به گزارش مشرق، اخبار انتخابات از لابهلای تحلیلها و حدس و گمانها و گاهی از مسیر گفتوگو با منابعی که مستقیم با منبع خبر در ارتباط هستند، کمکم آشکار میشود و هر چند هنوز فضا آنگونه که باید روشن نیست، ولی رسانهها در تلاشاند که از راههای مختلف به تصمیماتی که پشت درهای بسته سیاست گرفته میشود، دست پیدا کنند.
یکی از شخصیتهایی که کنش او در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی برای همه کنشگران سیاسی مهم است، علی لاریجانی است.
او با تجربه بالای ریاست مجلس هرچند برای دوره دوازدهم مجلس ثبتنام نکرده، ولی همه اخبار حاکی از این است که از چند ماه پیش عده و عٌده سیاسی خود را برای نقشآفرینی در انتخابات پیش رو بسیج کرده و از قرار معلوم میخواهد لیست انتخاباتی بدهد. فعال شدن افرادنزدیک به رئیس سابق مجلس در عرصه انتخابات را میتوان قرینهای برای این گمانه دانست.
معمای لاریجانی
فراکسیون مایل به لاریجانی قویترین فراکسیون مجلس نهم بهشمار میرفت و با عضویت ۱۷۰ نماینده مجلس در آن توانست تمام ۱۲ کرسی هیأت رئیسه مجلس را تصاحب کند و ریاست مجلس نهم را نیز به علی لاریجانی واگذار کرد.
علاوه بر این رؤسای کمیسیونهای امنیت، صنایع و معادن، بهداشت و درمان، برنامه و بودجه، قضایی و حقوقی، کشاورزی و منابع طبیعی، اصل ۹۰ و اجتماعی نیز در اختیار رهروان قرار گرفت. ازاینرو بود که حسن روحانی بعد از انتخاب شدن بهعنوان رئیس دولت یازدهم، بیشترین رایزنی جهت رأی اعتماد به وزرای پیشنهادیاش را با علی لاریجانی انجام داد.
از این نظر میتوان نزدیکی روحانی و لاریجانی را ذیل ائتلاف راست میانه معنا کرد.
اجبار به ائتلاف
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی که چند دوره نماینده رشت در مجلس بود، اخیرا در گفتوگویی با برنا اظهار داشته است: «به نظر من آقای لاریجانی ساکت نخواهد نشست.وی دوستانی دارد که این دوستان انتظار حمایت دارند و قطعا بزرگان مینشینند و به یک لیست جمعی توافقی خواهند رسید.»
او در پاسخ به این سوال که آقای لاریجانی، روحانی و بخشی از اصلاحطلبان، یک لیست میشوند؟ گفته است: «پیشبینی من این است که این ائتلاف خصوصا در تهران انجام میشود، غیر از این اتفاق بیفتد، شکست است. نمیتوانم بگویم صددرصد برنده میشوند، ولی تنه خوبی به لیست اصولگرایان میزند. نمیگویم حتما برنده یا بازنده میشوند، ولی پیشبینی من این است که بعد از دهه فجر، فضا برای انتخابات گرمتر میشود و این سردی نخواهد بود و آن زمان انتخابات اثر خودش را میگذارد. در کلانشهرها با توجه به مشارکت حداقلی قطعا همین جریانات بدون تعارف پیروز هستند. مگر اینکه خودشان، خودشان را تخریب کنند و بزنند. اینجاها اگر این مجموعهها با هم ائتلاف کنند که حرف و حدیثهایی بین خودشان هست، فکر میکنم تنه خوبی خواهند زند و عقلانی هم همین است. اگر غیر از این باشد و هر کدام تنها بیایند، له میشوند و صددرصد بازنده هستند.»
جعفرزاده از اعضای فراکسیون رهروان ولایت و از نزدیکان لاریجانی و کسانی است که بیشک در لیست لاریجانی حضور خواهد داشت، لذا این اظهارات او را میتوان نه تحلیل بلکه خبر قلمداد کرد.
نکته جالبتر در اظهارات ایمنآبادی، نکتهای است که وی در خصوص پایداریها میگوید و از دیدار آنها با لاریجانی خبر میدهد.
