به گزارش مشرق، علی ملکی، دانشمند یک درصد برتر جهان درباره علل کاهش مقالات علمی در پایگاه های استنادی گفت: نگاشتن مقاله در پایگاه های استنادی تا دو یا سه سال قبل رشد داشت و رشد علمی خوبی را شاهد بودیم؛ اما در چند سال اخیر به دلیل مشکلات بیرونی و البته داخلی این رشد افت کرده است. از دلایل بیرونی برخی معتقدند دنیا رشد شتابان و پر سرعت ایران را بر نمیتابد؛ حتی یکگروه تخصصی در دنیا شکل گرفته تا اساتید و پژوهشگران ایرانی را در زمینه علم زمین بزنند و آنان حرف زیادی در زمینه پیشرفت های علمی نداشته باشند.
وی افزود: این گروه تخصصی بین المللی در چند سال اخیر به صورت شفاف به پژوهشگران ایرانی می گویند، مقالات شما به دلیل تحریم های آمریکا یا ممنوعیت های اتحادیه اروپا نمی تواند حتی مورد بررسی قرار گیرد.
وی که در حال حاضر چند سالی است که نفر اول پژوهشی در دانشگاه علم و صنعت ایران است و در کشور هم جزو نفرات اول این حوزه شناخته شده اند، گفت: شاید در این زمینه ملموس ترین اتفاق ها را دیده ام، به این دلیل با صراحت می گویم، درصد چشمگیری از پژوهش های ما با این بن بست ها مواجه شده است. شاید در دو یا سه سال قبل این درصد کمتر بوده ولی در حال حاضر بسیار بالاست.
این شیمیدان برجسته کشور بیان کرد: مقالاتی که برای آن زحمت کشیده شده است و می توانند در رتبه بندی علمی دنیا هم برای کشور افتخار آفرین باشند و مرجعیت علمی کشور را بالا ببرند، متاسفانه با استناد به این تبصره ها، مورد قبول قرار نمی گیرند. خیلی از مجلات معتبر از پژوهشگران و محققان ایرانی همانند کشورهایی چون سوریه، کره شمالی و برخی از کشورهای دیگر، تعهدی مبنی بر اینکه پژوهشگر نباید هیچ امتیازی از دولت جمهوری اسلامی ایران برای مقاله اش دریافت کرده باشد، اخذ می کنند. لذا خیلی از پژوهشگران ما مجبورند غیر واقع بگویند که از امتیازی استفاده نکرده اند تا مقاله ایشان به چاپ برسد. در حالی که حقوق بگیر این دولت هستند. اگر چه ممکن است در اصل راست هم گفته و از هزینه شخصی برای پژوهش استفاده کرده باشند. برای مثال، شخص بنده برای پژوهش های تیمم از هزینه های شخصی قابل توجهی هم استفاده می کنم.
این پژوهشگر برتر با بیان اینکه متاسفانه در سال های اخیر، پژوهشگران برتر به حاشیه رانده شده اند، گفت: بودجه و امکانات پیشگامان علمی و دسترسی به مراکز علمی بین المللی محدود شده است. وقتی گرنت یا پژوهانه اساتیدی محدود می شود، ارتباط علمی او با دنیا کم می شود. این اساتید میتوانستند علوم جدید را در فرصت مطالعاتی یا کنفرانس ها بدست بیاورند. ولی این امکان از بین رفته است.
اساتید اندکی قادر و یا علاقه مند هستند که از محل درآمدهای شخصی خودشان کارهای تحقیقاتی خوبی انجام دهند یا فرصت های مطالعاتی و سفرهای علمی بروند. برای نمونه، در دانشگاهی که فعالیت های تحقیقاتی یک ساله استادی حدود ۲۵۰۰ امتیاز پژوهشی کسب کرده بود و اعتبار قابل انتظار وی طبق فرمول همان دانشگاه، حدود ۷۵۰ میلیون بوده و بر اساس آن هم برنامه ریزی و هزینه کرده است، تنها سقف حدود ۱۰۰ میلیونی در نظر گرفته اند. یعنی مابقی هزینه های صدها میلیونی را انتظار دارند پژوهشگر از منابع درآمدی و حتی وامهای شخصی خرج کند! بنابراین با اینگونه تصمیمات مدیریتی ناپخته و مضر، انجام طرح های تحقیقاتی بلندمدت، مرز دانشی و بخصوص کیفیت آنها بدون شک کاهش می یابد.
وی گفت: در نتیجه رتبه علمی کشور در دنیا هم پایین می آید. متاسفانه در صورت ادامه یافتن این رویکرد انقباضی در حمایت از پروژه های اساتید، دانشجویان و پژوهشگران، در کنار حقوق و مزایای بسیار کمتر در مقایسه با همترازهای علمی بین المللی، پیش بینی می شود طی سال های آتی شاهد کاهش کیفیت علمی فارغ التحصیلان و نتایج علمی و حتی افزایش موج مهاجرت نخبگان و فرار مغزهای کشور هم باشیم. مگر آن که دلسوزان آینده ایران چاره ای عاجل برای این موضوع بیندیشند.