به گزارش مشرق، ٰعباس حاجی نجاری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: با تشدید جنگ در میدان زمینی غزه و ناکامی قدرتهای سلطه در رسیدن به اهدافشان در تسلیم مقاومت، جبههبندیها آشکارتر و اهداف حامیان اصلی رژیم صهیونیستی در کشتار یک ماه گذشته کودکان و زنان در غزه روشنتر شده است. این صف بندی را به صراحت در بیانیه گروه ۷ که کشورهای حاضر در آن نقش اصلی را در جنایتهای قرون اخیر علیه ملل تحت ستم در جهان داشته ودارند میتوان دید. تأکید گروه ۷ با محوریت امریکاییها بر حمایت از جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه به رغم انزجار جهانی، بیانگر آن است که رویکرد استمرار جنگ وحشیانه علیه مردم غزه و با مجوز آشکار قدرتهای سلطه، برای ثبت پیروزیهای حداقلی برای صهیونیستها در شمال غزه وجلوگیری از فروپاشی این رژیم به رغم شکستهای اخیر است.
بیانیه پایانی نشست وزیران خارجه گروه ۷ شامل امریکا، کانادا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ژاپن که همگی متحد رژیم صهیونیستی هستند، با نادیده گرفتن جنایات گذشته وحال صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین، ضمن محکوم کردن حماس، از «حق اسرائیل برای دفاع از خود» حمایت کردهاند وهیچ درخواستی برای آتشبس در جنگ جاری مطرح نکردهاند.
بیانیه مذکور که با هدف تحت الشعاع قرار دادن مخالفتهای جهانی علیه صهیونیستها منتشر شده است، بدان معناست که اولاً رژیم صهیونیستی مجوز ادامه جنایات جنگی در غزه وکشتار کودکان وزنان وحمله به بیمارستانها را با حمایت گروه ۷، دارد وبا توجه به کمکهای مالی وتسلیحاتی و هدایت عملیاتی در پی کسب پیروزی میدانی صهیونیستها علیه مقاومت است که به زعم آنها باید با بلعیدن شمال غزه محقق شود.
این در حالی است که فرسایشی شدن جنگ وناتوانی رژیم صهیونیستی در پیشرفت میدانی در غزه به رغم بمباران وحشیانه این منطقه در کنار تحرکات میدانی نیروهای مقاومت علیه رژیم صهیونیستی وپایگاههای امریکا در منطقه از دیگر عوامل نگرانی قدرتهای حامی رژیم صهیونیستی وصدور بیانیه مذکور بوده است، به ویژه آنکه سران این کشورها با اعتراضات کم نظیر مردم خود علیه رژیم صهیونیستی به عنوان منفورترین رژیم موجود در جهان مواجه بودهاند.
دلیل دیگر نگرانی این قدرتها وتلاش آنها برای زمینهسازی برای پیروزی سریعتر صهیونیستها، چالشهایی است که این رژیم وامریکا این روزها با آن در گیر هستند که بخشی از آنها عبارتند از:
۱- فرسایشی شدن عملیات زمینی به رغم اداره وهدایت آن به دست نظامیان امریکا، این امر قابلیت نظامی امریکاییها را به شدت زیر سؤال برده است. ۲- تشدید عملیات نیروهای جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی وپایگاههای امریکا در منطقه. ۳- مشکل اقتصادی، تجاری و انرژی ناشی از ادامه جنگ که رژیم صهیونیستی را با مشکلات عدیده مواجه کرده است. ۴- فشار افکار عمومی جهانی و احساس انزوای بینالمللی و تنفر از اقدامات این دو رژیم و در نقطه مقابل حمایت از غزه و مقاومت مشروع آن. ۵- گسترش یهودی ستیزی در جهان وروند رو به رشد مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی. ۶- فشار سازمانهای بینالمللی، به رغم تسلط کامل امریکا و غرب و صهیونیستها بر این مؤسسات. ۷- کاهش حمایتهای