پایداریها که بر اساس گفتههای ایمنآبادی، قدر لاریجانی را در گذشته ندانستهاند، با ملاقاتهایی به دنبال تحکیم رابطه با وی هستند و سوال اینجاست که این ملاقاتها با چه هدفی صورت میگیرد و پایداری با توجه به وضعیتی که در آن قرار دارد به دنبال استفاده از ظرفیت لاریجانی است؟ و از سوی دیگر باید پرسید که نگاه لاریجانی به این دیدارها چیست؟
کنشهای انتخاباتی روحانی
اما به نظر میرسد بخشی از اظهاراتش بیش از آنکه ناظر به لاریجانی باشد، ناظر به اصلاحطلبان و روحانی است. آنجا که تأکید دارد یکی نشدن این سه جریان یعنی اعتدال به پشتوانه روحانی، اصلاحطلبان و تیم لاریجانی منجر به شکست میشود.
روحانی با وجود اینکه در جریان ثبتنامش برای مجلس خبرگان در پاسخ به سوالی در مورد کنشگری در انتخابات مجلس تصریح کرده بود که «برای انتخابات مجلس برنامه خاصی ندارم» اما تأکید کرده بود که «همواره در مشورتها دوستان را ترغیب کردهام تا در انتخابات شرکت کنند.» و این همان مسیری است که روحانی برای انتخابات شروع کرده است.
او کمی بعد در اظهارات دیگری در جمع مدیران دولتهای یازدهم و دوازدهم در اظهاراتی عجیب و جنجالی گفت: «بعد از ۹۸ فکر کردند که آب از سرشان گذشته و مهم نیست شرکتکننده کم باشد یا زیاد. کار خودشان را شدیدتر در ۱۴۰۰ انجام دادند. هدف آنها این است که اصلاحطلبان و اعتدالیون قهر کنند و همه کنار بروند و انتخابات را حتی با شرکت ۳۰ درصد هم که شده برگزار کنند.»
او همچنین با انداختن توپ لیستدهی خود به زمین شورای نگهبان ضمن تأکید بر اینکه شاید بتوان لیستی ارائه کرد گفته بود: «اصلاحطلبان را باید راضی کنیم بیایند، آنوقت شاهد تحولی خواهیم بود.» این اظهارات روحانی حاکی از این است که اتفاقا با همه بهانهتراشیهایی از جنس بررسی صلاحیتها، آنها قصد جدی برای حضور در عرصه انتخابات دارند و اکنون همه این اظهارنظرها بیشتر سویه تلاش برای لیستدهی دارد.
تلاش روحانی برای جذب ظرفیت اصلاحات
همان زمان این اظهارات روحانی تعبیر به این شد که او در تلاش است با این اظهارات، این پیام را به اصلاحطلبان بدهد که مجبورند با بلیط او، وارد گود انتخابات مجلس شوند وگرنه بهصورت مستقل توانایی پیروزی در عرصه انتخابات را ندارند.
این تلقی شاید پربیراه هم نباشد، چون اصلاحطلبان ورای همه مشکلات، شخصیت پیشروی جدی ندارند و اشخاصی چون عارف هم وارد عرصه انتخابات نشدهاند.
مخصوصا اینکه روحانی در جایی از اظهارات خود به سابقه پیروزیاش در سال ۹۲ هم اشاره کرده بود که در آن با حمایت اصلاحطلبان پیروز شد.
با وجود اینکه برخی اخبار و تحلیلها حاکی از ائتلاف روحانی و لاریجانی است، ولی از سوی برخی شخصیتهای نزدیک به لاریجانی نیز کم وبیش اظهارات متناقضی هم منتشر میشود.
برای مثال عزتالله یوسفیان ملا درباره ائتلاف جریان علی لاریجانی با جریان حسن روحانی گفته بود:« چنین ائتلافی بعید است، البته باز هم مؤلفه تعیینکننده همان شرایط رد و تأیید صلاحیت است. با این وجود معتقدم خیلی بعید است که آقای لاریجانی و آقای روحانی ائتلافی داشته باشند، چون چنین شرایطی وجود ندارد. شاید به لحاظی آقای لاریجانی و آقای روحانی یک فرد را تأیید یا حمایت کنند؛ اما این حالت عام و کلان نخواهد بود، چون زمینه و شرایط برای ائتلاف اصلا آماده نیست؛ مگر آنکه در زمان اعلام تأیید صلاحیتها اتفاقاتی بیفتد که همه راغب شوند و به میدان بیایند، ولی به هیچوجه با وضعیت کنونی ائتلافی بین آقای لاریجانی و آقای روحانی انجام نمیشود.»
