به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
آقاي بي بي سي! ماست مالي نكن شكر اصلي را خودت خوردي!
توجيه تراشي شبكه بي بي سي براي جوسازي عليه رئيس جمهور كشورمان باعث انزجار و اعتراض حتي در ميان محافل ضد انقلاب شد.
خبرنگار بي بي سي با انتشار ويديوئي مبهم از دكتر احمدي نژاد در حاشيه سفر نيويورك چنين القا كرده بود كه وي گفته است نمايندگان[...] خورده اند! همين شيطنت خبرنگار بي بي سي بلافاصله با ذوق زدگي انبوه رسانه هاي ضد انقلاب و حاشيه سازي گسترده شد كه حتي عواقب آن در تذكر نسنجيده نماينده اي- كه برادر وي هم اكنون با صداي آمريكا همكاري مي كند- بازتاب پيدا كرد.
بي بي سي يك روز پس از آن كه شيطنت خبرنگارش لو رفت و معلوم شد احمدي نژاد درپاسخ وي مي گويد «جدي؟ اوه اوه!» اقدام به توجيه شيطنت رسانه اي خود پرداخت خبرنگار اين شبكه در وبسايت بي بي سي مي نويسد: وقتي من از احمدي نژاد درباره هزينه سفرش پرسيدم، او لحظه اي مكث كرد، براي خبرنگاران دست تكان داد و در جواب من حرفي زد كه به خاطر فاصله چند متري خيلي مفهوم نبود.
وي بي آن كه توضيح دهد چرا مقدمه ايهام افكني را فراهم كرده مي نويسد: صبح كه بيدار شدم ماجرا به يك سونامي تمام عيار تبديل شده بود. همكارانم در لندن ويديو شبكه ديگري كه با زاويه متفاوت از آقاي احمدي نژاد فيلم گرفته را پيدا كرده اند كه شك و ترديدها را برطرف مي كند. آقاي احمدي نژاد در پاسخ به من مي گويد: «جدي مي گي؟ اوه اوه». اين ماجرا بار ديگر نشان مي دهد كه قضاوت زود هنگام آن هم در عصر توييتر و فيس بوك مي تواند اشتباه در برداشت را به خبر يا جنجالي تبديل كند كه به صورت گسترده پخش مي شود. (!)
در همين حال شبكه بالاترين كه با طناب بي بي سي به چاه رفته و براساس شيطنت بي بي سي مانور داده بود، در واكنشي قابل تأمل به نقل از يكي از كاربران خود نوشت: [...] اصلي را بي بي سي خورد به خاطر خبررساني معيوبش و متهم كردن كاربران شبكه هاي اجتماعي به سوءبرداشت از سخن احمدي نژاد به جاي عذرخواهي. اين كاربر مي افزايد اين ديگر چه نوع خبررساني است؟ آقاي بي بي سي شما كه نفهميدي آقاي احمدي نژاد دقيقاً چه گفته غلط مي كني خبررساني نصفه نيمي انجام ميدهي. كجاي اصول خبرنگاري نوشته وقتي نفهميدي طرف چه گفته آن را بازتاب دهي؟ دوم: وقتي روز بعد كه فيلم را از زاويه اي ديگر پيدا كردي و پخش كردي، به جاي اين كه از مخاطبان خود به خاطر خبررساني ضعيف و غيرحرفه اي روز گذشته عذرخواهي كني؛ تقصير را گردن مخاطبان شبكه هاي اجتماعي مي اندازي؟ الحق كه كثيفي و در حال تبديل شدن به يك رسانه زرد. از همه مهم تر وقتي طرف با تو مصاحبه نمي كند مگر مجبوري مثل گداها از او طلب يك كلمه پاسخ كني؟ به نظرم اين وسط[...] اصلي را بي بي سي خورد به خاطر خبررساني اشتباه و معيوبش و همين طور متهم كردن كاربران شبكه هاي اجتماعي به سوءبرداشت از سخن احمدي نژاد.
عبدي: ناطق نوري با پيوستن به اصلاح طلبان چيزي بر آنها نمي افزايد
عباس عبدي مي گويد اگر ناطق نوري از جناح خود خارج شود و به اصلاح طلبان بپيوندد، چيزي به اصلاح طلبان اضافه نمي كند و اهميت او در اين است كه در آن سو قرار دارد.
عضو- ظاهراً مستعفي- مركزيت حزب مشاركت كه در انتخابات سال 88 از كروبي حمايت مي كرد، درباره زمزمه برخي اصلاح طلبان براي حمايت از نامزدي ناطق، برخي ملاحظات را مطرح كرد و گفت: نظرم به اين است كه آقاي ناطق نوري شانس چنداني براي پيروزي در يك «انتخابات رقابتي» را ندارد. دليل اولم در تأييد اين حرف، شكست آقاي ناطق در انتخابات رياست جمهوري سال 1376 است. شكست در انتخابات رياست جمهوري، امتياز مثبتي براي هيچ كانديدايي محسوب نمي شود.
