سرویس فرهنگ و هنر مشرق -در هفتههای اخیر انتشار سریال دفتریادداشت، انتقادات فراوانی را متوجه ساترا کرده است و عدم پاسخگویی این نهاد در قبال کمعملیهای اخیر دستخوش انتقادات فراوانی شده است و انتشار گزارش اخیر شورای نگهبان که همچنان این نهاد را به صورت مستقل و رسمی نمیشناسد، دامنه انتقادات را نسبت به این نهاد گسترش داده است.
در این گزارش با رویکرد ارتقاء و بهبود موقعیت این نهاد برخی اشکالات از حیث عملکرد و نیروی انسانی مستقر در این نهاد مورد ارزیابی قرار گیرد تا روند و جایگاه این نهاد بهبود یابد.
چرا ساترا باید مستقل شود؟
از حیث ساختاری «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» نباید به لحاظ ساختار حقوقی و اداری ارتباطی به سازمان صدا و سیما داشته باشد و بتواند استقلال خود را تثبیت کند، چون اغلب مدیران در سازمان «صدا و سیما» هم مسئول هستند و هم مالک؛ و آنچه ساترا را از منظر حقوقی تثبیت میکند نگارش اساسنامه مستقل و تثیبت جایگاه نظارتی است، اما به دلیل ارتباط مستقیم با سازمان صدا و سیماست موفق به انجام این کار مهم نمیشود.
مدیران این نهاد از حیث اساسنامهای و تثبیت شدن جایگاه قانونی مالک نیستند، چون سرمایهای که به تولید محتوا منجر شده متعلق به افرادی خارج از سازمان صدا و سیما است و ساترا نمیتواند مدیریت سرمایه کند.
موضوعی حقوقی که طی ۴ سال اخیر به موقعیت ساترا لطمه وارد کرده این است که جایگاه تنظیمگری خود را فراموش کرده است. معاونت اجتماعی این سازمان به دنبال کنفرانس های توسعه سواد رسانهای است و سایر زیر مجموعههای این نهاد اخیر به دنبال برگزاری نمایشگاه ساترا «رصتا» بودند که از حیث کارکرد هیچ ارتباط به جایگاه تنظیمگری ساترا ندارد.
حتی در خلال برگزاری نمایشگاه رصتا تصمیم داشتند جشن آکادمیکی مشابه جشن دنیای تصویر راه اندازی کنند و به محصولات ترازی که مجوز این نهاد را دریافت کرده جوایزی اعطا کنند و حتی برای برگزاری این جشن مذاکراتی را با مسلم آقاجانزاده انجام دادهاند که به سرانجام نرسید.
اعتراض اخیر رسانه ها به بسیاری از محصولات فیلمنت مثل دفتر یادداشت نشان میدهد رگولاتوری و تنظیمگری از منظر این نهاد دچار عوارض فراوانی شده است.
در حالیکه تمام پیکره تشکیلات اداری ساترا و حتی انتخاب نیروی انسانی بر اساس الزامات و اقتضائات تنظیم آیین نامه ای شکل گرفته است و ساختار این نهاد در این شرایط باید مشغول انجام امورراهبردی و استراتژیک با هدف کلان نیازسنجی جامعه نسبت به آثارسرگرمی و باشد. باید این صورت مسئله را پذیرفت در ایران مثل سراسر کشورهای جهان، تلویزیون مفهوم خود را کاملا از دست داده است و پلتفرمهای آنلاین جایگزین شدهاند.
پلت فرم های داخلی در سطح بین المللی رقبای بسیار جدی دارند مثل نت فیلیکس که به اقرار مسئولان ساترا بیش از ۱۰ میلیون نفر مشترک در این ایران دارد.
در حالیکه جمیع مشترکان پلتفرمهای داخلی از ۵ میلیون نفر تجاوز نمیکند. اینکه شهروندان داخل کشور با وجود فیلترینگ و هزینه دلاری پلتفرمهایی همچون نت فیلکس اپل و آمازون و ... تمایل بیشتری برای دنبال آنان نشان میدهند.
با توجه به روندی که ساترا در پیش گرفته و سویه ضعف بنیادین راهبردی در پلتفرمها که همچنان سیاستهای تولید سینمایی را دنبال میکنند، در چند سال آینده به طور حتم سکوهای بین الملی عرصه حوزه های نمایشی داخلی را فتح خواهند کرد و عملکرد اخیر ساترا نشان میدهد، این نهاد توان برنامه نویسی فرهنگی بر مهمترین درگاههای تولید آثار نمایشی در کشور را ندارد.
