به گزارش مشرق، دیدار رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه (AKP) با اوزگور اوزل رهبر حزب جمهوری خلق (CHP)، اتفاق مهمی بر صحنه سیاست ترکیه بود. چرا که او در دو دهه گذشته، همواره این حزب قدیمی را تمسخر و تحقیر کرده و حاضر نبود با رهبر حزب دیدار کند. اما شکست کلیچدار اوغلو در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۳ میلادی و سپردن سکان هدایت حزب جمهوری خلق به سیاستمدار جوانی به نام اوزگور اوزل، صحنه را تغییر داد.
اردوغان، از نخستین سیاستمداران ترکیه بود که تغییرات جدید در کادر رهبری بزرگترین حزب مخالف را به سخره گرفت و اعلام کرد که اوزل نیز نمیتواند تغییری به وجود آورد. اما این پیشبینی غلط از آب درآمد و این داروساز و سیاستمدار جوان، توانست ظرف چند ماه، خون تازهای به رگهای حزب بدواند و در انتخابات ۲۰۲۳ شهرداریهای ترکیه، یک شکست سنگین و بیسابقه را بر اردوغان و حزب او تحمیل کند. در نتیجه اردوغان از مواضع پیشین خود کوتاه آمد و حاضر شد با رهبر حزب دیدار کند.
دیدار اردوغان و اوزل، بازتاب گستردهای در رسانههای ترکیه داشت و همه به این نتیجه رسیدند که اردوغان به عنوان رهبر یک حزب بازنده، ناچار است با دقت و توجه بیشتری، به انتقادات حزب مخالف خود، گوش فرا دهد. چرا که آرای این حزب، برای اولین بار، از آرای حزب اردوغان پیشی گرفت.
مصطفی کاراعلی اوغلو، از تحلیلگران مشهور ترکیه، معتقد است که با توجه به انتخابات اخیر، اردوغان چارهای جز تغییر سیاستهای خود ندارد و نمیتواند به روال سابق به فعالیت خود ادامه دهد.
یادداشت تحلیلی این نویسنده ترکیه را با هم مرور میکنیم:
آیا اردوغان از شکست اخیر، درس عبرت گرفت؟
این روزها، همه با کنجکاوی فراوان به دنبال پاسخی برای این سؤال هستند: آیا منش سیاسی اردوغان تغییر خواهد کرد یا خیر؟ آیا او عبرت گرفته و از شکست سنگین انتخابات ۳۱ مارس، درسهای لازم را آموخته است؟ اگر عبرت گرفته، از این به بعد دموکراتتر و بردبارتر خواهد بود؟
اندیشیدن به سؤالات بالا از آن رو اهمیت دارد که او به خاطر آن شکست انتخاباتی، بالاخره حاضر شد با رهبر حزب جمهوری خلق دیدار کند. آری او اوزگور اوزل را به حضور پذیرفت. در نتیجه، کانالهای تلویزیونی، تصاویر و عکسها را چندین بار نشان دادند و همه تلاش کردند حالات چهره آنها و پیام دیدار را به درستی تحلیل کنند.
همه دنبال دلیلی برای امیدوار شدن هستند. چرا که فضای سیاسی ترکیه عملاً قفل شده است.
با آن که اردوغان در انتخابات شکست خورده، اما شعارهای اغراقآمیز او همچنان ادامه دارد و شب و روز از «قرن ترکیه» حرف میزند. او هنوز هم به دنبال تغییر برنامه درسی مدارس است و شواهد نشان میدهد که دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه در حوزه آموزش و پرورش، بسیار ناتوان و ناکارآمد بوده است.
عقب افتادن ترکیه در حوزه علم، فناوری و تحقیق و توسعه، به خاطر عدم همدلی و همزبانی دانشآموزان با مواد درسی تحمیلی حزب حاکم و بیکیفیتی کلی آموزش است. حکومت ۲۲ ساله حزب عدالت و توسعه نقش بزرگی در مشکل ساز شدن نظام آموزشی ترکیه دارد. اغراق نیست اگر بگوییم آموزش و پرورش حوزهای است که دولت اردوغان در آن، حتی از اقتصاد و قوه قضائیه ناموفقتر عمل کرده و میزان ناکارآمدی و شکست، خیلی خیلی جدی است.
اکنون طرح جامع اصلاح نظام آموزش و پرورش و تغییر دروس معارف، به مردم و کارشناسان ارائه شده و تنها یک هفته فرصت برای مشارکت، اعتراض و انتقاد در نظر گرفته شده است.