دیپلماتیک از رژیم صهیونیستی وقطع روابط دیپلماتیک بسیاری از کشورها با این رژیم. ۸- مسئله اسرا و ابهام در سرنوشت آنها و شکاف و اختلافات داخلی فزاینده پیرامون آن در میان سران رژیم صهیونیستی. ۹- روند تسری مبارزات به کرانه باختری و سرزمینهای ۴۸. ۱۰- احتمال مسدود شدن مسیرهای انتقال انرژی به این رژیم یا مسدود شدن دیگر نیازهای اقتصادی با اقدامات مقاومت منطقهای و همکاری کشورهای اسلامی. ۱۱- پیامدهای اقتصادی این جنگ در افزایش قیمتهای جهانی و ایجاد مشکل در ادامه کمکهای مالی وتسلیحاتی امریکاییها. ۱۲- عدم همراهی کامل رژیمهای عربی سازشکار و هم پیمان با امریکا و رژیم صهیونیستی با اهداف آنها در جنگ و آنچه برای غزه طراحی شده است، به رغم سفرهای منطقهای بلینکن. ۱۳- افزایش فضای اعتراضی و تنفر از رویکرد و سیاستها و اقدامات امریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهانی و تأثیر آن بر روند و نتایج انتخاباتی و پایگاه رأی حزب دموکرات.
به رغم چالشهای مذکور، امریکا به دلیل گره خوردن منافع و اهدافش با جنگ غزه وسرنوشت مبهم رژیم صهیونیستی پس از این جنگ، مانع اصلی توقف جنگ میباشد و به همین دلیل، هم در درون امریکا و هم در سطح کشورهای عربی هم پیمان، در تنگنا به سر میبرد، از سوی دیگر پاشنه آشیل راهبردی امریکا و رژیم صهیونیستی، وارد شدن مقاومت منطقهای علیه صهیونیستها و افزایش هزینه انسانی و خسارت مالی آنهاست و به همین دلیل بخشی از سفر بلینکن به منطقه و هماهنگی با اردن و عربستان و مصر و به ویژه در سفر به بغداد، با هدف کاستن از عملیات مقاومت است. اقدامات حزب الله در شمال، حملات مستمر انصارالله که بخش جنوبی و آرام رژیم صهیونیستی را بیثبات نموده و اقدام فعال مقاومت اسلامی عراق بر علیه پایگاههای امریکایی در عراق و سوریه و...، بخشی از آن است که به عنوان عاملی مؤثر در محاسبات امریکا و رژیم صهیونیستی ارزیابی میشوند.
اما در کنار مقاومت میدانی فلسطینیها ودیگر نیروهای جبهه مقاومت وظیفه سایر کشورهای اسلامی در این شرایط بسیار مهم است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشآموزان در روز ۱۰ آبان ماه با اشاره به حوادث جاری در غزه واینکه میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست بلکه میدان، میدان حق و باطل و میدان قدرت استکبار و قدرت ایمان است، مسئولیت دولتهای اسلامی را در این عرصه سنگین دانسته وخاطر نشان کردند: آنچه که دولتهای اسلامی باید بر آن پافشاری کنند، قطع فوری جنایات در غزه است، باید بمباران غزه فوراً قطع و راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی را ببندند. دولتهای اسلامی با رژیم صهیونیستی همکاری اقتصادی نکنند و در همه مجامع جهانی با صدای بلند و بدون تردید و لکنت، این فاجعهآفرینیها و جنایات را محکوم کنند. این طور نباشد که در اجتماع اسلامی یا عربی، همان چند نفری هم که حرف میزنند، دو پهلو یا با لکنت حرف بزنند؛ باید معلوم شود که دارد چه اتفاقی میافتد. رژیم صهیونیستی باید محکوم شود و همه دنیای اسلام باید علیه این رژیم بسیج شوند. شرایط مذکور سران کشورهای اسلامی حاضر در نشست سازمان همکاری اسلامی در ریاض را در برابر آزمونی سخت قرار داده است، باشد که برای اولین بار به مسئولیت تاریخی خود عمل کنند.