منطقه را با هژمونی و ابر قدرتی خود تحت اختیار بگیرد. مانع جوشش و قیام و حرکتهای اسلامی و شکل گیری حکومتهای مستقل شود. مانع ایجاد وحدت و همسویی مسلمین شود.
راه درگیری چیست؟ ایران برای این منظور چند اتفاق را همزمان پیش میبرد:
- اول . باید یک ابر قدرت در جبهه مقاومت در منطقه شکل بگیرد. قدرتمند شدن ایران محاسبات کشورها و جریانهای منطقه را تغییر میدهد. آنچه از زبان رهبری درباره جهش علمی و اقتصاد مقاومتی و چه و چه میشنوید یک معنای مهم تمدنی دارد.
- دوم اینکه یک همسویی در جهت مقاومت و درگیری با استکبار باید در منطقه شکل بگیرد. تمام پیامهای حج رهبران انقلاب را از این جهت ببینید. مناسبات حاکمان منطقه را از این جهت رصد کنید.
این دو اتفاق عملا اسراییل را بی خاصیت خواهد کرد. اگر ابرقدرتی و هیمنه اسراییل بشکند و در نظام محاسبات کشورهای منطقه جایگاهی نداشته باشد عملا کارکرد اسراییل برای غرب از بین میرود. اما برای محو ملت اسراییل به جز این چه باید کرد؟
- سومین اقدام تنگ کردن حلقه محاصره مسلحانه اسراییل است ما باید چهارگوشه اسراییل موجودیتهایی مثل حزب الله داشته باشیم که همه مردم و حاکمان اسراییل و کل جهان از اخم و لبخند و بالا و پایین رفتن تن صدای فرماندهانش بلرزند و قیمت نفتشان بالا و پایین شود. اسراییل باید برای غاصبان ناامن شود.
هر چقدر حماس مستقل تر به نظر برسد هم در عملیات و هم در نبرد، این هدف بهتر محقق میشود. حماس حقیقتا هم به عنوان یک مجموعه مسلح مستقل به سهولت در حال پیروزی است. بعد از این جنگ حماس یک حزب الله قدرتمند خواهد بود. بی برو برگرد.
بعلاوه هیمنه اسراییل در نظام محاسبات حاکمان و استراتژیستهای منطقه در همه ابعاد کاملا شکسته. هم چهره اش بین مردم، هم توان نظامی و امنیتی اش و هم انزوای سیاسی اش. دوران دیگری برای اسراییل در منطقه شکل گرفته.
اگر حماس موفق به آزادی شش هفت هزار زندانی فلسطینی بشود هم یک رخداد مهم دیگر است. پیروزی غزه فضای خیزش اجتماعی نسل جدید در کرانه باختری را بسیار جدی تر میکند. آزادی زندانی ها نیز به ایجاد جدی تر کرانه باختری مسلح کمک بیشتری میکند. تسلیح کرانه باختری هم کمر اسراییل را خواهد شکست و هم ضلع سوم محاصره را شکل میدهد. سرعت تحولات از این جهت بسیار بالا است.
تمام کشورها و گروههای مقاومت منطقه هم باید در نظام سیاسی دنیا به گونه ای عمل کنند که فشارهای بین المللی به آنها با بهانه های مختلف به حداقل برسد لذا در چارچوب ساختار دولت ملت اقدام میکنند. همچنین همه عناصر مقاومت محتاج همراهی و توجیه بدنه مردمی کشورهای خود برای مبارزه اند. لذا حشد الشعبی عراق یا حزب الله لبنان یا سپاه ایران با همه این محاسبات عمل میکنند. بنا نیست توسعه جنگ و افزایش بی منطق کشته ها و ضربه به کشورهای منطقه رخ دهد.
نیروی مقاومت تمیز میجنگد، هر ضلع آن کاملا قدرت توجیه بدنه مردمی و نظام بین المللی را دارد و یک طرح کلان گام به گام را پیش میبرد. این حرکت عین کمک و مدد کل بخشهای جبهه به یکدیگر هم هست. حالا با این توضیح معلوم میشود سید مقاومت در این سخنرانی چه کرد. حفظ موجودیت غزه و حماس در قالب تمام شدن جنگ و آزادی زندانیان دو طرف، شکستی بسیار بالاتر از هفت اکتبر برای اسراییل است. جبهه مقاومت میداند آتش بس با این وضعیت برایش مفیدتر است و غرب پشتیبان اسراییل هم برایش نمیارزد وارد کارزاری بزرگتر شود. تهدیدهای روسیه و کره شمالی و شلیکهای محدود یمن و عراق و سوریه و امثالهم را هم در همین قالب باید دید.
کار حماس یک دوران جدید برای آزادی همه فلسطین خلق کرد و پس از این سرعت محو اسراییل بسیار شدت خواهد گرفت.
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر میشود.
