به گزارش مشرق، جواد نکونام در نشست خبری پس از برتری یک بر صفر مقابل آلومینیوم اراک گفت: به دو تیم خسته نباشید می‌گویم. به هواداران‌مان تبریک می‌گویم. این برد مبارک آنها باشد. خوب تیم را تشویق کردند و ما را حمایت کردند. بازی دو نیمه متفاوت داشت. نیمه اول می‌توانستیم بازی را راحت با دو اختلاف تمام کنیم ولی دقت نکردیم.

نکونام به وزش باد در ورزشگاه اشاره کرد و گفت: در نیمه دوم باد عجیبی در ورزشگاه راه افتاد که کار سخت شد. حتی پاس دادن و توپ‌هایی که هر دو تیم روی هوا می‌زدند، فرق می کرد و یکباره سرعت می‌گرفت. باد عجیبی بود که متاسفانه مخصوصا برای ما شرایط را سخت کرد اما بچه‌ها تمام تلاش خود را کردند و ممنون آنها هستم. خدا را شکر که سه امتیاز را به دست آوردیم.

سرمربی استقلال به داوری این بازی اشاره کرد و گفت: نکته مهمی که هست، داوری بازی بود که خدا را شکر همه سوت‌ها را دیدند و خواهش می‌کنم الکی دفاع نکنید. من فوتبال را می‌فهمم. اصلا مشخص بود. خطا نمی گرفت، کارت الکی دقیقه دو و اینکه به من الکی کارت داد که بازی بعد را نباشم و می‌دانم چرا به من کارت داد. یکسری اتفاقات عجیب و غریب. داور می‌خواست دعوا کند. با همه دعوا داشت.

او با گلایه از داور بازی اضافه کرد: این هم مشکل از باشگاه ماست چون تیم های دیگر را ببینید چند امتیاز با داوری گرفتند. ما خدا را شکر کادو نمی‌گیریم و تا حالا از کسی هم نگرفتیم ولی هفته قبل گل صحیح ما را قبول نکردند و این هفته هم آخرهای بازی می‌ترسیدیم از ۱۸ قدم بیرون بیاییم و به کسی بخوریم. یک خطاهایی اتفاق می‌افتاد که مقصر نه داور است نه کسی، مقصر چیزهایی است که می‌گذاریم برای انتهای فصل ان‌شاءالله.

سرمربی استقلال در مورد داوری‌ بازی‌های استقلال در هفته‌های اخیر گفت: هفته قبل را دیدید. این هفته را هم همه با هم دیدیم. پارسال من در استقلال نبودم اما داربی را دیدم. دو داور، داور بازی بودند که جفتشان پرسپولیسی بودند. پارسال را دارم می‌گویم. ببخشید تیم‌ها مگر در ایران با چند امتیاز قهرمان می‌شوند؟ با ۱۰ امتیاز، ۱۵ امتیاز که بگوییم همه‌اش امتیازات را جمع می‌کنند و قهرمان می شوند؟ نه! اختلاف گل‌ها چند تاست؟ به من بگویید کدام تیم پنج تا چهارتا گل زده؟ من از دل فوتبالم و فوتبال برای من و امثال من است ولی یکسری چیزها برای ما نیست.

سرمربی استقلال درمورد حضور ماشاریپوف پشت میلاد محمدی و گوستاوو بلانکو گفت: اگر شرایط بازیکن خوب باشد، او را بازی می‌دهم. شاید در پست غیرتخصصی هم بازی کند. نیم فصل اول دیدید که من سعادت حردانی را گذاشتم دفاع وسط راست، با اینکه قد و قامتش کوتاه است اما چون توانایی‌اش را نشان داده بود، ما را مجبور کرده بود که از او استفاده کنیم. بازیکن خوب کار کند و خوب تمرین کند، قطعا از او استفاده می‌کنیم. امروز دیدید که زبیر نیک نفس بازی کرد. شاید کسی فکرش را نمی‌کرد اما بازیکن خوب باشد نگاه نمی‌کنم کی هست کی نیست، خوب باشد سعی می کنم در سیستمم از او استفاده کنم.

در ادامه خبرنگاری از نکونام در مورد علنی شدن اختلاف او با مدیریت باشگاه پرسید. سرمربی استقلال پاسخ داد: در مورد بازی اگر سوالی هست جواب می‌دهم.