عبدي كه با عصر ايران مصاحبه مي كرد، درباره احتمال حمايت خاتمي از ناطق مي گويد «آقاي خاتمي هيچ كمكي به رقابت انتخاباتي آقاي ناطق نوري نمي تواند بكند.» اما بلافاصله اضافه مي كند « آقاي خاتمي طبعاً قابل پيش بيني نيست و هيچ كسي نمي تواند با قاطعيت بگويد ايشان در آخرين لحظه چه كار خواهد كرد.»
عبدي تصريح كرد: آقاي خاتمي و اطرافيانش نمي توانند چنين بسيجي را انجام دهند. اصولگراياني مثل ناطق نوري نمي توانند آشكارا حمايت اصلاح طلبان را بپذيرند؛ زيرا احتمال مي دهند كه چنين حمايتي، در ساخت قدرت امتيازي منفي براي آنها محسوب شود. مشكل دوم آنها اين است كه آقاي خاتمي بدون قانع كردن بدنه طرفدارانش توان بسيج آنان را ندارد.
عبدي در توضيح اينكه حاميان خاتمي حرف او را نمي خوانند گفت: آقاي خاتمي نمي توانست اعلام كند كه در انتخابات مجلس نهم راي مي دهد به اين دليل با آن وضع يعني به شكل اعلام نشده و در شهر دماوند رأي داد.
خبرنگار مي گويد «اصلاح طلبان يكبار در سال 84 خواستند چنين حمايتي را براي هاشمي رفسنجاني انجام دهند ولي ناكام ماندند.» و عبدي توضيح مي دهد: دليل آن ناكامي اين بود كه طرف مقابل آراي ايدئولوژيك و آراي طبقات پايين را داشت. اما علاوه بر اين، آقاي هاشمي در آن موقع اساساً نمي توانست رئيس جمهوري راي آور شود. به علاوه اينكه، آقاي هاشمي هم مثل هميشه در برج عاج خودش نشسته بود و مي گفت بله ديگه! همه به ما راي مي دهند. اما جدا از اين ها، بايد تكرار كنم اگر آقاي ناطق از جانب آن ايده اي كه مورد حمايت حاكميت باشد وارد كارزار انتخابات نشود، نمي تواند رئيس جمهور شود.
عبدي در ادامه اين مصاحبه گفته است: آقاي ناطق اگر از جايگاه فعلي اش در جناح راست خارج شود و به اصلاح طلبان بپيوندد، چيزي به اصلاح طلبان اضافه نمي كند. اهميت آقاي ناطق در اين است كه در آن سو قرار دارد نه در اين سو! ناطق نوري اگر به اين سو بيايد، جايگاهش را در آن سو از دست مي دهد. آقاي ناطق بايد در آن سو خوب بازي كند. البته من تا حالا نشنيده ام كه آقاي ناطق چيزي درباره وحدت ملي گفته باشد ولي به نظر من، آقاي ناطق تا وقتي كه موافقت حاكميت با ايده «دولت وحدت ملي» و يا لااقل عدم مخالفت حاكميت با اين ايده را كسب نكرده است، نبايد چنين شعاري را مطرح كند.
اين اصلاح طلب تندرو، شرايط حمايت اصلاح طلبان را اين گونه توصيف كرد: اگر آقاي ناطق بتواند به اصلاح طلبان ضمانت كافي بدهد، مي تواند روي حمايت آنها حساب كند. يعني اينكه قبلاً اصلاح طلبان امكان فعاليت پيدا كنند، محدوديت ها كمتر شود و ناطق نوري بتواند نقش رابط حاكميت و اصلاح طلبان را براي تامين حداقل هاي ضروري بازي كند. اگر تا اواسط زمستان چنين شرايطي ايجاد شود، فكر مي كنم كه اصلاح طلبان هم از ناطق حمايت مي كنند.
وي در پاسخ اين سؤال كه «اصلاح طلبان در سال 76 تلاش كردند ناطق نوري رئيس جمهور نشود و حالا اگر به نفع او بسيج شوند آيا دال بر فلاكت و تيره روزي نيست؟» اظهار داشت: نه، آقاي ناطق فعلي با ناطق نوري سال 76 خيلي فرق كرده است؛ شرايط هم فرق كرده است. شما حرفهاي ناطق نوري در سال 76 را بخوانيد و ببينيد ايشان در آن زمان دنبال تحقق چه چيزهايي بوده و الان دنبال تحقق چيست. به علاوه سياست كه فقط صعود نيست. سياست فراز و فرود دارد. ديروز اوضاع به گونه اي بود كه مي شد بهتر از ناطق نوري را رئيس جمهور كنيم، اما امروز اوضاع به شكلي است كه بايد به ناطق نوري رضايت دهيم تا گزينه نامطلوبي سر كار نيايد.
