به گزارش مشرق، کانال تلگرامی منتسب به حجت الاسلام پناهیان ویدئویی را با عنوان موجسواری بر رنج منتشر کرد که در واقع تعریفی دقیق و متفاوت از انسانیت است که به ما آرامش میدهد. متن کامل این ویدئو به شرح زیر است:
رنج چرا ایجاد شده؟ رنج با انسان بودن ما همزاد است. ما باید تصمیم بگیریم یا فرشته باشیم، یا حیوان، یا انسان. اگر ترجیح میدهی انسان باشی انسان یعنی رنج.
خداوند متعال انسان را طوری آفریده که ایجاد ارزش افزوده بکند. تصرّف بکند، تغییری ایجاد بکند. اگر به سوی خدا میرود به میل خودش برود. اگر تکامل پیدا میکند با انتخاب خودش باشد. خب انتخاب، انتخاب! انتخاب که خیلی چیز خوبی است، انتخاب، اراده، آزادی برای انتخاب، در چه زمانی صورت میگیرد؟ بفرمایید. وقتی که شما همهاش یک علاقه داشته باشی انتخاب معنا ندارد. خب علاقه داری بستنی میخوری میخوری میروی جلو دیگر، مثل ببعیها که علاقه دارند علف بخورند میخورند میروند جلو. چرا اینقدر اعصاب گوسفندها راحت است آرام است؟ قیافهاش را دیدی چقدر آرام هستند؟ چرا؟
به چیز دیگری علاقه ندارد، هوس دیگری به سرش نمیزند. ولی انسان بناست انتخاب بکند. لازمۀ انتخابگر بودن انسان که اصل اساسی انسان است این است که در انسان دو جور علاقه گذاشته شده باشد. به سمت هر کدام بروی زجر بکشی از دست دادن آن یکی. و الّا سرسره میشد که. آقا الآن چیکار داری؟ دوست دارم بخوابم. خب بخواب. الآن دوست داری چیکار کنی؟ بیدار شوم. خب بیدار شو. الآن دوست داری چیکار کنی؟ بخورم. بخور. این میشود گوسفند دیگر.
کی میتواند انتخاب بکند؟ کسی که دو تا علاقه دارد این علاقهها با هم سرشاخ میشوند. به سمت هر کدام میروی آن یکی را از دست دادی. رنج در تعریف انسانیّت است. رنج نباشد میشوی حیوان و فرشته. انسان، انسان شده به خاطر اینکه ارزش افزوده تولید کند. رفقا کنار این تعریف از انسان به این سادگی شما ارزش تعریف دیگری را نمیتوانید بگذارید ها! هزار تا کتاب برو بخوان کتابهای علما بررسی کن ببین دقیقتر از این تعریف میتوانی پیدا بکنی یا نه؟ انسان تعریفاش چیست؟ تولید کنندۀ ارزش. حالا این را به هر تعبیری خواستی بگو، خودش میتواند انتخاب بکند.
برای اینکه انتخاب ما ارزش پیدا بکند، باید چه اتفاقی بیفتد؟ باید به چند چیز ما علاقه داشته باشیم. علاقه باید داشته باشیم به آنها، از بین آنها مجبور بشویم یکیاش را انتخاب کنیم. هر موقع یکیاش را انتخاب کنیم زجر میکشیم از اینکه از بقیۀ علاقههایمان جدا میشویم. رنج یعنی جدا شدن از علاقه. بعضیها میآیند سؤال میکنند میگوید حاج آقا من با این شهوات چیکار کنم؟ میگویم هیچی مقابله کن. میگوید چیکار کنم از بین برود؟ گفتم نه کاری نکن از بین برود ها! یعنی چی از بین برود؟ خب انسان همیشه باید با یک علاقهای مبارزه کند. ارزش تو به این است. یکوقت علاقۀ به جاه است، یکوقت علاقۀ به مال است، یکوقت علاقۀ به سلامتی است، یکوقت علاقۀ، اصلاً رنج با انسان زاده شده!
لذا خدا صریح فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»؛ من انسان را در رنج آفریدم. شما نظرت چیست؟ ناراحت هستی برو فلسفهاش را بدان راضی بشوی. ولی قطعی بودنش را تردید نکن. همین امروز شما همین امروز برخورد با مشکلاتتان ببینید از نظر روحی چهجوری میشود؟ آرامتر نخواهید بود؟ شما وقتی که فلسفۀ رنج را بپذیری قطعی بودن رنج را بپذیری آرامش پیدا میکنی. آرامشت در برخورد با رنجهایی که باقی مانده بیشتر خواهد شد و بعد شروع میکنی از رنجهایت استفاده کردن مثل موج دریا دیدی بعضیها موجسواری میکنند؟ از رنجها شروع میکنی بهرهبرداری کردن برای رشد خودت، رنجهایت را مفید قرار میدهی، رنجها متوقف کنندۀ تو نخواهند بود. از همه بالاتر چیکار میکنی؟ لذّت میبری از رنج! خب خیلی آثار خوبی دارد فلسفۀ رنج را آدم بپذیرد.
اوّلین قدم برای آسودگی این بود که بدانیم در دنیا رنج قطعی است و هیچ انسانی نمیتواند بدون رنج زندگی کند. اینکه آدم بداند رنج در دنیا قطعی است یک مقدار آرامش پیدا میکند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.