به گزارش مشرق، سال ۹۶ گزارش مرگ پسر جوانی به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. به دنبال مخابره این خبر، تیم جنایی راهی یکی از خیابانهای جنوب تهران شدند.
با حضور در محل آنها با جسد پسر ۲۲ ساله در مقابل خانهاش در حالی مواجه شدند که خودروی پرایدی در چند قدمی او پارک شده بود. خانواده پسر جوان در تحقیقات عنوان کردند: سروش بهتازگی نامزد کرده و قرار بود ازدواج کند. ما روی دیوار خانهمان برگهای چسبانده و درخواست کرده بودیم کسی خودرواش را آنجا پارک نکند. اما متوجه شدیم که خودروی پرایدی پشت دیوار خانهمان پارک شده است. پسرمان سروش برای تذکر دادن به راننده و اینکه خودرو را بردارد به خیابان رفت. پسرم به راننده پراید تذکر داد اما او با سروش درگیر شد و مدعی بود که دلش میخواهد ماشین را آنجا پارک کند. سر همین مسأله دعوایشان شد و راننده پراید با عصبانیت سوار خودرواش شد و زمانی که میخواست از جای پارک بیرون بیاید، دنده عقب گرفت و پسرم زیر چرخ خودرو ماند.
بدین ترتیب مرد پرایدسوار به اتهام قتل بازداشت شد اما در تحقیقات اولیه مدعی شد که ناخواسته با پسر جوان تصادف کرده و در این جنایت نقشی نداشته است.
با توجه به اظهارات متهم، تحقیقات ادامه یافت و پس از بررسیهای کارشناسی و اظهارات شهود، احتمال عمدی بودن تصادف قوت گرفت.
در ادامه راننده پراید به تصادف عمدی اعتراف کرد و گفت: ساکن این محل نبودم و برای انجام کاری به آنجا رفته بودم. جای پارک من مشکلی نداشت اما سروش، مرا وادار کرد ماشین را حرکت دهم. از این موضوع خیلی ناراحت و عصبانی شدم و برای اینکه زهر چشمی از پسر جوان بگیرم، تعمدی دنده عقب رفتم تا بترسد اما متأسفانه ماشین با او برخورد کرد و مرگش را رقم زد.
درخواست قصاص
با اعتراف متهم به جنایت و بازسازی صحنه قتل، کیفرخواست صادر شد و در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. به درخواست اولیای دم، مدارک موجود در پرونده، اظهارات شهود، اعترافات متهم و سایر مدارک و شواهد، قضات دادگاه کیفری حکم بر قصاص راننده صادر کردند.
با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، سرانجام نام وی در فهرست افراد محکوم به قصاص برای اجرای حکم قرار گرفت و پرونده به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع داده شد. از آنجا که مرد زندانی در چند قدمی چوبه دار قرار گرفته بود، قاضی شیما جعفر محمدی برای جلب رضایت اولیای دم و صلح و سازش سه جلسه با اولیای دم برگزارکرد.
رضایت در سومین جلسه
در نخستین جلسه پدر و مادر مقتول خواهان قصاص بودند اما در جلسه دوم که برای صلح و سازش در نظر گرفته شده بود، مادر مقتول تمایل بیشتری به بخشش از خود نشان داد. بدین ترتیب با مادر مقتول صحبتهای زیادی شد و مادر سروش پس از رفتن به خانه با همسرش در رابطه با بخشش قاتل پسرشان صحبت کرد.
صحبتهای زن میانسال نتیجه داد و آنها سرانجام در سومین جلسه صلح و سازش به حرمت ماه مبارک رمضان و ایام شهادت مولا علی(ع) بدون هیچ شرط و چشمداشتی از قصاص قاتل پسرشان گذشت کردند.
با گذشت اولیای دم، پرونده بزودی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع خواهد شد تا مرد جوان از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.