به گزارش مشرق، جعفرعلیاننژادی مطلبی با عنوان عقلانیت انقلابی در ستیز با اغتشاش مفهومی منتشر کرد:
حدود شش سال از صدور و ابلاغ بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی میگذرد، این بیانیه اعلام شروع و به بیان بهتر توصیف وضعیت جدیدی بود که در انقلاب اسلامی با آن مواجهیم. این دوره جدید تداوم منطقی و ضروری گام اول و نتیجه قطعی آن است. اقتصائات جدیدی را ایجاد کرده و تغییرات سیاسی و اجتماعی متناظری را نیز موجب شده است.
مردم و نظام در گام اول، هم تجربه خوبی انداختهاند و هم یادگیری اجتماعی بالایی از حوادث، رویدادها و انتخابها داشتهاند. این مهارت فضایی جدید ایجاد کرده است که خصیصه اصلی آن، «عقلانیت» است. فضای گام دوم، با چنین عقلانیتی قوام یافته است. نوعی عقلانیت انقلابی که ذاتی وضعیت جدید است و منجر به حرکات عقلانی در مردم، علیه خطرات و مخاطرات شده و راهنمای تصمیمات و انتخابهایشان بوده است.
جنس چالشها نیز در دوره جدید تا حد زیادی متفاوت شده است. مثلا در 1401 با نوعی یورش به ذهنیتهای سلیم مواجه بودیم. جنگی که شاخصه اصلی آن، هدفگیری اذهان بود نه ابدان. بعد از این هم یعنی طی دو سال گذشته با انواع و اقسام روشهای ترکیبی، زندگی عادی مردم با چالشهایی مواجه شد. با اینکه باور مردم و اعتماد ایشان با آسیبهایی مواجه شد، اما عبور نسبی و موفق از این تجربه نیز خواسته یا نخواسته به نوعی یادگیری اجتماعی انجامید.
به طور خاص آنچه امکان و زمینه این یادگیری اجتماعی را آمادهتر میکرد، وجود نگرشی در حکمرانی بود که طی سه سال گذشته، سعی داشت مرارتهای روحی و روانی مردم را کاهش دهد. دنبال تحریک کردن و راه انداختن بازیهای روانی نبود. میتوان گفت، دولت سیزدهم، تصمیم عقلانی و انتخاب آگاهانه همین مردم برای پایان دادن به وضعیت قبلی و ورود به وضع جدید بود. اساسا رئیس جمهور شهید و دولت او نیز با چنین فهم چنین تغییری به عرصه رسیدند.
واقعه سیام اردیبهشت و شهادت رئیس جمهور آن هم در حال خدمت، بر چنین انتخاب و درک آگاهانهای صحه گذاشت. نکته مهم در تغییر چنین وضعی از شش سال گذشته تا کنون، همراهی و همدستی عاقلانه دولت و مردم بود. نوعی حرکت زیرساختی، مستحکم، صبورانه و عمیق. حرکتی که هنوز دلالتهای میدانی و عینی آن، به منصه ظهور نرسیده بود. هر چند گاه و بیگاه در برخی مناسبات، متبلور میشد. این حرکت عقلایی که آیتاللهرئیسی با نوعی محاسبهگری و آیندهبینی شروع کرده بود، واجد برخی خصوصیات بود.
اگر عنوان و چکیده این وضع جدید را عقلانیت انقلابی بدانیم، قدمهای نخست آن در حرکت عاقلانه مردم با زمینهسازی دولت سیزدهم برداشته شد. اکنون که در آستانه انتخابات زودهنگام قرار گرفتهایم، استمرار چنین حرکتی نیاز به درک واقعی وضع جدید دارد. ماهیت پدیداری انتخابات منجر به رویتپذیرسازی نادیدنیها می.شود. نادیدنیهایی نظیر لمس و درک چنین حرکتی که در آن واقعه خود را نشان داد. طبیعی است جریاناتی خواسته و ناخواسته در پی انسداد چنین درک و فهمی هستند.
برای همین منظور نگارنده از تعبیر اغتشاش مفهومی استفاده کرده است. اغتشاش مفهومی از دو طریق جلوی مسیر طبیعی رشد عقلانی را سد میکند. سد اول، درک شتاب زده و عجولانه از چنین حرکتی است. سد دوم، نفی چنین حرکتی از طریق تحریف و تخریب آن است. دست بر قضا این دو فهم در نتیجه امر نیز یکدیگر را تقویت میکنند. به طور خلاصه میتوان گفت این موانع، مهمترین نقش را در ایجاد گسلها یا دوقطبیها کاذب بازی کردهاند و مسیر طبیعی فهم عقلانی این حرکت را با مشکل مواجه کردهاند.
نکته مهم آن است که هر دو طیف شاید مدعی حرکت عقلانی باشند و حتی تا حدی حرفهایشان صحیح باشد، اما در روش و منش مانع فهم وجودی وضع جدید میشوند. مردم به نحو وجودی در این وضع جدید قرار دارند و چنین موجودیتی را زندگی میکنند، اما این موانع نمیگذارد آنها به راحتی نزد خود واقعی و وضع حقیقی.شان حاضر شوند.
گروه اول روشی قشری گزیده و حرفهای صحیح، مبانی محرز و اندیشههای اصیل انقلاب اسلامی را با فهمی چشم بسته و موقعیت نسنجیده مطرح می کنند. لجوجانه و شتابزده بدون اینکه فهمی از این رشد طبیعی عقلانی داشته باشند، خواهان رسیدن به مقصد نهایی هستند. نکته تأسف برانگیز در این نگاه، طرد عناصر همجبهه، گروهگرایی، کاسبی تفرقه و تکفیر عناصر متعادل است.
همانطور که عرض شد در دقیقه و پدیدار انتخابات که لحظه تحویل سال سیاسی است، امور نادیدنی رویت پذیر می شود، اکنون نیز با این پدیده دست به گریبانیم. گروه دیگر که در مسیر انسداد عقلانیت انقلابی حرکت میکند، به طور مشخص جریانی است که خود را در این شش سال بیرون از چنین فضایی تعریف کرده است و حتی مایوسانه معتقد بوده، در این وضع جدید سهمی نخواهد داشت.
مواجهه آنان با امر طبیعی تایید صلاحیت یک عنصر اصلاحطلب چارچوبدار، در انتخابات ریاست جمهوری، نیز از نوع غافلگیری و پیش بینینشدگی بود. این امرغیرمنتظره، امید آنان را از روزنهگشایی به راهگشایی زنده کرد. با این حال نه آن روزنه و نه این راه، چیزی از جنس درک وضع جدید نیست. آنها خود را بدیل این وضعیت میدانند، با تحریف واقعیتهای سه سال اخیر و تخریب دولت زمینهساز عقلانیت یعنی دولت سیزدهم، در حال تولید پیام و تبلیغ هستند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.