وقتي مغز اپوزيسيون هنگ مي كند!
رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب نگاه دوگانه اي به موضوع برخورد قضايي با تخلفات فائزه و مهدي هاشمي دارند. آنها از يك سو آرزوها و روياهاي خود براي ايجاد تنش از سوي آقاي هاشمي را لو داده و از طرف ديگر اذعان مي كنند روياهايشان امكان وقوع ندارد. در عين حال در يكي از همين تحليل هاي قابل تامل، دويچه وله از قول اكبر گنجي اعلام كرد «هاشمي رفسنجاني ديگر عاليجناب سرخپوش نيست».
شبكه دولتي انگليس- بي بي سي- پريروز با اسكات لوكاس تحليلگر خود مصاحبه كرد و از قول اين انگليسي عنوان كرد: تهديد كردن بچه هاي آقاي هاشمي رفسنجاني يك چيز است و به زندان انداختن آنها يك چيز ديگر. براي من تعجب برانگيز بود كه سراغ فائزه[هاشمي] رفتند تا دوره محكوميت 6ماهه اش را بگذراند».
بي بي سي كه يك روز قبل تر مدعي شده بود «بازگشت مهدي هاشمي پسر اكبر هاشمي رفسنجاني از دوبي به تهران مي تواند درياي سياست در جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر متلاطم كند»(!) از تحليلگر خود پرسيد «آيا آقاي هاشمي حكومت را به دليل به زندان انداختن فرزندانش به چالش مي كشد؟» تحليلگر بي بي سي در پاسخ مي گويد: بسته به واكنشي كه از او خواهيم ديد، روشن مي شود كه آيا جنگ قدرت داخلي در ايران شديدتر مي شود(!) يا اين كه نوعي آتش بس نيم بند بين طرفين برقرار مي شود(!)
اسكات لوكاس همچنين گفته است: بعضي از اصلاح طلبان هستند كه از او خوششان مي آيد زيرا از نظام خواسته كه حقوق مخالفان را به رسميت بشناسد و عدالت را اجرا كند. گروهي از اصلاح طلبان هم هستند كه خيال مي كنند حرف هاي او توخالي است. گروهي هم حتي در جنبش سبز هستند كه اكبر هاشمي رفسنجاني را به خاطر حمايتي كه در تابستان 2009 از مخالفان كرد و مشروعيت نظام را به چالش كشيد، مي پسندند. اما خيلي ها هم در جنبش سبز هستند كه فكر مي كنند او به آنها خيانت كرده است، زيرا بعد از تابستان 2009 كه از سوي رژيم تحت فشار قرار گرفت، بر مواضعش پافشاري نكرد. براي همين گروهي او را [...] مي نامند زيرا بسته به اوضاع سياسي تغيير رنگ مي دهد.
تحليلگر بي بي سي در ادامه مي گويد «اگر او بتواند نشان دهد كه دليرانه مقابل رژيم ايستاده و نشان مي دهد كه آن حكومتي سركوبگر و ظالم است، فكر مي كنم آن وقت در انتخابات آينده، مي تواند نيروي قابل ملاحظه اي باشد.» اما در عين حال تصريح مي كند: از طرف ديگر، شايد او پايگاه لازم براي گرفتن چنين موضعي را نداشته باشد.
در همين حال دويچه وله از قول اكبر گنجي- تروريست اجير شده افراطيون مدعي اصلاحات كه با بي انصافي هاشمي را عاليجناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي معرفي كرده بود نوشت: هاشمي رفسنجاني ديگر عاليجناب سرخپوش نيست و جريان هاي اخير ديد اصلاح طلبان را نسبت به هاشمي مثبت تر مي كند.
وي با اشاره به اين كه هاشمي ديگر در جايگاه رياست مجلس خبرگان حضور ندارد گفته است: تنها چيزي كه هست رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است جايي كه بايد منويات رهبر را اجرا كند چون دعواي بين مجلس و شوراي نگهبان هم كه هر دو جزو اصولگرايان هستند ديگر پيش نمي آيد يا خيلي كم است و تنها مي ماند چيزهايي كه رهبر به مجمع ارجاع دهد. بعد هم اكثريت نيرويي كه آنجا هستند نيروهاي اصولگراي تابع رهبر هستند لذا آقاي هاشمي الان نه ع ده دارد و نه عده، منتها همين قدر هم تحمل نمي شود(!)
در حالي كه آقاي هاشمي با نظر مثبت رهبر معظم انقلاب در رياست مجمع تشخيص ابقا شده، نوچه مزدور و متواري افراطيون توضيح نمي دهد كه تحمل يعني چه؟ و چه اتفاقي افتاده- يا كدام پروژه فريب در ميان است- كه افراطيون فكر مي كنند شخصيتي را كه به ناجوانمردي عاليجناب سرخپوش مي خواندند، اكنون بايد تحمل كنند؟!
