به گزارش مشرق، مدتی قبل مردی کارخانهدار خانه ویلاییاش در نیاوران تهران را به مبلغ ۸۵ میلیارد تومان برای فروش گذاشت.
چند روز بعد فردی که خود را نماینده حقوقی شرکتی معتبر در پایتخت معرفی کرد با او تماس گرفت و مدعی شد برای شرکت بهدنبال ملکی در شمال تهران هستند و با دیدن آگهی فروش این خانه تصمیم به خرید آن گرفتهاند. مرد جوان پس از صحبت تلفنی خواهان بازدید از خانه شد.
گروگانگیری ۵ ساعته
ساعت ۹ صبح، زنگ خانه مرد تاجر به صدا درآمد و مرد جوان با ظاهری شیک و آراسته وارد خانه ویلایی شد. اما لحظاتی بعد، وقتی مرد کارخانهدار مقابل او روی مبل نشست، ناگهان شهرام اسلحهای به سمت او گرفت و با تهدید خواست در گاوصندوق را باز کند. مرد میانسال به ناچار گاوصندوق را باز کرد و ۵ هزار یورو که داخل آن بود را به مرد جوان داد اما شهرام که میدانست صاحبخانه مردی ثروتمند است، وی را مجبور کرد با صرافیها و طلافروشیهایی که مراوده داشته تماس بگیرد و درخواست دلار و سکه کند. مرد تاجر با دو صرافی و طلافروشی تماس گرفت و از هر کدام درخواست ارسال ۲۰ هزار دلار و ۲۰۰ سکه طلا کرد.
بدین ترتیب شهرام مشخصات همدستش را بهعنوان پیک موتوری به صرافیها و طلافروشیهای مورد نظر داد و وی بعد از دریافت ۴۰ هزار دلار و سکهها خبر تأیید آن را به شهرام داد. ساعت دو بعدازظهر و با گذشت ۵ ساعت از گروگانگیری مرد ثروتمند در خانهاش، شهرام با بستن دست و پای مرد تاجر از خانه ویلایی خارج شد.
کلاهبردار سابقهدار
با خروج شهرام از خانه، مرد میانسال به سختی چسب دستش را باز کرد و با پلیس تماس گرفت. گزارش این سرقت مسلحانه بلافاصله به بازپرس کشیک تهران و کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. در تحقیقات اولیه کارآگاهان به سراغ دوربینهای مداربسته خانه ویلایی و اطراف آن رفته و تصویر مرد سارق بهدست آمد. اما با توجه به اینکه متهم با گریم تغییر چهره داده بود، هویتش شناسایی نشد. کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت این بار تحقیقات را درباره همدست شهرام پیگیری کردند و با شناسایی هویت متهم سرانجام موفق به دستگیری آنها شدند.
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت گفت: شهرام که تصور نمیکرد، دستش برای سرقت میلیاردی و گروگانگیری مرد ثروتمند رو شود، به جرم خود اعتراف کرد. متهمان به دستور بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
من در کار جعل و کلاهبرداری هستم و زمانی که با آگهی فروش خانه میلیاردی در سایت مواجه شدم، تصمیم گرفتم با فروشنده قرار بگذارم و سند را به بهانه استعلام از شهرداری و اداره ثبت از او بگیرم. بعد هم سندسازی کرده و ملک را بهصورت قولنامهای بفروشم. قیمت خانه آنقدر بالا بود که پیش پرداختش هم برای من کافی بود و میتوانستم کلی از این راه پول به جیب بزنم. اما وقتی مرد ثروتمند برایم تعریف کرد که خانوادهاش در خارج از کشور هستند و اینجا تنهاست جرقه سرقت زده شد. او وقتی تلفنی صحبت کرده بودیم به من گفته بود که میخواهد پول فروش خانه را از طریق چند صرافی آشنا برای بچههایش در خارج بفرستد اگر این همه اطلاعات از زندگیاش به من نمیداد، من هم نقشه سرقت به ذهنم نمیرسید.
نقشه را چطور اجرا کردی؟
با جلب اعتماد مرد تاجر به خانهاش رفتم. قبلش با برادر همسر صیغهای خودم هماهنگ کرده بودم که بهعنوان پیک برای تحویل دلار و سکهها برود.
با دلارهاها و سکهها چه کردی؟
خانه و خودروی مدل بالا برای خودم و همسرم خریدم.