کد خبر 1552723
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۹
حوادث

پسر جوان که به اتهام قتل پدرش با شلیک گلوله پای میز محاکمه ایستاده بود ضمن انکار قتل مدعی شد چون راز ارتباط پنهانی پدرش با زنی غریبه را بر ملا کرده برایش پاپوش درست کرده‌اند.

به گزارش مشرق، پاییز سال ۱۴۰۰ گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد و پس از آن مأموران به محل درگیری که خانه‌ای در منطقه ورامین بود، رفتند.

پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۶۰ ساله‌ای در خانه مجردی‌اش مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. به این ترتیب وی به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به علت شدت جراحات وارده و خونریزی تسلیم مرگ شد.

با اعلام موضوع به مأموران پلیس و شروع تحقیقات، آنان در نخستین گام سراغ همسایه‌های مقتول رفتند. یکی از همسایه‌ها به مأموران گفت: ما در خانه نشسته بودیم که با شنیدن صدای گلوله از جا پریدیم و پس از آن صدای زنی را شنیدیم که با جیغ و فریاد کمک می‌خواست، وقتی از خانه بیرون آمدیم مرد جوانی که ماسک بر صورت داشت هراسان از خانه همسایه بیرون دوید و متواری شد.

همسایه دیگر قربانی نیز به مأموران گفت: من جلوی در ایستاده بودم که صدای گلوله را شنیدم و چند دقیقه بعد هم مردی که به نظر می‌رسید ضارب بود در را باز کرد و بیرون دوید و وقتی او را صدا کردم بدون توجه به من فرار کرد. البته صدای زنی هم می‌آمد که مدام جیغ و داد می‌کرد.

یکی دیگر از همسایه‌ها به مأموران گفت: مرد همسایه تازه این خانه را خریده بود و تنها زندگی می‌کرد. بعد از شلیک گلوله هم زن میانسالی هراسان در راه‌پله‌ها جیغ می‌کشید و کمک می‌خواست.

در ادامه تحقیقات مأموران پی بردند، مقتول به نام اکبر متأهل و دارای دو پسر است اما به‌تازگی و بدون اطلاع آنها این خانه را خریده بود.

با اطلاعاتی که همسایه‌ها به پلیس داده بودند و با بررسی تماس‌های تلفن مقتول روشن شد، زنی که هنگام قتل در خانه مقتول بوده همسر دوست صمیمی‌اش بوده است.

با افشای این ماجرا زن میانسال بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: اکبر از دوستان صمیمی شوهرم بود و به خانه‌مان رفت و آمد داشت. او به‌تازگی و بدون اطلاع خانواده‌اش یک خانه مجردی در نزدیکی مغازه لباس‌فروشی‌ای که من در آنجا کار می‌کنم خریده بود. روز حادثه با من تماس گرفت و گفت در خانه‌اش گلوله خورده است و من هم بلافاصله خودم را بالای سر او رساندم و از همسایه‌ها کمک خواستم. من قاتل را می‌شناسم. چون وقتی به آنجا رسیدم دیدم یک نفر از بالای دیوار پایین پرید و فرار کرد، البته او ماسک داشت اما من فهمیدم که او پسر بزرگ اکبر است.

با اظهارات این زن پسر مقتول دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد در جریان ماجرا نبوده و از نحوه قتل پدرش اطلاعی ندارد.

وقتی مأموران پلیس به اختلاف‌های دنباله‌دار متهم و پدرش پی بردند علیه او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای این جلسه مادر مقتول برای نوه‌اش درخواست قصاص کرد و گفت: نوه‌ام و پسرم اختلاف داشتند. حتی یکبار نوه‌ام به خانه‌ام آمد و گفت اگر پدرم سند خانه‌ای را که خریده به نام من نزند او را می‌کشم و داغش را بر دلت می‌گذارم. من اطمینان دارم که نوه‌ام پسرم را کشته و به هیچ عنوان هم حاضر به گذشت نیستم.

سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: چند ماه قبل از حادثه به رابطه پنهانی پدرم با یک زن غریبه پی بردم وقتی موضوع را به پدرم گفتم و از او خواستم دست از رابطه‌اش بردارد منکر قضیه شد. با این حال من متوجه تغییر رفتار پدرم با مادرم شده بودم و می‌دانستم او به مادرم خیانت می‌کند. یک روز پدر را تعقیب کردم و متوجه شدم به‌تازگی یک خانه مجردی خریده است و زن میانسالی هم به آن خانه رفت و آمد دارد، به همین خاطر باز سراغ پدرم رفتم و به او تذکر جدی دادم و تهدیدش کردم که اگر به رابطه‌اش با آن زن خاتمه ندهد آبروی آنها را می‌برم، اما او منکر ماجرا شد و تهدیدم را جدی نگرفت. روز حادثه به خانه مجردی‌اش رفتم و با او صحبت کردم. بعد از آن هم پدرم به قتل رسید و وقتی خبر را شنیدم تعجب کردم و نمی‌دانم چه کسی او را کشته، من اصلاً اسلحه نداشتم.

وی درباره اینکه چطور زن میانسال او را شناسایی و به عنوان عامل قتل معرفی کرده، گفت: چون من به رابطه پنهانی‌اش با پدرم پی برده و آنها را تهدید به آبروریزی کرده بودم او برای تلافی چنین ادعایی را مطرح کرده و به دروغ گفته من قاتل پدرم هستم. در حالی که من بی‌گناهم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 22
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • ۰۸:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    16 5
    پسرها چه پرو شده اند.
    • ۱۴:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      7 2
      شیخ ابوالمجرد الخوشحال المتول در کتاب خود بنام ام المسائل فی الاحوال الخراب المتأهلون می‌فرمایند : زن مستانید تا آزاد و راحت توانید زیست! در این جور موارد : زن مستانید تا توانید زیست!!!!
  • ۰۸:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    13 12
    ولی پسره عجب آبرویی از اون زن خائن برده
  • حامد ۰۸:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    14 18
    همیشه پای یک زن درمیان هست.مادرت اگه خوب بود چرا پدرت خانه مجردی داشت پسر
    • ۱۱:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      7 6
      چون پدرش از زن دوستش خوشش میومده نه از زن خودش. بعله همیشه پای یک زن در میان است
  • ۱۰:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    16 8
    این زن شوهردار با باباهه رابطه داشته ، دروغ میگه که اکبر بعد از تیر خوردن به من زنگ زد بیا ! قتل کار همین زن است
    • ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      14 0
      همسایه ها دیدن مردی ماسک دار فرار میکرده
    • ۱۲:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      4 1
      قتل کار پسره است ولی بعهده زنه بوده!!!!!!خخخخخخخخخخخخخخ
  • ... ۱۲:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    5 1
    خوب میپایید زن که رفت به خانه پدرت زنگ میزدی پلیس میگرفتشون حکم زنا محصنه اعدامه راحت به دردسرهم نمیافتادی همسایه ها هم گفتن صدای شلیک اومد بعدشم صدای جیغ زن یعنی اونجا بود مرد با 60سال خونه مجردی خریده خدایا ما متاهلیم نمیتونیم خونه بخریم
    • ۱۵:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      0 0
      تو هم اختلاس کن. تو هم با برخی رئیسان بانک و کارمندان بانک ساخت و پاخت کن و شک نکن میتونی خونه بخری
  • ۱۲:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    14 4
    نفهم بتوچه! خاک برسرت! پسره بدبخت! پدرت رو ساقط کردی خودتم به جهنم خواهی رفت
