به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اشراق مطلبی با عنوان راهحل دوکشوری مد نظر اسرائیل: فلسطین بیدفاع، که برگرفته از یادداشت دیوید ماکوفسکی مدیر «برنامه صلح خاورمیانه»ی «اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» است منتشر کرد:
دیوید ماکوفسکی مدیر «برنامه صلح خاورمیانه»ی «اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» طی یادداشتی نسبت به لفاظی آمریکا مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطین ابراز نگرانی کرده است. بهزعم نویسنده، این لفاظی بدین خاطر است که بایدن میخواهد تا پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، توافق عادیسازی ریاض و تلآویو را نهایی کند.
نویسنده بیان میکند که بسیاری از ساکنان مناطق اشغالی نسبت به تشکیل دولت مستقل فلسطین نگران بوده و آن را نوعی «پاداش به حماس بابت قتل اسرائیلیها» قلمداد میکنند. به نظر ماکوفسکی، نهتنها نتانیاهو، بلکه اکثر رهبران سیاسی و ساکنان فلسطین اشغالی نیز با تشکیل چنین دولتی مخالف هستند زیرا آن را موجب «تداوم بیثباتی» میدانند.
وی بین دو نوع مخالفت تفکیک قائل میشود. اول، مخالفان ایدئولوژیک که چون گستره سرزمینی فلسطین را متعلق به یهودیان میدانند، چنین نظری دارند، ولی در اقلیت هستند. دوم، مخالفان عملگرا که اکثریت مخالفان را تشکیل میدهند، و دلیل مخالفتشان، بیاعتمادی به گروههای فلسطینی و درک تجارب سابق است. توصیه او به دولت آمریکا این است که بین این دو نوع مخالفت، تفکیک قائل شود.
منظور نویسنده از این تجارب، آغاز انتفاضه دوم پس از عقبنشینی اسرائیل از کرانه باختری؛ آغاز حکومت حماس پس از عقبنشینی اسرائیل از غزه و تداوم نوانمندی حزبالله و وقوع نبرد ۳۳ روزه، علیرغم عقبنشینی اسرائیل از جنوب لبنان است. تعبیر نویسنده این است:«درسی که اسرائیل گرفته، ساده است: بدون یک دولت فلسطینی غیرنظامی، هر راهحل سیاسی در معرض شکست قرار دارد».
ماکوفسکی غیرنظامیسازی را چنین توضیح میدهد که «عدم تقارن بین یک بازیگر قوی غیردولتی(حماس) با یک حکومت ضعیف(تشکیلات خودگردان) مرتفع شود». در این راستا دولت فلسطین باید «فاقد نیروی هوایی، زرهی یا سلاحهای سنگین، اما با امنیت داخلی قوی، پلیس و نیروهای ضد تروریسم برای همکاری اطلاعاتی با اسرائیل» باشد.
نکته مهمتر اینکه نویسنده معتقد است باید بازیگر ثالثی بر این فرآیند به خصوص «تضمین امنیت مرزها و جلوگیری از قاچاق اسلحه» نظارت کند. اما از یکسو کشورهای عربی «تمایلی استفاده از زور علیه همنژادهای عرب خود ندارند» و از سوی دیگر «نه آمریکا تمایلی به مداخله در یک درگیری خارجی خطرناک دارد و نه اسرائیل تمایل به اینکه نشان دهد به تنهایی قادر به دفاع از خود نیست». پس نهایتاً این اسرائیل است که «میتواند به عنوان ضامن اولیه عمل کند و سپس قدرت را واگذار کند. زیرا اگر ثابت شود تشکیلات خودگردان قادر به مهار حماس نیست، توانایی مداخله را خواهد داشت».
راهحل مد نظر نویسنده، عملاً به معنای تداوم وضعیت موجود است. زیرا اولاً همچنان اسرائیل را به عنوان قدرت فائقه و ناظر بر فرآیند تشکیل حکومت در گستره احتمالی یک دولت فلسطینی در نظر گرفته و ثانثاً با سلب امکان دفاع از دولت فلسطین، مسیر اشغال دوباره را از سوی حکومت اسرائیل، گشوده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.