به گزارش مشرق، «محمدرضا باهنر» از سابقون کنشگری سیاسی در ایران و از چهرههای با سابقه بالا در مجلس شورای اسلامی است؛ همین سابقه طولانی موجب شده تا در افواه نخبگان سیاسی به «لابی من» شهره شود. او در انتخابات مجلس دهم حاضر به نامزدی نشد اما برای حضور در مجلس آینده (مجلس دوازدهم) بار دیگر کاندیدا شده است.
برای بررسی بیشتر نحوه کنشگری اصولگرایان برای انتخابات مجلس آتی، از شورای ائتلاف گرفته تا شورای وحدت و شریان و پایداری و… به سراغ باهنر رفتیم. رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری میگوید که گفتوگوهای اصولگرایان الان بیشتر روی «تعداد لیستها» و «درصد اشتراک بین لیستها» متمرکز است. او در عین حال معتقد است که ایده «اشتراک صفر» چندان طرفداری میان اصولگرایان ندارد.
از باهنر درباره «۵ ضلعی راهبری» دو جریان اصلاحات و اعتدال برای انتخابات مجلس نیز پرسیدیم. او بر این باور است که «ناطق نوری» و «سیدحسن خمینی» پدرخوانده هیچ فهرست انتخاباتی نخواهند شد و «علی لاریجانی» نیز پای لیستی که نام خاتمی باشد را امضا نمیکند.
در ادامه بخشهایی از گفتوگو با «محمدرضا باهنر» را از نظر خواهید گذراند:
** استراتژی من این بوده و هست که اصولگرایان به وحدت برسند. اصولگرایان طیف وسیع رنگینکمانی دارند؛ از جریان پایداری و شریان تا نیروهایی همچون رهپویان، ایثارگران، جانبازان و تیپ موتلفهایها. برخی گرایشها در این طیف وسیع متأسفانه دنبال خالصسازی شورای ائتلاف یا خالصسازی جامعه بشری هستند تا فقط یکسری از نیروهایی که با خودشان همراه، همدل و همگرا هستند، بمانند. استراتژی من اما بیشتر وحدت این جریانات است و تلاش میکنم که این وحدت، شکل گیرد.
** در یکی از جلسات شورای ائتلاف، از من به عنوان عضو شورای ائتلاف نام برده شد که من بعداً مصاحبه کردم و گفتم که من، عضو «همه شوراها» هستم و در همه جلسات شرکت میکنم چون استراتژی من این است که اصولگرایان، به وحدت برسند. اینکه اصولگرایان به وحدت نزدیک شدهاند یا خیر، باید بگویم که هنوز این اتفاق نیفتاده است و به وحدت نزدیک نشدهاند؛ البته در بیش از ۵۰ درصد استانها و شهرستانها، شورای وحدت و شورای ائتلاف یکی شدهاند و البته در برخی جاها، اختلاف وجود دارد. همه ما تلاش میکنیم تا به وحدت و یکپارچگی برسیم.
** گیر کار این است که برخی جریانات، رقبای خود را به رسمیت نمیشناسند. ما به کشورهایی که حکومت در آنها با زور سرنیزه شکل میگیرد، کاری نداریم اما در کشورهایی که روی رأی مردم حکومتها شکل میگیرند، دو، سه ابزار غیر قابل اجتناب وجود دارد که یکی، حزب است. بارها گفتهام که من به آینده مردمسالاری دینی در غیبت سه، چهار حزب قدرتمند، بیمناک هستم. البته این را هم باید بیان کنم که احزاب درون نظام باید با احزاب دیگر رقابت کنند اما اگر حزبی بخواهد با نظام رقابت کند، طبیعتاً با هسته سخت، روبهرو خواهد شد.
** بنابراین وقتی از احزاب صحبت میکنیم، این احزاب باید در چارچوب نظام فعال باشند و کار کنند. لازمه حزب، رقابت جدی است. رقابت برای ما که مدعی مسلمانی هستیم، باید در خیرات باشد، نه در رقابت تخریبی. متأسفانه در هر دو طرف، هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان، آدمهای تند و تیز داریم که رقبای خود را به رسمیت نمیشناسند؛ در حالی که نظام مردمسالار، نظام دموکراتیک بر پایه یک رقابت سالم بین جریانات مختلف سیاسی است.
** پایهگذار و مؤسس شورای ائتلاف، آقای رییسی است. وقتی شورای ائتلاف تشکیل شد، طیف وسیعی در آن حضور داشتند، از آدمهای خیلی تند و تیز و خالصگرا تا طیف لیبرال. وقتی آقای رییسی به قوه قضاییه رفت، گفت که نباید در جریانات جناحی فعال باشد و برای همین، شورای ائتلاف را تحویل آقای «حداد عادل» داد. گیر قضیه که پرسیدید کجاست، در اینجاست که طیفهای اصولگرایی از مادون قرمز تا ماورای بنفش، باید همدیگر را تحمل کنند و همراه باشند؛ این مشکل است و باید حلش کرد.
