به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، وقتی صدای سوت شروع المپیک 2012 به صدا درآمد، بسیار بدیهی بود که سود سرشاری راهی این شهر شود؛ اما واقعیت ها حکایت از اتفاق دیگری داشت.
همانند تمامی میزبان های برگزاری المپیک، لندن نیز انتظار یک سود هنگفت را داشت و حتی از رکوردی اقتصادی در تاریخ این رقابت ها می گفتند؛ اما اکنون که همه چیز به پایان رسیده، می توان اذعان داشت وضعیت به شکل دیگری است. واقعیت ها و آمار اعلام شده تا به امروز، فقط یک وضعیت را به ذهن متبادر می کند؛ ناامیدکننده.
هزینه های سنگین انجام شده برای برگزاری، نوید رونق صنعت گردشگری و مسافران ولخرج را می داد؛ اما اکنون چنین چیزی درک نمی شود. این تا به آنجا رسیده که برخی از عدم تامین هزینه های میزبان سخن می گویند. این به معنای یک شکست بزرگ اقتصادی برای دولت بحران زده انگلیس است.
همانند تمامی میزبان های المپیک، لندن نیز انتظار یک سود هنگفت را داشت و حتی از رکوردی اقتصادی در تاریخ این رقابت ها می گفت؛ اما اکنون که همه چیز به پایان رسیده، می توان اذعان داشت وضعیت به شکل دیگری است
× یک مقایسه ناامید کننده برای لندنی ها
فقط نگاهی ساده به آمار باقیمانده از المپیک مونترال کافی است تا مخاطبان را به یک نتیجه گیری ساده درباره لندن نیز برساند. این شهر که در سال 1976 میزبان برگزاری این رقابت ها بود، یک شکست مالی سنگین را در پی داشت.
یکی از مردم این شهر در گفت و گویی عنوان کرده بود که در المپیک پولمان را از دست دادیم، مانند مردی که بچه دارد. (بچه داری در این بخش یک امر پر هزینه و بیهوده دانسته می شود) در حقیقت، راه دیگری برای از دست دادن این پول به غیر از برگزاری المپیک وجود نداشت.
در حقیقت، این مسابقات موجب شد تا رقمی معادل یک و نیم میلیارد دلار بدهی برای این شهر و مردمش باقی بماند که هیچ کس چنین انتظاری نداشت. زمانی قریب به سه دهه طول کشید تا این بدهی از بین برود، یعنی در حدود سال 2006 که آخرین پرداخت صورت گرفت.
× گردشگرانی که نیامدند!
"دولت می خواهد به ما بگوید که نه تنها در دوران برگزاری این رقابت ها زمان خوبی خواهیم داشت که ثروتمندتر نیز خواهیم شد؛ اما این حقیقت ندارد.": استفن ژیمانسکی (استاد مدیریت ورزشی دانشگاه میشیگان) این را در قبال تبلیغ های صورت گرفته می گوید.
این حقیقت را می توان در یک آامار ساده دید. لندن در ماه آگوست پذیرای 300 هزار توریست و 800 هزار گردشگر خارجی است. عددی که نه تنها افزایش نیافت؛ بلکه آمار از کاهش جدی آن در این ماه سال جاری می گویند.
این موضوعی است که تام جنکیس، مدیر اجرایی جامعه گردشگری اروپا آن را اینگونه تفسیر می کند: "مردم ترجیح دادند به لندن نیایند و از دور شاهد برگزاری مسابقات باشند. نتیجه هم این شد که شهر میزبان مردم کمتری را به خود دید."
58 درصد از 2500 هتلدار بریتانیا معتقد بودند برگزاری بازی ها اثری روی کار آنها نداشته است. فقط 35 درصد معتقد بودند این رقابت ها اثر کوتاه یا بلندمدت مثبت روی فعالیت آنها دارد.
× صنعت حمل و نقل و شکست عجیب در المپیک
صنعت حمل و نقل نیز که گمان می رفت یکی از بخش های پردرآمد این دوره باشد، روزهای خوشی را تجربه نکرد. این موضوع تا به آنجا رفت که اعتراض بسیاری را نیز موجب شد.
"کار ما تا حدود 40 درصد نیز کاهش داشت که البته بستگی به روز هفته نیز داشت. حدود نود درصد حمل و نقل شهری لندن مربوط به بومیان بود که ترجیح دادند در این دوران به خارج از شهر بروند و جایشان رو توریست ها بگیرند؛ اما نمی دانم گردشگرها کجا رفتند یا چگونه رفت و آمد می کردند. آن چه من فکر می کنم، لندن در این روزها به شهر ارواح می مانست." اینها را استیو مک نامارا (دبیر اتحادیه تاکسیرانان) می گیود.
این شکست اقتصادی در برگزاری المپیک اگرچه برای نخستین بار در تاریخ نبود؛ اما در این دوره بسیار مشهود بود. انتظارات اقتصادی برآورده نشد و عملا لندنی ها متضرر اصلی بازی ها نام گرفتند. البته این را نباید از یاد برد که اعتراضات گسترده و جدی از سوی قشرهای دانشگاهی به برگزاری این رقابت ها و هزینه میلیاردی که در آن شده بود، صورت گرفت.