  • ۱۲:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    15 4
    آخه اینکه زن فاسدخانمان بربادده پدره روکه از راه بدرکرده که هیچ خانواده یه زن رونابودکرده هم هیچ پسریه خانواده روهم به فنا داده چطور زنی که شوهرش با یه مردی دوسته وقتی تیرمیخوره اول به توزنگ میزنه وخانه ش رونزدیک مغازه ی توخریده مگر اینکه یه رابطه ی نامشروع باشه درجواب اونیکه نوشته چرا مادرت اگه خوب بود پدرت خانه ی مجردی داشت وقتی مرد وزنی بخوان خارج از چهارچوب های اخلاقی شرعی و عرفی با هم ارتباط داشته باشن دلیل نمی‌خواد وحرف تویکی یعنی تایید این موضوع ! زنش رودوست نداره مثل آدم طلاقش بده وبا زن درست ازدواج کنه نه زن دوستش که بطورحتم متاهله !!!! لعنت به آدمهای فاسدکه جرمشان بصورت تسلسلی باید بدبختی وجرم وجنایت وهزارمصیبت دیگه ست
    • افتخار ۲۳:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      3 0
      احسنت که کنه مطلب را شما درست تشخیص داده اید.
  • ۱۲:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    5 2
    اون زن هم آنجا بوده داره دروغ میگه مقتول زنگ زده گفته بیا
  • ناشناس ۱۳:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    1 1
    برای بالا بردن ارث پای یک زن در میان است دوست داشتن بهانست
  • ۱۳:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    5 1
    تا شلیک کرده صدای زن اومده . این خانم میگه طرف زنگ زده گفته گلوله خوردم خب تا بیاد طول میکشه اون قاتل که ماسک زده همان زمان که شلیک کرده فرار کرده که همسایه ها دیدن یعنی حدود ۳۰ ثانیه تناقض داره حرفه‌ای زنه. نمیدونم پلیس چه نظری در این داشته
  • ۱۳:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    3 7
    بیا بچه بزرگ کن بعد واست تعیین تکلیفم کنه همون زن امریکایی بگیرم حاشیم کمتره
    • شبهای پاتایا ۱۹:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
      0 0
      زن تایلندی بستون حاشیش از اونم کمتره
  • نفس اماره ۱۵:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    0 0
    خدا عاقبت همه مان را ختم بخیر کند .الهی امین
  • ۱۷:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    1 5
    پسره غیرت داشته و پدر بوالهوسش را کشته
  • Ti ۱۹:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
    0 0
    من پدرم خیلی وقت میشه از دنیا رفته و دیگه حتی تصویرش هم از ذهنم رفته ، حالا پدر پدرم کی بود هم که دیگه وقت ندارم بهش اصلا فکر کنم ،، حالا این همه خودمون را می کشیم بچه دار شیم و بزرگش کنیم که چی ؟ آخرش بعد سی چهل سال از مرگمون به پشم شون هم نیستیم ، پس به خاطر هیج و یک تصویر که در آینده نزدیک محو خواهد شد چرا باید این همه زجر و جان کندن و آدم کشتن و دزدی و دروغ و .... را به جان بخریم ؟ می دانم آنهایی که مردمان را اسباب بازی خود کردن از این حرف ها خوششان نمی آید . حالا که بچه دار هم شدیم سعی کنیم یک انسان تحویل جامعه بدهیم که حلال و حرام و حرمت و احترام سرش بشه .
  • فرشته IR ۱۲:۵۳ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
    0 0
    اتفاقا پسره راست میگه قاتل نیس اون زنه بایک پسردیگه صحنه سازی کرده دراصل زنه وقتی فهمیده آبروش درخطره تصمیم گرفته با پسر دیگه بیاد پیرمرتیکه خرفت وبکشه بعد قتل بندازه گردن پسربزرگ که همه از اختلافشون خبرداشت وگرنه آذم تیربخوره اول به آمبولانس زنگ میزنه نه زن رفیقش بلکه عقلش کارنکنه به رفیقش میزنگع نه زن رفیقش

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس