به گزارش مشرق، کانال ایتای مدرسیان نوشت:
اجماع واشنگتن کماکان در تهران!
در دهه 1970 اقتصاد آمریکا و اروپا دچار رکود تورمی شد؛ رکودی که همراه با تورم بسیار بالا شکل گرفته بود. کارشناسان برای خروج از دوره رکود تورمی سیاست هایی را به دولت پیشنهاد دادند که به حل موقت بحران کمک کرد. سیاست هایی که بعدها به اجماع واشنگتن معروف شد.
«اجماع واشنگتن» نخستینبار در سال ۱۹۸۹ در مقالهای توسط جان ویلیامسون، مدیر موسسه مطالعات اقتصادی بینالمللی مطرح شد. از آنجا که این موسسهها در واشنگتن مستقر بودند بر مجموعه سیاستهایی که پیشنهاد شد، اجماع واشنگتن نام نهادند.
این سیاست ها در ادامه توسط سه نهاد صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و وزارت خزانه داری آمریکا به کشورهای توسعه نیافته در آمریکای لاتین و جهان سوم(کشورهای خارج از بلوک آمریکا و شوروی) پیشنهاد شد که برای بهتر شدن امور اقتصادی و خروج این کشورها از بحران های اقتصادی، دست به جراحی های بزرگ اقتصادی بزنند.
بعد از فروپاشی شوروی، در سال 1993 اجلاسی در واشنگتن برقرار و این سیاست ها به نام اجماع واشنگتن برای شکل گیری اقتصاد جهانی(پروژه جهانی سازی) اعلام شد. اما این سیاست ها چه بود؟ این مجموعه شامل: خصوصی سازی، کوچک سازی دولت ها، کاهش دخالت دولت در اقتصاد، اصلاح نرخ ارز(آزادسازی نرخ ارز)، قطع و حذف یارانهها، آزادسازی تجارت خارجی، رفع تعرفههای تجاری، القای تفکر دهکده جهانی، نظام تقسیم کار جهانی و مفاهیمی از این دست بود.
بعد از چندسال اجرای این سیاست ها بحران های عجیبی در کشورهای آمریکای لاتین بوجود آمد و کاهش ارزش پول ملی کشورها در برابر دلار آنان را به مرز نابودی رساند. وضعیت تورمی در آرژانتین طوری پیش می رفت که روی کالاها قیمت نمیزدند و فرد از زمانی که داخل فروشگاه میشد تا زمانی که میخواست خارج شود قیمت کالا تغییر میکرد و گروههای فقر در کشورهای جهان سوم در بدترین شرایط قرارگرفتند!
بعد از این بحران ها، کارشناسان دیگری در اجلاس پسااجماع واشنگتن یا «پست واشنگتن کانسنسوس» به شکست این سیاست ها اعتراف کردند. سیاستهای اجماع واشنگتنی فاجعه بود. کسانی که به آن سیاستها تمکین کردند بدبخت شدند و کسانی که در برابر آن ایستادند توانستند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. غالب کشورهایی که تمکین کردند کشورهای آمریکای لاتین و جهان سوم بودند!
در ایران ما اما، متاسفانه موج اول اجماع واشنگتنی به داخل کشور آمد و موج دوم (شکست این سیاست ها) نیامد و لذا کماکان شاهد هستیم که در طول این ۳۰ سال، کم و زیاد همان اجماع واشگتنی در حال اجراست. دولتهای مختلف به روی کار آمده و سینوسی تغییراتی ایجاد میشود، اما عملا همان چارچوب در حال دنبال شدن است.
پاول کروگمن اقتصاددان معروف آمریکایی معتقد است، این نام فقط به معنای جغرافیایی مذکور نیست، بلکه نشاندهنده منافعی است که واشنگتن در سیاستهای اقتصادی این دوران دارد!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.