به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: دیروز یعنی در سیونهمین روز جنگ غزه، دوستی در واکنش به پستی که در اینستاگرام راجع به «کودککُشی» صهیونیستها گذاشته بودم این سؤال را پرسید: «چرا اخبار کودکان فلسطینی که کشته میشوند را اینطور پوشش میدهید ولی اخبار کشتار کودکان اسرائیلی و بریدن سر ۴۰ کودک یهودی را پوشش نمیدهید؟» وقتی عذرخواهی رسمی «سارا سیدنر» خبرنگار سی ان ان و منتشرکننده این خبر جعلی را در کنار مواضع رهبران برخی از همین کشورهای حامی رژیم صهیونیستی مبنی بر رد این خبر برایش فرستادم، فقط سکوت بود که تحویلم داد! چرا برخی، دروغهای به این درشتی را باور میکنند؟ چرا تکذیبیههای متعدد و بزرگتر از این دروغ را ندیده بود؟ آیا در دل این سؤال، رژیم اسرائیل، مظلوم تلقی نشده است؟ اگر بله، آیا اسرائیل واقعا مظلوم است؟! موضوع این یادداشت، نگاهی به «نقش و قدرت رسانه در جنگ غزه» و «واقعیتهای میدانی جنگ» است. بخوانید:
۱- تحولات این روزهای غزه را میشود از زوایای گوناگونی تحلیل کرد و در این بین؛ این رسانهها هستند که تعیین میکنند، کدام زاویه را برجسته و کدامیک را حذف یا تحریف کنند تا دیده نشود. صهیونیستها هم از همان ساعات ابتدائی شروع جنگ، تصمیم گرفتند در حوزه رسانه، روی «مظلومنمایی» از خود و «هیولاسازی» از حریف متمرکز شوند. امکانات عظیم رسانهای را هم که پشت «صهیونیسم جهانی» قرار دارد به میدان آوردند و با اضافه کردن «داستان» روی «اخبار جعلی» سعی در درگیر نمودن عواطف جهانیان به نفع خود کردند. «حماس ۴۰ کودک اسرائیلی را سر بُرید» یا «کودکان اسرائیلی را سوزاندند» و «به کودکانمان تیر خلاص زدند» جزو آن خبرهایی هستند که با همین هدف جعل شدند و یکی دو روزی هم موفق شدند از خود، چهرهای مظلوم بسازند. این اقدام با دو هدف عمده انجام شد: اولا؛ همراه کردن افکار عمومی جهان و بهتبع آن قدرتهای جهان با خود علیه فلسطینیها و ثانیا؛ توجیه جنایاتی که قصد انجامش را داشتند! در طول تاریخ و در حوزه افکار عمومی، اصولا صهیونیستها با دو اصل کاملا ضد هم، امورشان را پیش بردهاند: «مظلومنمایی» و «جنایت برای ترساندن». افسانه «هولوکاست» برای مظلومنمایی و «کشتارهای وحشیانه» برای ترساندن است. خود این موضوع که، مظلومنمایی و جنایت، دو نقطه مقابل هم هستند هم جای تامل دارد! واقعیت این است که گاهی با به خدمت گرفتن «ثروت»، «علم» و «رسانه» ناممکنها را ممکن میکنند!
اما جنایت هولناکی که در بیمارستان «المعمدانی» غزه رخ داد، در کنار فعالیتهای خوب رسانهای طیف مقابلِ صهیونیستها، ورق را در حوزه «افکار عمومی» کاملا به نفع ملت مظلوم فلسطین برگرداند و صهیونیستها را از همان روز به بازنده این جنگ تبدیل کرد. پلتفرمهای دیجیتال و مجازی مثل اینستاگرام، یوتیوب و...هم که کنار صهیونیستها قرار گرفته بودند، حریف کاربران خود در سرتاسر جهان نشدند و اینطور بود که صهیونیستها افکار عمومی را به طور کامل از دست دادند. کار به جایی رسیده که «الی کوهن»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی میگوید اسرائیل دو هفته بیشتر فرصت ندارد و چنانچه به هدفش طی این مدت نرسد، فشار «افکار عمومی» کار را برای صهیونیستها خیلی سخت کرده و «پنجره دیپلماسی نیز بسته خواهد شد.» نگاهی به تظاهراتهای بیسابقه و بزرگی که همه روزه از غرب تا شرق عالم علیه صهیونیستها برگزار میشود، بیندازید تا ببینید، پیروز جنگ روایتها، چه کسی است.
۲- اما در حوزه جنگ سخت نیز، فلسطینیها «خوب» عمل کردهاند و نباید فریب جنگ روانی و رسانهای صهیونیستها را - چنان که آن دوست ما خورده بود - خورد. گرفتن تلفات از میان ژنرالهای آمریکایی و صهیونیستی توسط جوانان فلسطینی، اتفاق بینظیری است. تنها هنر صهیونیستها طی ۱۸ روزی که از حمله زمینیشان به غزه میگذرد، کودککشی و انهدام بیمارستانها و خانهها و مدارس بوده است. چرا راه دور برویم. بگذارید اینجا عینا به گوشهای از گزارش اخیر اندیشکده آمریکایی «مطالعات استراتژیک و بینالمللی» اشاره کنیم تا شرایط میدانی جنگ غزه و وحشتی که دشمن از قدرت مقاومت دارد، معلومتان شود: «کاملا ممکن است این جنگ، اولین جنگ در تاریخ اسرائیل باشد که ارتش در آن جنگیده و شکست بخورد... این شکست برای اسرائیل فاجعهبار و برای ایالات متحده بسیار زیانبار خواهد بود. دقیقا به همین دلیل است که نباید نادیده انگاشته شود...» همینطور این اظهارات «توماس فریدمن» متخصص برجسته آمریکایی در حوزه سیاست خارجی که چند روز پیش «نیویرک تایمز» منتشر کرد: «صراحتا میگویم، برای من کاملاً روشن است که اسرائیل اکنون در معرض خطری واقعی و بهمراتب بزرگتر از هر زمان دیگری از سال ۱۹۴۸ قرار دارد. به سه دلیل مهم.