یک مثال ناامیدکننده برای کسانی کهامیدوار به تغییر هستند. دانشگاهها، فرهنگیان، کارشناسان، اتحادیهها، اولیا و هر کس دیگری که علاقهمند به موضوعی است که مستقیماً آینده کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، تنها یک هفته فرصت دارد و حتی اگر اعتراض یا مشارکتی هم باشد، روند پاسخ و واکنش دولت به آن اعتراضات، معمایی نامعلوم است و کسی نمیداند چگونه و با چه روشی، قرار است مطلب جدید مهمی در برنامه درسی که قبلاً تکمیل شده است، گنجانده میشود!
اگر از دولت و اردوغان انتظار تغییر، گفتگو و استفاده از عقل سلیم وجود دارد، ابتدا باید روی این موضوع به توافق میرسیدیم. چون موضوع مهمتری وجود ندارد.
اردوغان، مخالف تغییر
بر کسی پوشیده نیست که اردوغان، تغییر را به عنوان یک نیاز نمیپذیرد. او فکر میکند همه چیز درست است و لازم نیست چیزی را تغییر داد! در شرایطی که اردوغان، هنوز هم به همان روال سابق کار میکند و هیچ تغییری در برنامههای حزب و دولت نداده، چگونه میتوان انتظار تغییر داشت!؟ اردوغان در نظام ریاست جمهوری، اختیارات بدون مرز و بدون ناظر به دست آورد و تمام اقدامات او، مورد تأیید حزب قرار گرفت و هرگز کسی نتوانست از او بخواهد چیزی را تغییر دهد.
با وجود پنج سال مدیریت بسیار ضعیف دولت اردوغان که میتوان آن را سالهای از دست رفته ترکیه تلقی کرد، دستور کار اردوغان در اداره کشور هیچ تغییری نکرد و باز هم در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی پیروز شد و در نتیجه همه چیز به همان روال گذشته ادامه یافت.
اما در هر حال، انتخابات اخیر، برای اردوغان یک شوک عظیم بود و او برای اولین بار، شاهد سقوط حزب تحت امر خود به رده دومین حزب ترکیه شد. اما به جای آن که به دنبال تغییر باشد، میخواهد راهی پیدا کند تا از این شکست بگریزد و از وضعیت فعلی برون آید!
اردوغان امیدوار است با تاکتیک تعلل و وقت کشی، پایین آوردن توقعات و پرت کردن حواس همه، وضعیت فعلی را کش بیاورد. اما چنین چیزی شدنی نیست. او میخواهد بدون اعمال هیچ اصلاح و تغییری، از این مهلکه بگریزد. ولی این نه تنها منطقی نیست، بلکه امکان آن در اختیار اردوغان نیست و شرایط اقتصادی ترکیه، اجازه نمیدهد که تیم رئیس جمهور، به راحتی وقت کشی کند و اعتراضات مردم را نادیده بگیرد.
تصور کلی اردوغان در مورد مشکلات ترکیه، این است که اگر مهمت شیمشک وزیر دارایی، از کشورهای مختلف، مقادیری ارز به داخل بیاورد، همه گرهها گشوده خواهد شد و ترکیه نیازی به اصلاحات و دموکراتیزاسیون نیز نخواهد داشت!
اردوغان، حاضر نیست به مفاهیمی مانند تغییر، دموکراسی، قانون و شفافیت بیندیشد. او راه سادهتری دارد و فکر میکند اگر پول هنگفتی را به بازنشستگان اختصاص دهد، مانعی نخواهد ماند. چرا که هنوز هم فکر میکند، بازنشستگان، به خاطر نگرفتن عیدی و پاداش، حاضر نشدند این بار به حزب عدالت و توسعه رای دهند.
اما شرایط اقتصاد جهانی هم به نفع ترکیه نیست و حتی اگر برنامه اقتصادی مهمت شیمشک موفقیتآمیز باشد، ممکن است نتواند به اندازه کافی پول به دست آورد تا آن را به وفور توزیع کند. از دیگر سو، توصیه به ریاضت اقتصادی و بستن کمربندها، باز هم مردم را از اردوغان دورتر میکند.
آخرین نظرسنجیها نشان میدهد که حزب جمهوری خلق، هنوز هم بر پله اول ایستاده و محبوبترین حزب ترکیه است. در نتیجه اردوغان، فرصتی برای وقت کشی و تعلل ندارد و باید بگوییم، شرایط زمانه به نفع اردوغان و حزب او نیست.