از نکونام پرسیده شد «آیا راهکاری برای جلوگیری از افت استقلال دارد؟» سرمربی استقلال گفت: هیچ فشاری روی تیم ما نیست چون فوتبالیست حرفه‌ای هر روز باید تحت فشار باشد؛ مخصوصا فوتبالیستی که در تیم بزرگ بازی می کند باید هر روز خوب باشد، بجنگد و تحت فشار باشد و تمرین کند. اگر بازیکنی نتواند خودش را تحت فشار بگذارد که بهترین عملکردش را بگذارد، نمی‌شود. کدام بازیکنی در سیتی و رئال می‌تواند یک روز بد داشته باشد؟ هر روز باید بهترین باشند. بازیکن بزرگ مخصوصا در این تیم‌ها باید بهترین باشد. اینکه قبلا چه اتفاقی افتاده، من نه آنالیزش کردم و نه بررسی ولی چیزی که برای خودم اتفاق افتاده این است که آن موقع دنبال بازیکن بودیم و داد می‌زدیم بازیکن می‌خواهیم و نیاز داریم یارهایی بگیریم که ملی‌پوش باشند. استقلال هر سال اینطور است. سال ۹۱ که من بودم، مربی ما هفت بازیکن فیکس در تیم ملی داشت. الان استقلال نباید داشته باشد؟ آن موقع که می‌گفتم برای الان بود. اینکه می‌گویم یک تیم ۳ میلیون دلار هزینه کرده، من می‌گویم هزینه کرده‌اند. کسی هم نمی‌تواند بگوید نه. ببینید چه اتفاقاتی افتاده و چه بازیکنانی گرفته شده‌اند. قیمت‌ها هم مشخص است، دمشان گرم. واقعا به آن مدیریت باید تبریک و خسته نباشید گفت. ما ضرر کردیم. با همه این اتفاقات تیم من تا اینجا همه‌اش جنگیده است. آرش رضاوند پنج دقیقه آخر با پای مصدوم مجبور شد بازی کند.

او ادامه داد: چیزی اصلا به نفع ما نیست. بیرونی‌ها دشمن هستند، اشکالی ندارد. من منظورم فوتبالی است. می خواهند خودشان نتیجه بگیرند وگرنه ما همه دوست هستیم و خارج از فوتبال را می‌گویم. دور رفت ما می گفتیم بازی را یک روز این ور و آن ور کنید، می گفتند، نمی‌شود، جام حذفی باید برگزار شود. الان چه اتفاقی افتاده که ما می توانیم لیگ را ۶ روز یک بار و ۷ روز یک بار برگزار کنیم؟ چرا قبل از عید نمی‌توانستیم؟ سه روز یک بار بازی کردیم. داربی رفت تیم من را فرستادند اصفهان، اهواز و بعد تهران. رسیدیم به داربی برگشت تیم من را فرستادند رفسنجان، برگشت اهواز دوباره آمدیم تهران و بازی کردیم. چرا همه اتفاقات برای ما می‌افتد؟ چرا کسی از باشگاه ما اعتراض نمی‌کند؟ نمی‌خواهند آقا، نمی‌خواهند!

سرمربی استقلال در مورد مشکلات داخل باشگاه ادامه داد: باز هم می‌گویم دشمن داریم. شما این اتفاقات را وقتی کنار هم بچینید مثل پازل، متوجه می شوید چه اتفاقی می افتد. چرا این اتفاق قرار استقلال اتفاق می‌افتد. بعد چرا با من دشمن هستند؟ اشکالی ندارد چون کارم را با صداقت و درستی انجام می دهم و هیچ‌کسی نمی تواند به من چیزی بگوید. فوتبال هم که بازی می کردم همین طور بودم و می رفتم و می آمدم. بازی ام را می کردم و تمرین انجام می دادم اما الان مگر می‌شود سکوت کنم؟ اگر من در مورد فوتبال و استقلال که عشق بچگی و آرزو و همه زندگی‌ام بوده حرف بزنم من را می‌اندازند بیرون، بیندازند بیرون اصلا مشکلی نیست! مگر فوتبال با رفتن من از استقلال درست می شود یا بدتر می شود؟ من نمی توانم سکوت کنم چون اتفاقاتی می افتد که دارم می بینم مثل یک کتاب باز روی میز است. عمرم را در فوتبال گذاشتم از تیم ملی نوجوانان تا الان اگر هر سال یک چیز یاد گرفته باشم برای کل فوتبالم بس است.