گنجي در ادامه به دويچه وله گفته است: هاشمي در سه سال اخير سعي كرده مستقيماً با رهبري رودررو نشود و دوم كوشيده يك روايتي از رهبري بدهد كه آن روايت با آن چيزي كه خودش مي گويد سازگار باشد و دائماً مي گويد مقام معظم رهبري اينجوري هستند و نظرشان هم اين است؛ در صورتي كه آن چيزي كه او مي گويد، نظر آقاي خامنه اي نيست و رهبري خودش حضور دارد و سومين كاري كه كرده آن همراهي را كه اينها از وي مي خواستند، نكرده است... اما اين كه بگوييم اين به معناي همراهي با مردم بوده، اين خيلي خيلي ابهام و ايهام و جاي بحث دارد.
وي تصريح كرد: آن طيفي كه ساختارشكن و خواستار سرنگوني جمهوري اسلامي هستند، با بازداشت فائزه و مهدي هاشمي، نظرشان نسبت به هاشمي برنمي گردد و آنها كل اين جريان را يك بازي و نمايش مي دانند اما طيفي كه گرايش به اصلاح طلبان دارند، چهره آقاي هاشمي نزد آنها بازسازي خواهد شد.
در همين حال پايگاه رسانه اي حلقه لندن (جرس) در مطلبي با امضاي مستعار سارا زرتشت ابراز اميدواري كرد هاشمي از حاكميت دور شود و نوشت «هاشمي به همان نسبتي كه از كانون قدرت دور شده، براي خود روسفيدي خريده است»(!) همزمان با اين تحليل حلقه لندن، سايت كلمه نيز دست به كار شده و در مطلبي القايي نوشت «آقاي هاشمي! به خانواده بزرگ زندانيان سياسي خوش آمديد... طبعاً در نظام جمهوري اسلامي آرماني همه بايد در برابر قانون مساوي باشند اما مردم كوچه و خيابان بهتر از همه تحليل كرده مي دانند كه بازداشت فائزه و مهدي هاشمي سياسي و براي تحت فشار قراردادن هاشمي است»!
سايت وابسته به حلقه نفاق جديد در پايان تحليل خود خطاب به هاشمي مي نويسد: همه مي دانند و شما هم لازم است بيش از پيش توجه كنيد كه امروز وقت توقف در گذشته نيست. براي نجات ايران [!؟] و عبور از بحران بايد همه دست به دست هم بگذاريم و نگذاريم ميراث امام و انقلاب و خون شهيدان و جهاد همه جهادگران تاريخ معاصر ايران به ويژه شهداي انقلاب و دفاع مقدس و جنبش سبز[!!] به پاي قدرت طلبي هاي موجود و خودخواهي ها قرباني شود. بايد همچون سال هاي دفاع مقدس يك يا-علي و يا همچون سال 88 يك يا حسين بگوييم و يكصدا و يكدل به راهي كه انتخاب كرده ايم، بايستيم.
سايت وابسته به فتنه گران به اين حقيقت اشاره اي نكرد كه جريان نفاق و افراطيون چه در دوره اصلاحات و چه در فتنه سبز علناً به هتاكي عليه انقلاب و امام و شهدا و دفاع مقدس پرداختند و در كنار ادعاي ختم انقلاب و جمهوري ايراني، به ساحت امام حسين(ع) تعرض كردند.
آرش سيگارچي همكار صداي آمريكا نيز در تحليلي نوشت: آيا اين بازداشت ها مقدمه بازداشت برخي متهمان دولتي است؟ قوه قضائيه جولان مي دهد؛ با بازداشت فائزه و مهدي هاشمي و بعد هم سعيد تاجيك، هتاك به فائزه هاشمي، حالا دور دور قوه قضائيه است.
وي اضافه كرد: باورتان مي شود اينها همان هاشمي هايي هستند كه در انتخابات 78 تا مرز عاليجناب سرخپوش پيش شان بردند؟!
گفتني است برخي محافل معارض و افراطي اصرار دارند در ماجراي اخير، آقاي هاشمي را مقابل نظام قرار دهند. اين طيف همان گروه هايي هستند كه به قول عباس عبدي از خاتمي مي خواستند با تحريم علني انتخابات مجلس انتحار كند و او نكرد. اما طيف ديگر افراطيون تصور مي كنند تقابل با نظام، نقطه پايان براي هر فعال سياسي است و بنابراين اگر اين طيف مايل به گشودن منفذي براي بازگشت به فضاي سياسي است، نبايد چهره هاي مفيد براي اين بازگشت را بسوزاند. با اين حال هر دو طيف اتفاق نظر دارند كه برخورد جدي و البته كاملا معمولي دستگاه قضايي با فائزه و مهدي هاشمي، روحيه محافل فعال در فتنه را بيش از گذشته سرخورده و آشفته كرده است.
