به گزارش مشرق، امروز با سالروز وفات حضرت امالبنین علیهاالسلام، همسر گرانقدر حضرت امیر(ع) و مادر چهار شهید دشت خونین کربلا، ابوالفضلالعباس، عبدالله، جعفر و عثمان علیهمالسلام همزمان است. بانویی که اسوه صبر انقلابی و مقاومت در سیر الیالله بود. به همین مناسبت و در سوگ آن بزرگوار، ستون گفت و شنود امروز را به سروده زیبای شاعر متعهد کشورمان آقای رحیم ابراهیمی اختصاص میدهیم؛
وقتی تو دل نازکتر از ابر بهاری
حق داری از دوری گلهایت بباری
تو همچنان شمعی که بعد از آن وقایع
کارت شده یک عمر تنها گریهزاری
تو پا به پای زینب کبری همیشه
یک گوشه در شهر مدینه روضهداری
با او تمام روضهها را گریه کردی
امالمصائب را تو تنها غم غمگساری
روزی که آمد کاروان غم برایت
آن روز شد روز شروع بیقراری
معلوم شد عباستان در کاروان نیست
با اینهمه دیگر چرا چشم انتظاری؟
آن روز پرسیدی ز هر شخصی که دیدی
آیا خبر از یوسف زهرا نداری؟
دیگر کسی خنده به لبهایت ندیده
آری که تا دنیاست دنیا سوگواری
شکر خدا در علقمه حاضر نبودی
آخر چطور میخواستی طاقت بیاری
وقتی شنیدی دستهایش را بریدند
کم مانده بود از غصه او جان سپاری
عباس تو سعی خودش را کرد اما
دیگر چرا تو از سکینه شرمساری
احساسهای تو سفر کردند و رفتند
اما تو ماندی و نگاه اشکباری