همین امر موجب شد مسلمانان معترض سفارتخانههای آمریکا را هدف یورش خود قرار دهند و با پایین کشیدن پرچم این کشور، پرچمهایی با شعار لا الله الا الله را به جای آن به اهتزاز در آورند. در واقع، پس از حمله مردم مصر به سفارت آمریکا در قاهره، کنسولگری آمریکا در شهر بنغازی هدف حمله خمپاره افراد ناشناس قرار گرفت و بر اثر آن 4 دیپلمات آمریکایی از جمله «کریستوفر استیونز»، سفیر آمریکا در لیبی کشته شدند.
سودان، یمن و تونس از جمله کشورهای مسلمانی بودند که همچون مصر به صحنه اعتراض علیه آمریکاییها تبدیل شدند. معترضان در اقدامی مشابه مصریها باوجود تدابیر شدید امنیتی به سفارت آمریکا حمله کردند و با شکستن شیشهها و به آتش کشیدن بخشهای از ساختمان، خواستار اخراج سفیر آمریکا از کشورشان شدند. معترضان همچنین عذرخواهی رسمی دولت واشنگتن از مسلمانان، اخراج سفیر آمریکا از کشورشان، قطع رابطه تجاری و تحریم کالاهای آمریکایی و محاکمه عوامل تولید فیلم موهن را خواستار شدند. شدت این اعتراضات به حدی بود که بر اثر درگیری معترضان با نیروهای ضد شورش و امنیتی شماری کشته و زخمی شدند.
همزمان با این کشورها ایران، افغانستان، مغرب، موریتانی، عراق، فلسطین، سوریه، اردن، پاکستان، ترکیه و برخی کشورهای غربی همچون استرالیا، بلژیک، فرانسه، هلند، انگلیس، اتریش و سوئیس نیز شاهد اعتراضات مردمی علیه فیلم موهن بودند.
بهرهبرداری جمهوریخواهان و اسرائیلیها از فیلم موهن
البته واکنشهای منفی بینالمللی و به راه افتادن موج ضدآمریکایی در منطقه، تنها چالش پیشروی دولتمردان آمریکایی نبود. بعد از مورد فوق، اولین پس لرزه این واقعه، انتقاد میت رامنی از باراک اوباما بود. نامزد جمهوریخواهان که در طول مبارزات انتخاباتی خود تلاش کرده بود از تقابل مستقیم با اوباما در عرصه سیاست خارجی خودداری کند، حمله به اماکن دیپلماتیک آمریکا را فرصت مناسبی یافت تا از آنچه که «سیاست خارجی تساهلی آمریکا» و «عذرخواهیهای اوباما» خواند، انتقاد کند.
رامنی از اوباما در حالی انتقاد کرد که دو ستاد انتخاباتی توافق کرده بودند به مناسبت یازده سپتامبر، هرگونه حمله و تبلیغ منفی علیه یکدیگر را موقتا تعلیق کنند اما رامنی در ساعات پایانی یازده سپتامبر زبان به انتقاد گشود. در واقع، رامنی سعی داشت تا این واقعه را با تسخیر لانه جاسوسی در تهران در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر مقایسه و از آن به نفع خود استفاده کند تا «رونالد ریگان» دیگری بشود. او ادعا میکند به همان شکلی که در دوران کارتر، در ایران انقلاب شد، امروزه هم خاورمیانه از هم پاشیده و علت آن ضعیف بودن اوباماست.
میت رامنی همچنین در مصاحبه با فاکس نیوز گفت: «سیاستهای اوباما در جهان اسلام شکست خورده است، گروههای تروریستی در لیبی قدرت گرفتهاند و روابط آمریکا با مصر چندان خوب نیست».
روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» نیز در این باره نوشت: «افکار عمومی آمریکا حملات به سفارتخانههای این کشور در خاورمیانه را ناشی از سیاست خارجی ضعیف اوباما قلمداد میکند. اکنون، تشدید اعتراضات ضدآمریکایی فرصت مناسبی را برای جمهوریخواهان فراهم ساخته، تا اعلام کنند، سیاست خارجی اوباما به ویژه در کنترل و مدیریت خیزشهای اعتراضی در جهان اسلام شکست خورده است».
در این راستا بود که «پل رایان»، دستیار میت رامنی در سخنان خود در کنفرانس محافظهکاران در شهر واشنگتن گفت: «بررسی تحولات خاورمیانه حاکی از آن است که سیاست خارجی اوباما در منطقه با شکست مواجه شده است». او به همین حد اکتفا نکرد و حادثه اخیر را چالشی برای موجودیت اسرائیل عنوان کرد و افزود: «موجودیت و امنیت اسرائیل به عنوان متحد دیرینه واشنگتن به خاطر سیاستهای دولت اوباما به خطر افتاده است».
البته این صرفا جمهوریخواهان نبودند که از آشفته بازار سیاست خارجی آمریکا سود بردند. سران رژیم صهیونیستی نیز که ماههاست با مقامات آمریکایی بر سر نحوه تعامل با ایران دچار اختلاف شدهاند، منافعی در این ماجرا دارند. برخی ناظران بینالمللی بر این باورند، اسرائیلیها میتوانند با بهرهگیری از بحران اخیر در سیاست خارجی دولت اوباما برای وادار کردن آمریکاییها به عقب نشینی از مواضع پیشین خود و تعیین خطوط قرمز برای مسئله هستهای ایران استفاده کنند تا به این طریق بتوانند منافع خود در منطقه را بار دیگر تضمین کنند.