آقاي بي بي سي! ماست مالي نكن شكر اصلي را خودت خوردي!
توجيه تراشي شبكه بي بي سي براي جوسازي عليه رئيس جمهور كشورمان باعث انزجار و اعتراض حتي در ميان محافل ضد انقلاب شد.
خبرنگار بي بي سي با انتشار ويديوئي مبهم از دكتر احمدي نژاد در حاشيه سفر نيويورك چنين القا كرده بود كه وي گفته است نمايندگان[...] خورده اند! همين شيطنت خبرنگار بي بي سي بلافاصله با ذوق زدگي انبوه رسانه هاي ضد انقلاب و حاشيه سازي گسترده شد كه حتي عواقب آن در تذكر نسنجيده نماينده اي- كه برادر وي هم اكنون با صداي آمريكا همكاري مي كند- بازتاب پيدا كرد.
بي بي سي يك روز پس از آن كه شيطنت خبرنگارش لو رفت و معلوم شد احمدي نژاد درپاسخ وي مي گويد «جدي؟ اوه اوه!» اقدام به توجيه شيطنت رسانه اي خود پرداخت خبرنگار اين شبكه در وبسايت بي بي سي مي نويسد: وقتي من از احمدي نژاد درباره هزينه سفرش پرسيدم، او لحظه اي مكث كرد، براي خبرنگاران دست تكان داد و در جواب من حرفي زد كه به خاطر فاصله چند متري خيلي مفهوم نبود.
وي بي آن كه توضيح دهد چرا مقدمه ايهام افكني را فراهم كرده مي نويسد: صبح كه بيدار شدم ماجرا به يك سونامي تمام عيار تبديل شده بود. همكارانم در لندن ويديو شبكه ديگري كه با زاويه متفاوت از آقاي احمدي نژاد فيلم گرفته را پيدا كرده اند كه شك و ترديدها را برطرف مي كند. آقاي احمدي نژاد در پاسخ به من مي گويد: «جدي مي گي؟ اوه اوه». اين ماجرا بار ديگر نشان مي دهد كه قضاوت زود هنگام آن هم در عصر توييتر و فيس بوك مي تواند اشتباه در برداشت را به خبر يا جنجالي تبديل كند كه به صورت گسترده پخش مي شود. (!)
در همين حال شبكه بالاترين كه با طناب بي بي سي به چاه رفته و براساس شيطنت بي بي سي مانور داده بود، در واكنشي قابل تأمل به نقل از يكي از كاربران خود نوشت: [...] اصلي را بي بي سي خورد به خاطر خبررساني معيوبش و متهم كردن كاربران شبكه هاي اجتماعي به سوءبرداشت از سخن احمدي نژاد به جاي عذرخواهي. اين كاربر مي افزايد اين ديگر چه نوع خبررساني است؟ آقاي بي بي سي شما كه نفهميدي آقاي احمدي نژاد دقيقاً چه گفته غلط مي كني خبررساني نصفه نيمي انجام ميدهي. كجاي اصول خبرنگاري نوشته وقتي نفهميدي طرف چه گفته آن را بازتاب دهي؟ دوم: وقتي روز بعد كه فيلم را از زاويه اي ديگر پيدا كردي و پخش كردي، به جاي اين كه از مخاطبان خود به خاطر خبررساني ضعيف و غيرحرفه اي روز گذشته عذرخواهي كني؛ تقصير را گردن مخاطبان شبكه هاي اجتماعي مي اندازي؟ الحق كه كثيفي و در حال تبديل شدن به يك رسانه زرد. از همه مهم تر وقتي طرف با تو مصاحبه نمي كند مگر مجبوري مثل گداها از او طلب يك كلمه پاسخ كني؟ به نظرم اين وسط[...] اصلي را بي بي سي خورد به خاطر خبررساني اشتباه و معيوبش و همين طور متهم كردن كاربران شبكه هاي اجتماعي به سوءبرداشت از سخن احمدي نژاد.
عبدي: ناطق نوري با پيوستن به اصلاح طلبان چيزي بر آنها نمي افزايد
عباس عبدي مي گويد اگر ناطق نوري از جناح خود خارج شود و به اصلاح طلبان بپيوندد، چيزي به اصلاح طلبان اضافه نمي كند و اهميت او در اين است كه در آن سو قرار دارد.
عضو- ظاهراً مستعفي- مركزيت حزب مشاركت كه در انتخابات سال 88 از كروبي حمايت مي كرد، درباره زمزمه برخي اصلاح طلبان براي حمايت از نامزدي ناطق، برخي ملاحظات را مطرح كرد و گفت: نظرم به اين است كه آقاي ناطق نوري شانس چنداني براي پيروزي در يك «انتخابات رقابتي» را ندارد. دليل اولم در تأييد اين حرف، شكست آقاي ناطق در انتخابات رياست جمهوري سال 1376 است. شكست در انتخابات رياست جمهوري، امتياز مثبتي براي هيچ كانديدايي محسوب نمي شود.
