به گزارش مشرق، کبری آسوپار طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: حدود سه ماه تحلیل نتیجه انتخابات مجلس و تأکید بر اینکه کیفیت نتیجه انتخابات نشانه ایجاد تحول در هیئت رئیسه مجلس و تغییر در ریاست آن است، طی رأیگیری دیروز در صحن علنی مجلس بر باد رفت.
افرادی که در طول روند برگزاری انتخابات، به جای تبلیغ جریان و راه و موضع خود، هویتشان را در ضدیت با دیگری و در نفی جریانی دیگر تعریف کرده بودند، در روز انتخاب رئیس مجلس جدید شاید بیشتر پی به این موضوع بردند که ماندگاری کیفی در سیاست، نیاز به گفتمان ایجابی دارد و تعریف خود صرفاً به عنوان مخالف دیگری و معطوف کردن تلاشها صرفاً به عدم رأیآوری دیگری، نهایتاً تا یک جایی جواب میدهد.
در ماههای گذشته و در جریان انتخابات دور اول و دور دوم مجلس شورای اسلامی بخش زیادی از فعالیت انتخاباتی برخی گروهها به نفی هیئت رئیسه و ریاست مجلس یازدهم معطوف شد و در این مسیر پررنگترین گزینهای که برگزیدند، تخریب بود. همین تخریب فضای انتخابات را خراب کرد و به جای نشاط سیاسی، جدلهای سیاسی از تریبونهای مختلف جایگزین شد.
پس از انتخابات هم خود را چنان پیروز انتخابات تصویر کردند که صراحتاً از تغییر حتمی ریاست مجلس سخن گفتند و تیتر زدند. افرادی که در طول دورههای مختلف بر کرسی ریاست مجلس نشستهاند، معصوم و بری از نقد نیستند. نکات مثبت و منفی درعملکرد هر کدام –از هر جناح و حزبی که باشند- وجود دارد و کسی هم نمیتواند باب نقد و بررسی عملکرد دیگران را ببندد. از محسنات فضای انتخابات، یکی هم همین ایجاد فرصت برای نقد سالم عملکرد مسئولان و فرصت دفاع داشتن آنهاست. اما در انتخاباتی که گذشت، فضا چنان در قرق تخریب و تهمت بود که عملاً باب نقد هم بسته شد. ژستهای افشاگری، ادابازیهای ضد فساد و دیو ساختن از رقیبی که دیکته نوشته زیاد داشت و در میان آن همه سطرهای عملیاتی حتماً غلطهایی هم پیدا میشد و محدود کردن عملکرد مسئولان به خطاهایی که لاجرم ممکن است، جایی برای بررسی منطقی عملکرد منفی و مثبت مجلس سابق باقی نگذاشت. از سویی آیا منحصر کردن نقد به بیان بدیها و سانسور نکات مثبت، سیاهنمایی نیست؟
جواب سؤال بالا مشخص است؛ نه تنها سیاهنمایی است، بلکه به ناامیدی مردم از نهادهای حاکمیتی، مجلس و کرسیهای نمایندگی میانجامد. چنانکه سیاهنماییهای این عده از مجلسی که رهبر معظم انقلاب صراحتاً آن را «مجلس انقلابی» نامیده بودند، نتیجهای خالی از یأس مردم از صندوق رأی برجای نگذاشت. بدتر آنکه این اقدامات به اسم دفاع از انقلاب و نظام و ولایت انجام شد و ادعای انقلابیگری به جایی رسید که جز خود و لیست انتخاباتی خود کسی را انقلابی ندانستند و باقی را از دم تیغ گذراندند، گرچه گذر زمان و سابقه و لاحقهشان نشان داد آنقدری که دیگران را سیاه به تصویر کشیدند، خودشان هم علیهالسلام نبودند!
افشاگری و فریاد ضدفساد البته جذاب است. بسیاری از تودهها فکر میکنند اویی که برای مبارزه با فساد صدای بلندتری دارد، لابد عملکرد بهتر و سالمتری هم دارد. هم از این رو ممکن است که از پی این غوغاهای سیاستزده انتخاباتی رأی اکثریت هم به دست آید. اما این هم عمری دارد!
کار چنان پیش رفت که رهبر انقلاب بیهیچ موضعگیری جناحی و حزبی و بیآنکه له یا علیه افراد خاصی موضع بگیرند، نمایندگان مجلس جدید را در همان آغازین هفته پس از انتخابات ۱۱ اسفند ۴۰۲ از «سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند» بر حذر داشتند. گرچه این امر رهبر همان شب در گفتوگوی ویژه خبری از سوی یک نماینده منتخب نقض شد و به برکناری معاونت سیاسی صداوسیما انجامید، اما در هر حال نشان از نگرانی رهبری داشت که چندبار دیگر هم پس از آن در موضعگیریهای ایشان و از جمله در پیام افتتاحیه مجلس بروز و ظهور یافت.
انتخابات هیئت رئیسه، اما بدون ارزشگذاری انتخابهای صورت گرفته- فضای آرامی را گذراند و نشان داد مجلس قرار نیست جای جدلهای سیاهنمایانه و تخریبهای غیراخلاقی باشد. در فضای رسانه و تریبونهای آزاد میتوان فریاد کشید، تهمت زد، تخریب کرد، اما در مجلس این «رأی» است که کار را پیش میبرد و اعداد آرای انتخابات هیئت رئیسه مجلس دوازدهم عبرت فراوانی دارد، اگر اهل اندیشیدن باشیم.