به گزارش مشرق، مَثل معروفی در ادبیات فارسی است که میگوید« مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» معنا و مفهوم این مَثل به رابطه بین امنیت فیزیکی و امنیت روانی فرد و در مقیاس کلان جامعه برمیگردد. کسی که یک بار در خیابانی مورد حمله یک سارق موتورسوار قرار گرفته است هر زمان که یک موتورسوار به او نزدیک میشود احساس ترس و وحشت به وی غلبه میکند، حتی اگر تا آخر عمر خود دیگر این مسئله برای او تکرار نشود. لذا بسیاری از امنیتپژوهان بر این باورند که بین امنیت عینی و ذهنی رابطه مستقیمی وجود دارد و چه بسا احساس امنیت خیلی مهمتر از خود امنیت باشد.
احساس امنیت تلفیقی از عوامل فردی، روانی و اجتماعی است و تحت تأثیر عوامل متعددی میباشد که یکی از آنها اعتماد اجتماعی است. اعتماد اجتماعی ناشی از احساس امنیت پیش شرط هر تعامل اجتماعی مؤثری است و میتواند منجر به کاهش رفتارهای نابهنجار شده و آرامش و امنیت روانی را برای فرد و جامعه به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی، اعضای جامعه تشویق خواهند شد تا برای رفاه جامعه از جمله توسعه اقتصادی، مشارکت سیاسی و اجتماعی تلاش کنند. احساس امنیت زمانی ایجاد میشود که اعتماد به نهاد دولت و سازمانهای آن که مسئولیت حفظ امنیت فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی اتباع خود را دارند؛ وجود داشته باشد. در جامعهای که احساس امنیت در آن از بین رفته است و دولت در تامین امنیت شهروندان خود شکست خورده است دیگر شهروندان اعتمادی به نهاد دولت ندارند و روند توسعه این کشور مختل خواهد شد.
ذکر این مقدمه تئوریک برای ورود به بحث «احساس امنیت» در سرزمینهای اشغالی فلسطین بعد از شروع عملیات طوفانالاقصی در 7 اکتبر(15 مهر) مهم به نظر میرسد. رژیم اسرائیل از جنگ یوم کیپوردر 1973 به این سو به شدت روی این مسئله که امنیت این رژیم به دلیل توان نظامی و اطلاعاتی بالا خدشهناپذیر است کار کرده بود. زمانی که شهرکهای صهیونیستنشین در اواخر دهه 1970 میلادی در کرانه باختری و نوار غزه شکل گرفت منتقدین در درون سرزمینهای اشغالی بر این باور بودند که دولت صهیونیستی قادر به تامین امنیت این شهرکها نخواهد بود. اما در تمام طول دهه 90 و بعد از آن دولتهای صهیونیستی همواره با تاکید بر قدرت نظامی و اطلاعاتی خود در ذهن شهرکنشینان این اعتماد و اطمینان کاذب را ایجاد کرده بودند که هیچ خطری امنیت آنها را تهدید نمیکند و اسرائیل به لحاظ امنیتی به مرحله بازدارندگی رسیده است.
در یک نگاه کلیتر اصولاً بنیان دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین بر این پایه بنا گذاشته شده بود که یهودیان در سرتاسر جهان امنیت ندارند و همواره از سوی جریانات یهودستیز در معرض فشار و سرکوب قرار دارند و احساس ناامنی همواره روح و روان آنها را آزار میدهد، لذا یهودیان برای تامین امنیت خود باید به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده و زیر سایه دولت یهود حس فرحبخش امنیت را تجربه کنند. اما این پایه و بنیان روز 7 اکتبر(15 مهر) و به دنبال عملیات طوفانالاقصی به طور کامل از بین رفت. لذا برخی کارشناسان بر این باورند که عملیات طوفانالاقصی برای اولین بار موجب شکسته شدن امنیت هستی شناختی شهرکنشینان صهیونیست شد. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز به این واقعیت اذعان کرده است. «یوآو گالانت»، در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفته است: «حمله ۷ اکتبر به اسرائیل شوک شدید به احساس امنیت اسرائیلیها وارد کرد این حمله خونینترین روز برای یهودیان از سال ۱۹۴۵ است و جهان باید این موضوع را درک کند»
در شهریور ماه گذشته و پیش از عملیات طوفانالاقصی در نتیجه تحولات سیاسی و اجتماعی داخل سرزمینهای اشغالی سازمان صهیونیستی «نگهبان جدید» بر پایه دادههای آماری خود اعلام کرد بود احساس امنیت در میان ساکنان اراضی اشغالی کاهش یافته است. روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» نیز بر مبنای همین دادههای آماری گزارش داده بود که ۵۵ درصد ساکنان اراضی اشغالی احساس میکنند امنیتشان کاهش یافته است. این آمارها در مقایسه با سال 2022 رشد قابل توجهی را نشان میداد. مؤسسه تحقیقاتی ERI در تلآویو نیز پیش از شروع جنگ کنونی با انتشار پژوهشی نوشت، اعتماد جوانان یهودی به رژیم و نهادهای آن به شدت کاهش یافته است. طبق گزارش این مؤسسه، در حالی که ۶۶ درصد جوانان ۱۸ تا ۴۴ ساله در سال ۲۰۲۲ گفته بودند «حتی اگر امکانش را داشته باشند، اسرائیل را ترک نخواهند کرد»، این میزان در سال ۲۰۲۳ به ۴۶ درصد رسید و ۵۴ درصد از این جوانان گفتند مایلند امکان مهاجرت را به طور عملی بیازمایند. بر اساس این گزارش احساس ناامنی و نگرانیهای امنیتی ناشی از حملات راکتی گروههای مقاومت فلسطینی و شرایط نابسامان اقتصادی نظیر افزایش مالیات، بیکاری و فقر، وجود اختلاف طبقاتی و تبعیضهای آشکار از دلایل عمده مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی است.
تمامی مؤلفههای پیش گفته درباره احساس ناامنی و موج مهاجرت معکوس بعد از شروع عملیات طوفان الاقصی و ضربه سنگین اطلاعاتی و امنیتی به رژیم صهیونیستی رشد بسیار چشمگیری را نشان میدهد، به طوری که گزارشها نشان میدهد دهها هزار صهیونیست شهرکهای نزدیک به نوار غزه و همچنین شهرکهای نزدیک به جبهه شمال در مرز بین فلسطین و لبنان را ترک کرده و اعلام کردهاند به دلیل احساس ناامنی دیگر هرگز حاضر به بازگشت به این شهرکها نیستند. حتی اگر جنگ کنونی به پایان برسد رژیم صهیونیستی هرگز قادر نخواهد بود آن احساس ناامنی شدیدی را که بعد از شروع عملیات طوفانالاقصی در روح و روان صهیونیستهای ساکن اراضی اشغالی ایجاد شده است، درمان کند. از بین رفتن احساس امنیت پدیدهای است که خیلی سریع اتفاق میافتد، اما بازگرداندن امنیت روانی و ذهنی فرآیند بسیار پیچیده و طولانی بوده و به سختی اتفاق میافتد. لذا به جرات میتوان گفت از بین رفتن احساس امنیت به دنبال عملیات طوفانالاقصی یکی از بزرگترین شکست رژیم صهیونیستی طی چند دهه گذشته بوده است که هرگز جبران نخواهد شد.