هرچند یوسفیان ملا در این اظهارات خود به عدم امکان این ائتلاف اشاره دارد، ولی با این وجود این عدم امکان را مشروط به تداوم شرایط فعلی میبیند که همان عدم تأیید صلاحیتها توسط شوراهای اجرایی و انتظار برای اعلام صلاحیتها توسط شورای نگهبان است. امری که بسیاری از سیاسیون در دوره جدید و با توجه به تأکید رهبر انقلاب، امیدواری زیادی نسبت به آن دارند. در سوی اصلاحطلبان رسول منتجبنیا آبانماه در گفتو گویی با بیان اینکه «اگر شرایط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم نباشد، شاید مجلسی ضعیفتر از مجلس یازدهم شکل بگیرد.» به لزوم توجه به وزن اصلاحطلبان اشاره کرده بود.
او گفته بود: «اکنون جبهه اصلاحات، ثبتنام در انتخابات را به خود افراد واگذار کرده و توصیهای به شرکت یا عدم شرکت نداشته، ولی قول حمایت هم به کسی نداده است. حزب کارگزاران ممکن است با جریان نزدیک به روحانی و لاریجانی ائتلاف کند؛ اما جبهه اصلاحات به سوی ائتلاف با آنها نمیرود.»
چالشهای ائتلاف
این اظهارات منتجبنیا دو پیام را مشخص میکند. اول اینکه به احتمال زیاد ائتلاف محتمل میان اصلاحات-لاریجانی و روحانی نه با حضور اصلاحطلبان تندرو که در درون جبهه اصلاحات متمرکز هستند، بلکه با حضور کارگزارانیهایی خواهد بود که همواره مشی معتدلانهتری را پیمودهاند و حسن روحانی نیز در دولت خود از شخصیتهای این حزب همچون جهانگیری و همتی استفاده کرده بود.
دو وجه از این ائتلاف سهوجهی قرابت و جذابیت زیادی برای ائتلاف دارند؛ ولی با وجود همه خبرها و تحلیلها، شاید مؤتلف شدن لاریجانی با روحانی و اصلاحطلبان، او را از پایگاه اجتماعی قدیمی خود یعنی اصولگرایان جدا کند و در این مسیر شخصیتهای عملگرای جناح راست همچون باهنر نتوانند با او در مسیر انتخابات ۱۴۰۲همراهی کنند. مخصوصا اینکه باهنر طبق گمانهزنیها اصلیترین گزینه محتمل سرلیستی لیستی است که لاریجانی ارائه خواهد کرد.
او پیش از مرحله ثبتنام قطعی در گفتوگویی درباره این سرلیستی گفته بود: « آقای لاریجانی سه دوره رئیس مجلس بودند و مجموع نمایندهها در این سه دوره که رفتند تعدادشان شاید ۵۰۰ نفر شود، یک تعداد جزو ارادتمندان آقای لاریجانی هستند و دوره آقای لاریجانی شروع میکنند به کار کردن و من دوباره از این موضوع استقبال میکنم؛ اما اینکه آقای لاریجانی یک لیستی در تهران بدهد که سرلیست آن باهنر باشد، اصلا معلوم نیست که باهنر کاندیدا باشد یا نباشد.»
او در آن مقطع این سرلیستی را رد نکرد؛ بنابراین دور از انتظار نیست که منتظر شرایط پیش رو باشد.
اصلاحطلبان، روحانی و لاریجانی از سویی برای ائتلاف با چالشهای متعددی مواجه هستند و از سویی عدم ائتلاف آنها که به تعبیرشان ائتلاف میانهروها است، ممکن است به شکست آنها از جریان اصولگرا منجر شود.
منبع: صبح نو