به گزارش مشرق، کانال ایتای بدون مرز نوشت:
از جمله مواردی که در پاسخ نظامی به اسرائیل مورد توجه قرار می گیرد وضعیت اقتصادی کشور است. اینکه آیا اقتصاد ایران ظرفیت و تحمل یک عملیات نظامی را دارد یا خیر؟
نکته اول اینکه اگرچه اقتصاد مهم است اما نمی تواند مسئله اول در تصمیم گیری برای آغاز یک عملیات نظامی باشد. افکار عمومی و همراهی آنها با تصمیمگیری یک نظام سیاسی چنان در اولویت قرار دارد که نه تنها می توان ضعف های حاکم بر بخش های دیگر مثل ضعف اقتصاد را بپوشاند، بلکه محاسبات مهاجم را هم تحت تاثیر قرار می دهد. از همین جهت بود که رهبر انقلاب در ۲۷دی ماه ۱۳۹۸ فرمودند: فریاد انتقام ملت ایران، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.
از منظر اقتصادی، گام اول در آغاز یک جنگ توجه به تابآوری اقتصاد است. اینکه اقتصاد تا چه اندازه می تواند چالش پیش آمده را در خود هضم نماید. اقتصاد روسیه مثال خوبی است برای اینکه نشان دهیم که چگونه یک اقتصاد در صورت تابآوری می تواند از بحران پیش آمده، به سلامت عبور کند. پاسخ به این سوال که آیا اقتصاد ایران تابآوری لازم را در برابر یک جنگ گسترده دارد، در میزان گستردگی جنگ و نوع واکنش طرف مقابل، قرار دارد. برآورد اینکه جنگ احتمالی راههای تنفسی اقتصاد( فروش نفت و تجارت خارجی) را قطع و ناترازی ها را تا چه اندازه تشدید می کند، دشوار است. اقتصاد ایران یک دهه پر چالش را پشت سر گذاشته که در آن به شدت به حوزه سیاست شرطیسازی شده است. بگونهای که یک جنگ محدود نیز می تواند ناترازی ها را گسترش، رشد اقتصادی را کاهش و منجر به خروج هر چه بیشتر سرمایه شود.
مسئله بعدی تاثیر آغاز یک عملیات نظامی ولو محدود بر بازارهای مالی است. در عملیات های تروریستی که سابقا علیه ایران اتفاق افتاده از ترور شهید سلیمانی تا شهید فخریزاده تا ترور در شیراز و کرمان، بازار ارز ایران بین ۳تا۱۰درصد افزایش را شاهد بوده و سپس یا نرخ ارز کاهش یافته و یا با فاصلهی زمانی یک ماهه به روند سابق برگشته است. نکته مهم در عصر شهادت شهید سلیمانی مداخله سنگین و موفق بازار ساز در کنترل بازار بوده است. در بازار سرمایه وضعیت متفاوت است و شاهد ریزش های گسترده در بازار بوده ایم.
از حیث بازارهای جهانی نیز، در روز شهادت سردار سلیمانی، و پاسخ ایران نفت جهانی ۶ درصد افزایش یافت.
در خصوص رژیم صهیونیستی، اقتصاد این رژیم شوک حاصل از آغاز جنگ را پشت سر گذاشته است. دقت شود که منظور این نیست که این رژیم تاکنون متحمل خسارت های اقتصادی نگرده، یا با گسترش جنگ متحمل خسارت بیشتر نخواهد شد. در خصوص این رژیم توجه به این نکته نیز ضروری است که توسط ایالات متحده و غرب حمایت مالی می شود.
فردای آغاز یک عملیاتی نظامی محدود یا یک جنگ گسترده، قیمت جهانی نفت و کامودیتی ها افزایش خواهند یافت و بعد از جنگ روسیه و اوکراین، دومین شوک حاصل از انرژی به غرب وارد خواهد شد. پاسخ به این سوال که اقتصاد اروپا و آمریکا قادر به عبور از شوک ایجادی باشند بستگی به سطح گستردگی جنگ دارد، اما به وضوح مشخص است که اقتصاد اتحادیه اروپا قادر به اتخاذ سیاست های یارانه ای مجدد، همچون گذشته را نخواهد داشت. از این منظر تاثیر اقتصادی واکنش ایران برای غرب بسیار مهم خواهد بود.
مشخص است که در صورت وقوع عملیات نظامی در هر سطحی، تنها ایران نیست که متحمل خسارت اقتصادی می شود بلکه اقتصاد رژیم صهیونیستی و غرب نیز ( ولو در سطوح متفاوت) در امان نخواهند بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.