نخست اینکه اسرائیل با تهدید مجموعهای از دشمنان مواجه است که جهانبینی خداسالارانه را با تسلیحات مدرن قرن ۲۱ ترکیب کردهاند و دیگر نمیتوان آنها را به عنوان گروههای کوچک شبهنظامی ردهبندی کرد، بلکه آنها هر کدام دارای ارتشهای جدید با تیپها، گردانها، قابلیتهای سایبری، موشکهای دوربرد، پهپادها و پشتیبانیهای فنی- لجستیک هستند. حماس، حزبالله لبنان، گروههای مقاومت اسلامی در عراق و حوثیها در یمن... این نیروهای ضداسرائیلی مدتهاست که برای چنین روزی برنامهریزی کرده و اکنون همه آنها کنار هم ظاهر شدهاند و اسرائیل را از همه طرف تهدید میکنند.... هدف این است که اعتماد اسرائیلیها را از بین ببرند و این امر را اثبات کنند که سرویسهای دفاعی و اطلاعاتی تلآویو دیگر نمیتوانند از آنها در برابر حملات غافلگیرانه محافظت کنند. اگر این مطلب به صورت کامل برای ساکنان اسرائیل اثبات شود، مجبور خواهند بود ابتدا از مناطق مرزی دور و سپس به طور کامل از اسرائیل خارج شوند. من از اینکه چه حجم از اسرائیلیها این خطر را کاملا احساس میکنند، حیرتزده شدم.»
۳- اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، شمار شهدای فلسطینی از عدد ۱۱ هزار و۵۰۰ نفر عبور کرده است و صهیونیستها هم پنهان نمیکنند که ۹۵ درصد آنها غیر نظامی هستند. چیزی نزدیک به یکچهارم تانکها و خودروهای زرهی صهیونیستها منهدم شده (۲۰۰ فروند) و به احتمال قریب به یقین، تلفات صهیونیستها نیز از ۳ هزار نفر عبور کرده است (صهیونیستها به شدت اخبار تلفات خود را سانسور میکنند) این را میشود از گزارشهایی که هرازچندگاهی از دست صهیونیستها دَر میرود فهمید. مثل گزارش آن خبرنگار صهیونیستی که تصاویر سردخانهای مملو از اجساد نظامیان صهیونیستی را به قیمت بازداشت شدنش، منتشر کرد! این در حالی است که، نه حزبالله لبنان و نه انصارلله یمن، هنوز ظرفیت واقعی خود را به میدان نیاوردهاند. گزارشهایی هم هست که میگوید، صهیونیستها طی ۱۸ روزی که از حمله زمینیشان به غزه میگذرد، تنها ۱۰ درصد این باریکه آن هم در مناطق شمالی و حاشیهای را تصرف کردهاند و برای همین۱۰ درصد نیز خسارات و تلفات سنگینی متحمل شدهاند. نبرد اصلی نیز در همان شمال غزه جریان دارد و درگیریهای زمینی به مرکز و جنوب غزه نرسیده است. ۱۸ روز ۱۰ درصد با این همه خسارت و تلفات را معیاری بگیرید برای پیشبینی میزان خسارات و تلفات صهیونیستها برای ۱۰۰ درصد غزه و از آن سو به خط قرمز حزبالله لبنان، مقاومت عراق، انصارالله یمن و... نیز بیندیشید. پیشبینی فرجام این جنگ زیاد هم سخت نیست!
۴- ذرهای تردید نباید داشت، اسرائیل بعد از جنگ غزه، با اسرائیل قبل از این جنگ، تفاوتهای بنیادینی خواهد داشت. تفاوت در همه حوزههای نظامی، امنیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خواهد بود. چرا که به قول فریدمن، حزبالله لبنان و انصارالله - که هنوز به طور جدی وارد معرکه نشدهاند - برای چنین روزی آماده شدهاند و اصولا فلسفه وجودیشان، مبارزه با صهیونیستهاست و به قول ستوننویس نشریه لوموند فرانسه، فقط ۳۰ روز جنگ، اقتصاد اسرائیل را به خاک سیاه نشانده و ۸۰ درصد پروژههای اقتصادی این رژیم را متوقف کرده است. همین دیشب نیز سیدعبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن تاکید کرد صدها هزار یمنی آماده ورود به جنگ غزهاند و هر چه در توان دارند را برای این جنگ به میدان خواهند آورد.
به قول حضرت امام ره «امروز، روزی است که اگر با هم قیام کنند، اسرائیل به کلی از بین خواهد رفت. من امیدوارم که... این دولتهای کشورهای اسلامی بیدار بشوند و با این ماده سرطانی که خطرش برای همه منطقه و برای اسلام است، قیام کنند و با حرف و صحبت و شوخی و مزاح مسائل را نگذرانند.» صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۳۰، جماران،۲۳ خرداد ۱۳۶۳.