به گزارش مشرق، مهر سال ۱۴۰۱ وقوع درگیری در محله فلاح به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد و مأموران به خیابان سجادجنوبی رفتند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که درگیری میان دو دستفروش رخ داده و هر دو نفر هم مجروح و به بیمارستان منتقل شدهاند.
ساعتی بعد یکی از آنها بهعلت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شد. وقتی مأموران به بازجویی از متهم پرداختند وی درجزئیات حادثه گفت: من و مقتول که از بستگان دورم بود چند سالی همکار بودیم. من ساندویچ میفروختم و او هم کنار خیابان بلال میفروخت. روز حادثه حالت طبیعی نداشت بیدلیل با من درگیر شد بعد شیشه نوشابهای را برداشت و آن را شکست و به سمتم حمله کرد و چند ضربه هم به من زد چون دختر کوچکم هم با من بود سعی کردم دعوا را ادامه ندهم تا خطری دخترم را تهدید نکند اما او کوتاه نیامد من هم برای دفاع از جان خودم و دخترم چاقویی را از جیبم بیرون آوردم تا بترسد اما او به من حمله کرد و چاقو ناخواسته به سینهاش خورد. پس از آن ترسیدم و به سرعت با اورژانس تماس گرفتم.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه چون دختر خردسالم همراهم بود وقتی مقتول با شیشه نوشابه ضربهای به کتفم زد برای اینکه او را بترسانم چاقویم را بیرون آوردم که در جریان حمله او، به سینهاش خورد. باور کنید قصد کشتن او را نداشتم و حالا هم از اتفاقی که افتاده پشیمانم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و باتوجه به مدرکهای موجود در پرونده ادعای متهم مبنیبر دفاع مشروع را نپذیرفتند و او را به قصاص محکوم کردند.