"نمی دانم گردشگرها کجا رفتند یا چگونه رفت و آمد می کردند. آنچه فکر می کنم، لندن در این روزها به شهر ارواح می مانست."
× واقعیت هایی که دیده نشد
"اگر ما در دنیایی ایده آل زندگی کنیم، میزبانی رقابت ها می تواند عواید اقتصادی گسترده ای داشته باشد؛ اما ما در چنین جهانی زندگی نمی کنیم." این را اندرو زیمبالیست (استاد کالج اسمیت) می گوید که اشاره ای به فرض های نخستین انگلیسی ها است. آنها که وعده سودهای هنگفتی را می دادند، به واقعیت های اقتصادی توجهی نداشتند. حتی شهرهایی مانند شیکاگو که سود خوبی در المپیک نصیب خود کردند، سرمایه گذاری 100 میلیون دلاری را برای ارتقا اماکن و زیرساخت های خود داشت.
این را می توان درباره لندن نیز دید که دولت بریتانیا بودجه این رویداد را تا 15 میلیارد دلار نیز افزایش داد. این موضوع تا چهار مرتبه رخ داد که واکنش بسیاری را برانگیخت. عدم برآورد صحیح از مواردی بود که هزینه های هنگفتی را به این دولت و مردمش تحمیل کرد.
آتالانتا 2.4 میلیارد دلار، سیدنی 6.8 میلیارد دلار و آتن 16 میلیارد دلار صرف برگزاری مسابقات کردند که بیشتر به اماکن ورزشی اختصاص داشت. پکن را می توان گران ترین المپیک تاریخ دانست که نزدیک به 40 میلیارد دلار هزینه آن شد؛ اگرچه رقم فراوانی را به جیب زده و سود هنگفتی داشتند. درباره لندن نیز چنین هراسی وجود دارد که ارقام به بالای بیست میلیراد دلار رسیده است.
ژیمانسکی از دانشگاه میشیگان در این باره نکته حایز اهمیتی را مطرح می کند که می تواند حرف های زیادی در خود داشته باشد: "فکر می کنم باید المپیک را باید یک رویداد بزرگ ورزشی دانست چرا که اینگونه هست. این بازی ها نباید یک اتفاق اقتصادی تحلیل شود چرا که اینگونه نیست. این یک جشن بزرگ است که زمان خوبی برای شما است؛ اما شما را پولدار نمی کند."
همانند تمامی میزبان های برگزاری المپیک، لندن نیز انتظار یک سود هنگفت را داشت و حتی از رکوردی اقتصادی در تاریخ این رقابت ها می گفتند؛ اما اکنون که همه چیز به پایان رسیده، می توان اذعان داشت وضعیت به شکل دیگری است. واقعیت ها و آمار اعلام شده تا به امروز، فقط یک وضعیت را به ذهن متبادر می کند؛ ناامیدکننده.
هزینه های سنگین انجام شده برای برگزاری، نوید رونق صنعت گردشگری و مسافران ولخرج را می داد؛ اما اکنون چنین چیزی درک نمی شود. این تا به آنجا رسیده که برخی از عدم تامین هزینه های میزبان سخن می گویند. این به معنای یک شکست بزرگ اقتصادی برای دولت بحران زده انگلیس است.
همانند تمامی میزبان های المپیک، لندن نیز انتظار یک سود هنگفت را داشت و حتی از رکوردی اقتصادی در تاریخ این رقابت ها می گفت؛ اما اکنون که همه چیز به پایان رسیده، می توان اذعان داشت وضعیت به شکل دیگری است
× یک مقایسه ناامید کننده برای لندنی ها
فقط نگاهی ساده به آمار باقیمانده از المپیک مونترال کافی است تا مخاطبان را به یک نتیجه گیری ساده درباره لندن نیز برساند. این شهر که در سال 1976 میزبان برگزاری این رقابت ها بود، یک شکست مالی سنگین را در پی داشت.
یکی از مردم این شهر در گفت و گویی عنوان کرده بود که در المپیک پولمان را از دست دادیم، مانند مردی که بچه دارد. (بچه داری در این بخش یک امر پر هزینه و بیهوده دانسته می شود) در حقیقت، راه دیگری برای از دست دادن این پول به غیر از برگزاری المپیک وجود نداشت.
در حقیقت، این مسابقات موجب شد تا رقمی معادل یک و نیم میلیارد دلار بدهی برای این شهر و مردمش باقی بماند که هیچ کس چنین انتظاری نداشت. زمانی قریب به سه دهه طول کشید تا این بدهی از بین برود، یعنی در حدود سال 2006 که آخرین پرداخت صورت گرفت.
× گردشگرانی که نیامدند!