این نقصان به ساترا بازمیگردد که همچنان در بررسی و نیازسنجی جامعه، کاملا به شیوههای منسوخ تنظیمگری سازمان سینمایی دردهه هفتاد عمل میکند و مدیران کارمندی این نهادبا مفهوم نوین تنظیمگری تحت عنوان "برنامهریزی برای آینده پلتفرمها" آشنا نیستند.
در واقع ساترا باید بتواند با نیازسنجی سیاسی، اجتماعی فرهنگ و حتی مهمتر اقلیمی، با توجه به گوناگونی اقوام در کشورمان، راهبردها و منافع ملی را در قالب محصولات پلتفرمها به تعادل در حوزه تنظیمگیری برساند.
در حالیکه رقبای قدرتمند بین اللملی حوزه «سبک زندگی» را به عنوان موتیف اشتراکات جهانی برای همسان سازی فرهنگ جهانی دنبال می کنند و به دنبال تنظیم گری جهانی در حوزه مورد اشاره هستند ساترا به عنوان دستاور «مجله کد» را منتشر می کند تا تولید کنندگان سریالها و آثار نمایشی که موفق به اخذ مجوز از این نهاد شدهاند از عملکرد ساترا تمجید کنند. با این ترفندها حاضران در این نهاد، منافع سازمانی خود را به سبک مدیران چهار دهه اخیر صدا و سیما تقویت و صیانت کنند.
ضمن اینکه علی رغم تبلیغات غیرمعمول پرهزینه ساترا مشروعیت ذهنی جامعه هنوز به این نهاد ارتقا نیافته و تثبیت نشده است، چون با توجه به واکنشهای افرادی از داخل مجلس شورای انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان، مبانی حقوقی این نهاد قانونی نشده و برای متخلفان آئین نامهای جرم انگاری تنظیم نشده است.
همانطور که صدا و سیما طی چهار دهه از ناحیه عدم حضور افراد متخصص صدمه دیده و انتخاب اجزای انسانی این نهاد با الگوی و شیوه کارمندی مرسوم در صدا و سیما انتخاب شده، در روشهای تنظیمگری همان الگوی کارمندی و دلدادگی با پیمانکار حاکم است.
بر اساس اقتضائات بشدت تغییر یافته جامعه، افراد واجد شرایطی بر اساس راهبرد تنظیمگری مدرن در حوزه سکوهای نمایشی، پدیده مدیایی سومین دهه هزار سوم، انتخاب نشدهاند، روال جذب نیروی انسانی بر جلوس روی کرسیهای تنظیمگری همان الگو کلیشهای از کارمندهای جهش یافته سازمان صدا و سیماست.
عموما افراد حاضر در این بر اساس الگوی کارمند محوری مبتنی بر نظام چیده شده در صدا و سیما انتخاب شدهاند و مثل همیشه الگو کارمند معتمد مورد استفاده قرار گرفته است.
دلیل این رویه چیست؟
باید این موضوع را بررسی کرد که در ساختار فعلی ساترا رگهای حیاتی کجاست؟ آیا مدیر عامل و افرادی که در ذیل معاونت های صدا و سیما تعریف شدهاند در این نهاد اهمیت دارد؟
آیا جایگاه معاونت نظارت و ارزشیابی این سازمان از منظر چارت سازمان اهمیت خاص و ویژه ای دارد؟
این جایگاه از درجه اهمیتی چندانی برخودار نیست، در واقع ساختارهایی مشابه سازمان سینمایی با همان دستورالعمل کپی شده که ناظران بازیگر اصلی هستند.
چندی قبل شورای نگهبان در رابطه مصوبه ساترا اعلام کرده بود که «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان مزبور، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.» (خبرگزاری فارس)
با اعلام نظر اخیر شورای نگهبان همچنان این پرسش مطرح است که آیا آییننامههای شورای تولید و شورای انتشار در ساترا قانونی شده است؟ آیا این مصوبات به تائید شورای عالی انقلابی فرهنگی رسیده است؟ آیا مجلس شورای اسلامی از طریق کمیسیون این آییننامهها تائید شده است؟
با همه حواشی اخیر شکایت صدا و سیما به نمایندگی از ساترا از فیلیمو، همچون گامهای معلق در ساترا ادامه دارد و مسیر فرآیندهای قانونی توسط این نهاد نظارتی طی نشده و این تلقی وجود دارد تصمیمات شخصی به محوریترین رویکرد ساترا تبدیل شده است.
با این حال ترکیب شوراهای نظارتی ساترا با بررسی جزئیات قابل تحلیل است که مشرق با جزئیات در گزارش بعدی بدان خواهد پرداخت.