عبدي كه با عصر ايران مصاحبه مي كرد، درباره احتمال حمايت خاتمي از ناطق مي گويد «آقاي خاتمي هيچ كمكي به رقابت انتخاباتي آقاي ناطق نوري نمي تواند بكند.» اما بلافاصله اضافه مي كند « آقاي خاتمي طبعاً قابل پيش بيني نيست و هيچ كسي نمي تواند با قاطعيت بگويد ايشان در آخرين لحظه چه كار خواهد كرد.»
عبدي تصريح كرد: آقاي خاتمي و اطرافيانش نمي توانند چنين بسيجي را انجام دهند. اصولگراياني مثل ناطق نوري نمي توانند آشكارا حمايت اصلاح طلبان را بپذيرند؛ زيرا احتمال مي دهند كه چنين حمايتي، در ساخت قدرت امتيازي منفي براي آنها محسوب شود. مشكل دوم آنها اين است كه آقاي خاتمي بدون قانع كردن بدنه طرفدارانش توان بسيج آنان را ندارد.
عبدي در توضيح اينكه حاميان خاتمي حرف او را نمي خوانند گفت: آقاي خاتمي نمي توانست اعلام كند كه در انتخابات مجلس نهم راي مي دهد به اين دليل با آن وضع يعني به شكل اعلام نشده و در شهر دماوند رأي داد.
خبرنگار مي گويد «اصلاح طلبان يكبار در سال 84 خواستند چنين حمايتي را براي هاشمي رفسنجاني انجام دهند ولي ناكام ماندند.» و عبدي توضيح مي دهد: دليل آن ناكامي اين بود كه طرف مقابل آراي ايدئولوژيك و آراي طبقات پايين را داشت. اما علاوه بر اين، آقاي هاشمي در آن موقع اساساً نمي توانست رئيس جمهوري راي آور شود. به علاوه اينكه، آقاي هاشمي هم مثل هميشه در برج عاج خودش نشسته بود و مي گفت بله ديگه! همه به ما راي مي دهند. اما جدا از اين ها، بايد تكرار كنم اگر آقاي ناطق از جانب آن ايده اي كه مورد حمايت حاكميت باشد وارد كارزار انتخابات نشود، نمي تواند رئيس جمهور شود.
عبدي در ادامه اين مصاحبه گفته است: آقاي ناطق اگر از جايگاه فعلي اش در جناح راست خارج شود و به اصلاح طلبان بپيوندد، چيزي به اصلاح طلبان اضافه نمي كند. اهميت آقاي ناطق در اين است كه در آن سو قرار دارد نه در اين سو! ناطق نوري اگر به اين سو بيايد، جايگاهش را در آن سو از دست مي دهد. آقاي ناطق بايد در آن سو خوب بازي كند. البته من تا حالا نشنيده ام كه آقاي ناطق چيزي درباره وحدت ملي گفته باشد ولي به نظر من، آقاي ناطق تا وقتي كه موافقت حاكميت با ايده «دولت وحدت ملي» و يا لااقل عدم مخالفت حاكميت با اين ايده را كسب نكرده است، نبايد چنين شعاري را مطرح كند.
اين اصلاح طلب تندرو، شرايط حمايت اصلاح طلبان را اين گونه توصيف كرد: اگر آقاي ناطق بتواند به اصلاح طلبان ضمانت كافي بدهد، مي تواند روي حمايت آنها حساب كند. يعني اينكه قبلاً اصلاح طلبان امكان فعاليت پيدا كنند، محدوديت ها كمتر شود و ناطق نوري بتواند نقش رابط حاكميت و اصلاح طلبان را براي تامين حداقل هاي ضروري بازي كند. اگر تا اواسط زمستان چنين شرايطي ايجاد شود، فكر مي كنم كه اصلاح طلبان هم از ناطق حمايت مي كنند.
وي در پاسخ اين سؤال كه «اصلاح طلبان در سال 76 تلاش كردند ناطق نوري رئيس جمهور نشود و حالا اگر به نفع او بسيج شوند آيا دال بر فلاكت و تيره روزي نيست؟» اظهار داشت: نه، آقاي ناطق فعلي با ناطق نوري سال 76 خيلي فرق كرده است؛ شرايط هم فرق كرده است. شما حرفهاي ناطق نوري در سال 76 را بخوانيد و ببينيد ايشان در آن زمان دنبال تحقق چه چيزهايي بوده و الان دنبال تحقق چيست. به علاوه سياست كه فقط صعود نيست. سياست فراز و فرود دارد. ديروز اوضاع به گونه اي بود كه مي شد بهتر از ناطق نوري را رئيس جمهور كنيم، اما امروز اوضاع به شكلي است كه بايد به ناطق نوري رضايت دهيم تا گزينه نامطلوبي سر كار نيايد.