"دولت می خواهد به ما بگوید که نه تنها در دوران برگزاری این رقابت ها زمان خوبی خواهیم داشت که ثروتمندتر نیز خواهیم شد؛ اما این حقیقت ندارد.": استفن ژیمانسکی (استاد مدیریت ورزشی دانشگاه میشیگان) این را در قبال تبلیغ های صورت گرفته می گوید.
این حقیقت را می توان در یک آامار ساده دید. لندن در ماه آگوست پذیرای 300 هزار توریست و 800 هزار گردشگر خارجی است. عددی که نه تنها افزایش نیافت؛ بلکه آمار از کاهش جدی آن در این ماه سال جاری می گویند.
این موضوعی است که تام جنکیس، مدیر اجرایی جامعه گردشگری اروپا آن را اینگونه تفسیر می کند: "مردم ترجیح دادند به لندن نیایند و از دور شاهد برگزاری مسابقات باشند. نتیجه هم این شد که شهر میزبان مردم کمتری را به خود دید."
58 درصد از 2500 هتلدار بریتانیا معتقد بودند برگزاری بازی ها اثری روی کار آنها نداشته است. فقط 35 درصد معتقد بودند این رقابت ها اثر کوتاه یا بلندمدت مثبت روی فعالیت آنها دارد.
× صنعت حمل و نقل و شکست عجیب در المپیک
صنعت حمل و نقل نیز که گمان می رفت یکی از بخش های پردرآمد این دوره باشد، روزهای خوشی را تجربه نکرد. این موضوع تا به آنجا رفت که اعتراض بسیاری را نیز موجب شد.
"کار ما تا حدود 40 درصد نیز کاهش داشت که البته بستگی به روز هفته نیز داشت. حدود نود درصد حمل و نقل شهری لندن مربوط به بومیان بود که ترجیح دادند در این دوران به خارج از شهر بروند و جایشان رو توریست ها بگیرند؛ اما نمی دانم گردشگرها کجا رفتند یا چگونه رفت و آمد می کردند. آن چه من فکر می کنم، لندن در این روزها به شهر ارواح می مانست." اینها را استیو مک نامارا (دبیر اتحادیه تاکسیرانان) می گیود.
این شکست اقتصادی در برگزاری المپیک اگرچه برای نخستین بار در تاریخ نبود؛ اما در این دوره بسیار مشهود بود. انتظارات اقتصادی برآورده نشد و عملا لندنی ها متضرر اصلی بازی ها نام گرفتند. البته این را نباید از یاد برد که اعتراضات گسترده و جدی از سوی قشرهای دانشگاهی به برگزاری این رقابت ها و هزینه میلیاردی که در آن شده بود، صورت گرفت.
"نمی دانم گردشگرها کجا رفتند یا چگونه رفت و آمد می کردند. آنچه فکر می کنم، لندن در این روزها به شهر ارواح می مانست."
× واقعیت هایی که دیده نشد
"اگر ما در دنیایی ایده آل زندگی کنیم، میزبانی رقابت ها می تواند عواید اقتصادی گسترده ای داشته باشد؛ اما ما در چنین جهانی زندگی نمی کنیم." این را اندرو زیمبالیست (استاد کالج اسمیت) می گوید که اشاره ای به فرض های نخستین انگلیسی ها است. آنها که وعده سودهای هنگفتی را می دادند، به واقعیت های اقتصادی توجهی نداشتند. حتی شهرهایی مانند شیکاگو که سود خوبی در المپیک نصیب خود کردند، سرمایه گذاری 100 میلیون دلاری را برای ارتقا اماکن و زیرساخت های خود داشت.
این را می توان درباره لندن نیز دید که دولت بریتانیا بودجه این رویداد را تا 15 میلیارد دلار نیز افزایش داد. این موضوع تا چهار مرتبه رخ داد که واکنش بسیاری را برانگیخت. عدم برآورد صحیح از مواردی بود که هزینه های هنگفتی را به این دولت و مردمش تحمیل کرد.
آتالانتا 2.4 میلیارد دلار، سیدنی 6.8 میلیارد دلار و آتن 16 میلیارد دلار صرف برگزاری مسابقات کردند که بیشتر به اماکن ورزشی اختصاص داشت. پکن را می توان گران ترین المپیک تاریخ دانست که نزدیک به 40 میلیارد دلار هزینه آن شد؛ اگرچه رقم فراوانی را به جیب زده و سود هنگفتی داشتند. درباره لندن نیز چنین هراسی وجود دارد که ارقام به بالای بیست میلیراد دلار رسیده است.
ژیمانسکی از دانشگاه میشیگان در این باره نکته حایز اهمیتی را مطرح می کند که می تواند حرف های زیادی در خود داشته باشد: "فکر می کنم باید المپیک را باید یک رویداد بزرگ ورزشی دانست چرا که اینگونه هست. این بازی ها نباید یک اتفاق اقتصادی تحلیل شود چرا که اینگونه نیست. این یک جشن بزرگ است که زمان خوبی برای شما است؛ اما شما را پولدار نمی کند."