به گزارش مشرق، صفحه نواصولگرا، در اینستاگرام خود نوشت:
یکی از موارد پرتکرار از طرف دشمن به ویژه آمریکاییها در ایام جنگ وحشیانه غزه، ارتباط دادن اضلاع مقاومت به ایران اسلامی به ویژه با ادبیات و مفهوم «پراکسی» یا نیروی نیابتی بوده است. موضوعی که از طرف ایران به ویژه رهبر معظم انقلاب با ادبیات و قواعدی دیگر مورد خطاب قرار گرفته است. به بیان دیگر، رهبری دقیقا در نقطه مقابل این روش غربیان، نیرویهای مقاومت را نیروهای مستقلی میدانند که به وظیفه خود در دفاع از کیان اسلام و مسلمین عمل مینمایند و البته از ایران متاثر بوده و روحیه انقلابی را از آن گرفتند.
اما علت این تفاوت نگاه به مقاومت چیست؟ حال اینکه ممکن است تصور شود، اتفاقا استفاده از ادبیات نیروی نیابتی به ایران قدرت منطقهای داده و آن را در چشم دشمنان بزرگ میکند. اما علت اصلی را باید در چند بعد دید. اولا نگاه انسانی انقلاب اسلامی اجازه نمیدهد که مجاهدینی که از اسلام حمایت میکنند را برای مقاصد سیاسی، تقلیل به نیرویی وابسته به خود معرفی کند. در نگاه انقلاب اسلامی نباید دیگران را خرج خودمان بکنیم. این نیروهای اسلامی هم قرار نیست دستورات کسی را برای منافع دیگران اجرا کنند؛ همانطور که ایران تا به حال به آنها دستوری نداده و دستوری هم نخواهد داد. لذا رابطه ما و اضلاع مقاومت، رابطهی نیابتی نیست؛ بلکه رابطهی همدلی، همبستگی براساس اسلام است.
حمایت ایران از اضلاع مقاومت هم اولا به همین نگاه اسلامی و وظیفه محور است کمااینکه برخی دوستان مقاومت در برهه جنگ سوریه دچار اشتباه شدند و سپس اشتباه خود را تصحیح کردند اما ایران دست از حمایت آنها برنداشت. مسئله سیاسی ابعاد بعدی و در اولویت های بعدی است. این نوع از ارتباط ایدئولوژیک و فکری از هر ارتباط دیگر وثبقتر و عمیقتر است.
بعد دیگر مربوط به ایجاد اعتمادبهنفس در این نیروها است. راهبرد رهبری از روز اول طوفان الاقصی این بود که تمام افتخار این عملیات بزرگ را به نیروهای فلسطینی بدهد. بدون این اعتمادبهنفس نمیتوان امیدی به پیروزی مقاومت فلسطین یا دیگر نیروهای مقاومت داشت. به یمن بنگرید که با همین اعتمادبهنفس به جنگ ابرقدرتها رفته و نمیترسد. پس این موضوع از نگاهی عمیق به مسئله مقاومت درونزا برمیگردد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.