وقتي مغز اپوزيسيون هنگ مي كند!
رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب نگاه دوگانه اي به موضوع برخورد قضايي با تخلفات فائزه و مهدي هاشمي دارند. آنها از يك سو آرزوها و روياهاي خود براي ايجاد تنش از سوي آقاي هاشمي را لو داده و از طرف ديگر اذعان مي كنند روياهايشان امكان وقوع ندارد. در عين حال در يكي از همين تحليل هاي قابل تامل، دويچه وله از قول اكبر گنجي اعلام كرد «هاشمي رفسنجاني ديگر عاليجناب سرخپوش نيست».
شبكه دولتي انگليس- بي بي سي- پريروز با اسكات لوكاس تحليلگر خود مصاحبه كرد و از قول اين انگليسي عنوان كرد: تهديد كردن بچه هاي آقاي هاشمي رفسنجاني يك چيز است و به زندان انداختن آنها يك چيز ديگر. براي من تعجب برانگيز بود كه سراغ فائزه[هاشمي] رفتند تا دوره محكوميت 6ماهه اش را بگذراند».
بي بي سي كه يك روز قبل تر مدعي شده بود «بازگشت مهدي هاشمي پسر اكبر هاشمي رفسنجاني از دوبي به تهران مي تواند درياي سياست در جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر متلاطم كند»(!) از تحليلگر خود پرسيد «آيا آقاي هاشمي حكومت را به دليل به زندان انداختن فرزندانش به چالش مي كشد؟» تحليلگر بي بي سي در پاسخ مي گويد: بسته به واكنشي كه از او خواهيم ديد، روشن مي شود كه آيا جنگ قدرت داخلي در ايران شديدتر مي شود(!) يا اين كه نوعي آتش بس نيم بند بين طرفين برقرار مي شود(!)
اسكات لوكاس همچنين گفته است: بعضي از اصلاح طلبان هستند كه از او خوششان مي آيد زيرا از نظام خواسته كه حقوق مخالفان را به رسميت بشناسد و عدالت را اجرا كند. گروهي از اصلاح طلبان هم هستند كه خيال مي كنند حرف هاي او توخالي است. گروهي هم حتي در جنبش سبز هستند كه اكبر هاشمي رفسنجاني را به خاطر حمايتي كه در تابستان 2009 از مخالفان كرد و مشروعيت نظام را به چالش كشيد، مي پسندند. اما خيلي ها هم در جنبش سبز هستند كه فكر مي كنند او به آنها خيانت كرده است، زيرا بعد از تابستان 2009 كه از سوي رژيم تحت فشار قرار گرفت، بر مواضعش پافشاري نكرد. براي همين گروهي او را [...] مي نامند زيرا بسته به اوضاع سياسي تغيير رنگ مي دهد.
تحليلگر بي بي سي در ادامه مي گويد «اگر او بتواند نشان دهد كه دليرانه مقابل رژيم ايستاده و نشان مي دهد كه آن حكومتي سركوبگر و ظالم است، فكر مي كنم آن وقت در انتخابات آينده، مي تواند نيروي قابل ملاحظه اي باشد.» اما در عين حال تصريح مي كند: از طرف ديگر، شايد او پايگاه لازم براي گرفتن چنين موضعي را نداشته باشد.
در همين حال دويچه وله از قول اكبر گنجي- تروريست اجير شده افراطيون مدعي اصلاحات كه با بي انصافي هاشمي را عاليجناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي معرفي كرده بود نوشت: هاشمي رفسنجاني ديگر عاليجناب سرخپوش نيست و جريان هاي اخير ديد اصلاح طلبان را نسبت به هاشمي مثبت تر مي كند.
وي با اشاره به اين كه هاشمي ديگر در جايگاه رياست مجلس خبرگان حضور ندارد گفته است: تنها چيزي كه هست رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است جايي كه بايد منويات رهبر را اجرا كند چون دعواي بين مجلس و شوراي نگهبان هم كه هر دو جزو اصولگرايان هستند ديگر پيش نمي آيد يا خيلي كم است و تنها مي ماند چيزهايي كه رهبر به مجمع ارجاع دهد. بعد هم اكثريت نيرويي كه آنجا هستند نيروهاي اصولگراي تابع رهبر هستند لذا آقاي هاشمي الان نه ع ده دارد و نه عده، منتها همين قدر هم تحمل نمي شود(!)
در حالي كه آقاي هاشمي با نظر مثبت رهبر معظم انقلاب در رياست مجمع تشخيص ابقا شده، نوچه مزدور و متواري افراطيون توضيح نمي دهد كه تحمل يعني چه؟ و چه اتفاقي افتاده- يا كدام پروژه فريب در ميان است- كه افراطيون فكر مي كنند شخصيتي را كه به ناجوانمردي عاليجناب سرخپوش مي خواندند، اكنون بايد تحمل كنند؟!