سرمربی استقلال در مورد اینکه آیا هنوز اعتقاد دارد نباید از تیم او انتظار قهرمانی داشته باشند؟ گفت: کسانی که می گویند انتظار قهرمانی داریم، دو دسته هستند. یکی آنها که واقعا دلسوزند و دوست دارند استقلال قهرمان شود مثل هواداران و مثل ما که زحمت می کشیم و تمام تلاشمان را هم می‌کنیم که قهرمان شویم. یک دسته هم هستند که به خاطر فشار این کار را می کنند. مگر نگفتند تیم باید چهارم یا پنجم شود؟ بازیکن نگرفتند، سقف را رعایت کردند به خاطر همین موضوع. درست است؟ تمام شد. من خودم الان یک سوال می پرسم، کی در دنیا از اول شدن تیمش بدش بیاید؟ من خودم اولین نفر تمام وقت و زندگی‌ام را گذاشتم که این اتفاق برای استقلال بیفتد.

او در پاسخ به این سوال که آیا با بازیکنانی که در اختیار دارد می‌تواند به قهرمانی دست پیدا کند یا نه، گفت: خودتان مقایسه کنید. خودتان همه کارشناس هستید و فوتبال را تحلیل می‌کنید. آن دسته از هواداران و خودمان دوست داریم این اتفاق بیفتد و تلاشمان را می‌کنیم. دسته دوم کسانی هستند که به ناحق می گویند. می گویند چهارم و پنجم که اگر تیم دوم شد بگویند تیم قوی بود، اگر هم اول شد بگویند قوی بود اگر هم نشد بگویند ما گفتیم تیم باید قهرمان شود. این بازی‌ها نخ نما شده و هوادار اینها را شناخته است. اصلا خنده‌دار است. می گویند هوادار استقلال در کمپ را شکسته و آمده داخل زمین. آقایان، در باز شده، آمدند داخل کمپ، تمرین را دیدند بدون این که کوچک‌ترین حرف و بی احترامی به کسی انجام شود، هوادار تمرین را دیده و رفته. از اول فصل کلا یک بار هوادار آمده. برای چه؟ من دوست دارم هوادارم حداقل یک جلسه در هفته تمرین تیم را ببیند.

سرمربی استقلال با سوالی در مورد اوستون اورونوف مواجه شد و با عصبانیت پاسخ داد: شما یا خواب هستید، یا خودتان را به خواب زده‌اید. اورونوف را کامل توضیح دادم. من می‌گویم قبله این سمتی است، شما روی‌ات را کردی آن سمت و می‌گویی قبله این سمتی است! من می‌گویم اورونوف را ۱۶ بهمن نامه زدم و گفتم می‌خواهم. این را اول از همه متوجه شدی؟ دوم اینکه وقتی باید سقف بودجه را رعایت ‌می‌کردیم، مگر می‌توانم بازیکن زیر ۲۳ سال نگه دارم و بازیکنی که با دلار باید قرارداد ببندد؟ وقتی بازیکن زیر ۲۳ می‌خواهد دلاری ببندد، ترجیح من این است که او را کنار بگذارم و بازیکنی بردارم که به من کمک کند. این هم برای نیم فصل اول است. شما دو بازیکن را گفتید، من ۱۵ بازیکن به شما می گویم که بروید به آنهایی که گفتند این سوال را بپرسید، توضیح دهید که من چه بازیکنانی را خواستم و گفتند نمی آیند، چه بازیکنان ملی پوشی را خواستم که گفتند نمی آیند، چه بازیکنان داخلی خواستم که گفتند نمی آید. چه طور رقیب ما پول دارد ۱۰ میلیارد بدهد رضایت نامه بازیکن داخلی را بگیرد، چطور ما نداریم. نه. این جا نکونام نباید نتیجه بگیرد!

سرمربی استقلال در مورد اینکه با اختلاف با مدیریت باشگاه زحماتش کمرنگ می‌شود، گفت: من زحمتم را برای کسی کشیدم مگر؟ من وظیفه‌ام را انجام دادم. هوادار از خوزستان آمده اینجا بازی را دیده است. هوادار که می‌آید هتل، من وقت می‌گذارم با آنها صحبت می‌کنم که عکس بگیرم و حرف بزنیم. این صحبت‌ها را برای هوادارها انجام داده‌ام. کل فوتبالم و مربیگری‌ام هرجا باشم همین جوری کار می کنم و تلاش می کنم و زحمت می‌کشم، آخر آن هرچه شد، شد.