به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اشراق مطلبی را با عنوان سنوار، مشعل و فردای غزه که برگرفته از یادداشت نئومینویمان رئیس پیشین واحد تحقیقات شینبت است منتشر کرد:
نئومینویمان رئیس پیشین واحد تحقیقات شینبت طی یادداشتی در «اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک مورخ ۲۰ بهمن ۱۴۰۲، بیان داشته که چالش سیاسی «روز بعد» غزه، برای حماس مشکلآفرینتر از چالش نظامی در نبرد کنونی خواهد بود.
وی با اشاره اختلافنظر شدید حماس و اسرائیل بر سر شرایط منتهی به آتشبس، معتقد است که تصویر پایان نبرد کنونی همچنان مبهم باقی مانده است. به ادعای نویمان، اختلاف دفتر سیاسی حماس بین جناح خالدمشعل با جناح اسماعیلهنیه(به نمایندگی از دیدگاه شاخه نظامی به رهبری یحییالسنوار) مانع از اجماع حماس بر شرایط مشخصی شده است.
به ادعای این گزارش، سنوار خواستار یک آتشبس موقت است تا تنفسی برای «سازماندهی مجدد شاخه نظامی» به هدف ادامه نبرد تا «آزادی فلسطین از بحر تا نهر» است ولی جناح مشعل به دنبال آتشبس کامل و آغاز مذاکرات سیاسی به هدف تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای پیش از ۱۹۶۷ است.
طبق این گزارش، بیانیه اخیر حماس تحت عنوان «روایت ما از طوفانالاقصی» که هدف این عملیات را وادارسازی اسرائیل به پایان اشغالگری و تشکیل کشور فلسطین دانسته، در واقع بیانگر موضع جناح مشعل است که آماده همکاری با تشکیلات خودگردان برای واگذاری حکومت غزه به یک حکومت واحد فلسطینی است.
نویمان مینگارد که سنوار دچار دو خطای محاسباتی شد. اول اینکه گمان داشت علاوه بر حماس در غزه، گروههای مقاومت در کرانه باختری و مهمتر از آن حزبالله در جنوب لبنان نیز وارد نبردی همهجانبه و گسترده با اسرائیل میشوند. دوم اینکه گمان داشت ساختار سیاسی اسرائیل به دلیل اختلافات معطوف به موضوع لایحه اصلاحات قضایی، درباره تهاجم زمینی گسترده به غزه به اجماع و یکپارچگی نخواهد رسید.
به نظر نویمان، اینکه سنوار با آتشبس مخالف است بدین دلیل است که گمان دارد به چهار دلیل، «زمان به نفع اوست» و میتواند اراده اسرائیل برای تداوم نبرد را تضعیف و ساختار نظامی و سیاسیاش را مستهلک کند. اول اهرم گروگانها؛ دوم تلفات نظامی اسرائیل، سوم تداوم پرتاب موشک به مناطق اشغالی و چهارم آسیب اقتصادی به اسرائیل.
نویسنده علاوه بر اختلاف دوگانه شاخه نظامی با دفتر سیاسی و همچنین رهبری داخلی با رهبری خارجی؛ بخش دیگری از اختلاف سنوار و مشعل را «رقابت بر سر رهبری آینده فلسطین» میداند. به همین دلیل مشعل به دولتهای عربی و سنّی به ویژه قطر و ترکیه نزدیکتر است ولی سنوار به محور مقاومت و ایران. علاوه بر اینکه مشعل معتقد است که مقاومت صرفاً نیازمند روش نظامی نیست بلکه میتواند در قالبهای دیگری نیز تداوم یابد. به همین دلیل اولویت مشعل، تشکیل حکومت واحد با تشکیلات خودگردان بر تمامی کرانه باختری و غزه پس از برگزاری انتخابات ولی اولویت سنوار، حفظ قابلیت نظامی حماس در غزه است.
در این گزارش ابراز نگرانی شده «آن معماری منطقهای که توسط ایالات متحده و سایر بازیگران برای یک کشور فلسطینی ترسیم میشود، میتواند مسیر ترجیحی مشعل را برای اسرائیل خطرناکتر از مسیر سینوار کند». توصیه نویسنده این است که مشعل در ازای هر گونه مذاکره باید علناً شناسایی رسمی موجودیت اسرائیل را بپذیرد.
به نظر میرسد مشعل و سنوار در هدف آزادی فلسطین اشتراک داشته ولی در روش اختلافنظر داشته باشند. فارغ از این، اگر حماس نتواند شرایط مشخصی برای اولاً تشکیل حکومت مستقل غزه و ثانیاً تضمین خروج غزه از محاصره اقتصادی مانند کنترل بر بنادر غزه به اسرائیل تحمیل کند، چالش بزرگتری در انتظار موقعیت سیاسی این گروه در گستره فلسطین خواهد بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.