گنجي در ادامه به دويچه وله گفته است: هاشمي در سه سال اخير سعي كرده مستقيماً با رهبري رودررو نشود و دوم كوشيده يك روايتي از رهبري بدهد كه آن روايت با آن چيزي كه خودش مي گويد سازگار باشد و دائماً مي گويد مقام معظم رهبري اينجوري هستند و نظرشان هم اين است؛ در صورتي كه آن چيزي كه او مي گويد، نظر آقاي خامنه اي نيست و رهبري خودش حضور دارد و سومين كاري كه كرده آن همراهي را كه اينها از وي مي خواستند، نكرده است... اما اين كه بگوييم اين به معناي همراهي با مردم بوده، اين خيلي خيلي ابهام و ايهام و جاي بحث دارد.
وي تصريح كرد: آن طيفي كه ساختارشكن و خواستار سرنگوني جمهوري اسلامي هستند، با بازداشت فائزه و مهدي هاشمي، نظرشان نسبت به هاشمي برنمي گردد و آنها كل اين جريان را يك بازي و نمايش مي دانند اما طيفي كه گرايش به اصلاح طلبان دارند، چهره آقاي هاشمي نزد آنها بازسازي خواهد شد.
در همين حال پايگاه رسانه اي حلقه لندن (جرس) در مطلبي با امضاي مستعار سارا زرتشت ابراز اميدواري كرد هاشمي از حاكميت دور شود و نوشت «هاشمي به همان نسبتي كه از كانون قدرت دور شده، براي خود روسفيدي خريده است»(!) همزمان با اين تحليل حلقه لندن، سايت كلمه نيز دست به كار شده و در مطلبي القايي نوشت «آقاي هاشمي! به خانواده بزرگ زندانيان سياسي خوش آمديد... طبعاً در نظام جمهوري اسلامي آرماني همه بايد در برابر قانون مساوي باشند اما مردم كوچه و خيابان بهتر از همه تحليل كرده مي دانند كه بازداشت فائزه و مهدي هاشمي سياسي و براي تحت فشار قراردادن هاشمي است»!
سايت وابسته به حلقه نفاق جديد در پايان تحليل خود خطاب به هاشمي مي نويسد: همه مي دانند و شما هم لازم است بيش از پيش توجه كنيد كه امروز وقت توقف در گذشته نيست. براي نجات ايران [!؟] و عبور از بحران بايد همه دست به دست هم بگذاريم و نگذاريم ميراث امام و انقلاب و خون شهيدان و جهاد همه جهادگران تاريخ معاصر ايران به ويژه شهداي انقلاب و دفاع مقدس و جنبش سبز[!!] به پاي قدرت طلبي هاي موجود و خودخواهي ها قرباني شود. بايد همچون سال هاي دفاع مقدس يك يا-علي و يا همچون سال 88 يك يا حسين بگوييم و يكصدا و يكدل به راهي كه انتخاب كرده ايم، بايستيم.
سايت وابسته به فتنه گران به اين حقيقت اشاره اي نكرد كه جريان نفاق و افراطيون چه در دوره اصلاحات و چه در فتنه سبز علناً به هتاكي عليه انقلاب و امام و شهدا و دفاع مقدس پرداختند و در كنار ادعاي ختم انقلاب و جمهوري ايراني، به ساحت امام حسين(ع) تعرض كردند.
آرش سيگارچي همكار صداي آمريكا نيز در تحليلي نوشت: آيا اين بازداشت ها مقدمه بازداشت برخي متهمان دولتي است؟ قوه قضائيه جولان مي دهد؛ با بازداشت فائزه و مهدي هاشمي و بعد هم سعيد تاجيك، هتاك به فائزه هاشمي، حالا دور دور قوه قضائيه است.
وي اضافه كرد: باورتان مي شود اينها همان هاشمي هايي هستند كه در انتخابات 78 تا مرز عاليجناب سرخپوش پيش شان بردند؟!
گفتني است برخي محافل معارض و افراطي اصرار دارند در ماجراي اخير، آقاي هاشمي را مقابل نظام قرار دهند. اين طيف همان گروه هايي هستند كه به قول عباس عبدي از خاتمي مي خواستند با تحريم علني انتخابات مجلس انتحار كند و او نكرد. اما طيف ديگر افراطيون تصور مي كنند تقابل با نظام، نقطه پايان براي هر فعال سياسي است و بنابراين اگر اين طيف مايل به گشودن منفذي براي بازگشت به فضاي سياسي است، نبايد چهره هاي مفيد براي اين بازگشت را بسوزاند. با اين حال هر دو طيف اتفاق نظر دارند كه برخورد جدي و البته كاملا معمولي دستگاه قضايي با فائزه و مهدي هاشمي، روحيه محافل فعال در فتنه را بيش از گذشته سرخورده و آشفته كرده است.