** در تهران ممکن است دو لیست پُررنگ بیرون بیاید اما لیستهای حاشیهای و ریز همیشه وجود داشته است. فرضا در هر محله و مسجد و پایگاه ممکن است یک لیست بیرون بیاید.
** ما به رقبا هم تا اندازهای امید داریم که بتوانند یک لیستی را در تهران ارایه کنند. مثلاً حزب اعتدال و توسعه که پدرخوانده آن آقای روحانی است و دبیرکل آن آقای نوبخت است با یکسری جریانات اصلاح طلب مانند کارگزاران، اگر بتوانند در تهران لیستی را جمع و جور و عرضه کنند که فکر میکنم آدمهایی دارند که بتوانند عرضه کنند، ما اصولگرایان به سمت وحدت تشویق خواهیم شد. اما اگر اصلاحطلبان در مجموع نتوانند یک لیست قدرتمند ارایه کنند، این طرف در بین اصولگرایان طبیعی است که یک لیست داده نخواهد شد. البته من که این صحبتها را مطرح میکنم، سخنگوی اصولگرایان نیستم و دارم فقط تحلیلم از شرایط را میگویم.
** اصلاحطلبان هم البته طیفهای وسیعی دارند. برخی، انتخابات را تحریم کردهاند و برخی دیگر با اینکه نمیگویند تحریم میکنیم اما میگویند چون کاندیدا نداریم، شرکت نخواهیم داشت. برخی همچون کارگزاران سازندگی میگویند در هر حوزهای که کاندیدا داشته باشیم، شرکت میکنیم اما جایی که کاندیدا نباشد، شرکتکردن ما معنا ندارد. «طیف نرم» اصلاحطلب که میگویند هر جایی کاندیدا داشته باشیم، شرکت میکنیم، در تکاپو هستند تا در تهران بتوانند لیستی را جمع و جور کنند و هنوز فکر میکنم شورای محترم نگهبان میتواند کمک کند برای اینکه مشارکت افزایش یابد؛ یک عده زیادی هستند که در تهران ثبتنام کردند و ممکن است هزار تا رأی بیشتر نداشته باشند اما همین هزار نفر را میتوانند پای صندوق بیاورند.
** من خیلی صریح بیان کنم که آقای ناطق، این کار را نمیکند. ممکن است در برخی جلسات بنشیند و مشورت بدهد اما هرگز حاضر نیست این کار را کند؛ آقاسیدحسن هم حتماً این کار را نمیکند.
** اینکه وارد میدان شوند و رسماً حمایت خود را اعلام کنند، خیر. مثال روشن من حزب اعتدال و توسعه است. دبیرکل این حزب، آقای دکتر نوبخت است اما تقریباً همه فعالان سیاسی میدانند که «پدرخوانده» حزب اعتدال و توسعه، آقای روحانی است. اگر اعتدال و توسعه لیست بدهد، من نمیدانم که آقای روحانی آیا رسماً خواهد گفت که من از این لیست حمایت میکنم یا خیر؛ اما چه این کار را بکند و چه نکند، نخبگان میدانند که وی، پدرخوانده این حزب است؛ ولیکن آقاسیدحسن و آقای ناطق، این کار را نمیکنند و پدرخوانده هیچ لیستی هم نخواهند شد.
** خاتمی سابقه سیاسی دارد اما مصاحبههای او بوی ناامیدی میدهند. نمیخواهم بگویم که وی رسماً انتخابات را تحریم کرده است اما اینکه در میدان بیاید و تلاش کند، به نظرم اینطور نخواهد شد. اگر [اصلاحطلبان و اعتدالیها] بتوانند لیست جدی داشته باشند، ممکن است خاتمی با توجه به سابقه فعالیتهای سیاسی که داشته، وارد میدان شود.
** آقای لاریجانی هم هیچگاه تحت عنوان جریان اصلاحطلبی نبوده و الان هم نیست؛ ممکن است یکسری اصولگرایان بگویند آقای لاریجانی، به «میانه» رفته است اما سابقه وی، اصولگرایی است و در این جریان حضور داشته و در طیف وسیع اصولگرایی، قرار میگیرد؛ بنابراین تصور نمیکنم آقای لاریجانی لیستی را امضا کند که فرض کنیم خاتمی بخواهد پایش را امضا کند.
** اینها همگی تحلیل هستند و واقعیت ندارند. در کشور بیش از ۱۳ هزار نفر تأیید شدهاند و از این میزان، آن تعدادی که من احصاء کردهام، حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ نفر نمایندگان ادوار هستند؛ یعنی افرادی هستند که سابقه نمایندگی دارند. اینکه بگوییم همه این ۳۵۰ نفر نماینده ادوار، تحت تأثیر جریان آقای لاریجانی هستند، قطعاً درست نیست. در بین افرادی که از ادواریها تأیید شدند اصلاحطلب، اصولگرا، طرفدار آقای لاریجانی و حتی مخالف آقای لاریجانی حضور دارند. تا جایی که میدانم حدود ۷۰۰ نفر از نمایندگان ادوار ثبتنام کرده بودند که از این تعداد، حدود ۴۰۰ نفر تأیید شدند.