به گزارش مشرق، محمد ایمانی، فعال رسانه در کانال تلگرامی خود نوشت:
اولین بار نیست که سامانه سوخت کشور، هدف حمله و خرابکاری قرار می گیرد. دو سال قبل هم (۴ آبان ۱۴۰۲) خرابکاری مشابهی رخ داد.
رسانه های صهیونیستی، خرابکاری اخیر را به گروهی مجعول به نام "گنجشک درنده"(!) نسبت داده اند؛ اگرچه به نظر می رسد عنوان گنجشک دریده، با عنایت به حال و روز رژیم صهیونیستی و مزدورانش، مناسب تر است.
تفاوت دو مقطع در این است که امروز، رژیم صهیونیستی و آمریکا زیر ضرب نیروهای مقاومت در منطقه هستند و اسرائیل، بدترین دوره در طول ۷۵ سال اشغالگری را سپری می کند.
در کنار خسارات سنگین عملیات طوفان الاقصی برای صهیونیست ها، مقاومت یمن، کشتی های منسوب به رژیم صهیونیستی را هدف می گیرد یا توقیف می کند و به همین علت، بندر راهبردی و حیاتی ایلات در جنوب سرزمین های اشغالی، تعطیل شده است.
خسارات صهیونیست ها در جنگ ۷۳ روزه، ۵۰ میلیارد دلار برآورد شده و این، علاوه بر نابودی بازدارندگی نظامی، رویدادی کمر شکن برای اسرائیل است که قطعا با اختلال چند ساعته در سامانه سوخت ایران، نه جبران می شود و نه حتی اندکی از درد بسیار آن می کاهد.
دشمنان ملت های منطقه، قبلا صد ضربه می زدند و حتی یک ضربه نمی خوردند. اما حالا آن نا معادله دگرگون شده و در کنار شرارت هایی که عادت دائمی شان است، متحمل ضربات طاقت فرسا شده اند.
شرارت و دشمنی، ذات رژیم صهیونیستی و آمریکاست. در برابر چنین دشمنانی، نمی شود غفلت پیشه کرد. در موضوع منشاء حمله، باید هر دو احتمال خارجی و داخلی (نفوذ) را مد نظر قرار داد.
دو سال قبل در پی خرابکاری علیه شبکه سوخت، تحلیلی با عنوان "سایبر زیستی و نا هوشمندی؟!" در همین کانال منتشر کردیم که بازخوانی آن ضرورت دارد:
برخی تحلیل گران درباره خرابکاری در سامانه هوشمند سوخت گفتند تا شبکه ملی اطلاعات امن و به روز نداشته باشیم، امکان اثرگذاری این قبیل حملات بالا خواهد بود.
برخی دیگر پاسخ دادند چون سامانه، آفلاین بوده، ربطی به شبکه های خارجی ندارد و نباید از ماجرای خرابکاری، ضرورت کاهش وابستگی به شبکه های عاریتی را استخراج و بر شبکه ملی اطلاعات تاکید کرد.
درباره منشاء خارجی یا داخلی این اتفاق هم -که از سوی دبیر شورای عالی فضای مجازی، به "حمله سایبری توسط یک کشور خارجی" تعبیر شد- مجادلاتی پدید آمد. لا به لای بحث ها معلوم شد درباره مسئول امنیت سامانه هم اختلاف نظر هایی وجود دارد!
اولا اغلب ما حاضر نیستیم اطلاعات مهم و اسرار مان را به "غیر" - چه رسد بیگانه متخاصم- بسپاریم. اگر کسی سفره دلش را پیش هر کس و ناکس باز کند یا اسرارش را روی دایره بریزد، رفتارش حمل بر نقصان عقل می شود؛ چه رسد به این که بخواهیم بساط اطلاعات و ارتباطات ملی را سر سفره بیگانگان پهن کنیم.
ثانیا مصداق "شبکه ملی اطلاعات"، این نیست که یک سامانه "مثلا هوشمند" را سال ها به روز رسانی نکنیم! از مقتضیات شبکه اطلاعات "هوشمند و تراز"، روزآمد سازی و به روز رسانی در جهت صیانت دائم آن است.
به استناد خلل ها و نواقص شبکه به روز نشده، نمی توان گفت که شبکه های ملی هم مثل شبکه های خارجی آسیب پذیرند، و بنابراین ترجیحی وجود ندارد. تفاوت در این است که خلل های شبکه ملی را می توان شناسایی و برطرف کرد، اما در قبال میزبان بیگانه، هیچ اختیار و امنیتی وجود ندارد.
خرابکاری مذکور با وجود انگیزه خبیثانه مهاجمان، این حُسن را دارد که ما را متوجه کمین بدخواهان در قبال فضا های به ظاهر امن می کند.
اما درباره منشاء حملات سایبری از این دست، الزامی ندارد که دشمن راسا از مبداء واشنگتن و لندن و تل آویو اقدام کند. به عنوان مثال، یاهو نیوز شهریور ۱۳۹۸ درباره حمله سایبری سیا و موساد به تاسیسات نطنز در سال ۱۳۸۹ نوشت:
"ویروس استاکس نت، به منظور خرابکاری در برنامه هستهای ایران راه اندازی شد و به طور موثر، آغازگر جنگ سایبری و دیجیتالی در قرن ۲۱ بود. شخصی که این بدافزار را به تاسیسات نطنز انتقال داد، از سوی سیا و موساد اجیر شده بود.
یک مهندس استخدام شده از سوی سرویس جاسوسی هلند به آمریکایی ها گفت کدهای هدف مورد نظر را به سیستمهای سایت نطنز از طریق یک فلش USB منتقل کنند. سیا و موساد از طریق این مهندس مکانیک شاغل در نطنز، سلاح دیجیتالی را به داخل منتقل کردند.
اطلاعاتی که او فراهم کرد، به مهاجمان کمک کرد بدافزار خود را روزآمد کنند و دقت لازم برای انجام حمله را بالا ببرند. آمریکا و اسرائیل در این عملیات از کمک هلند و آلمان و فرانسه و انگلیس برخوردار بودند".
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.