به گزارش مشرق، ۲۱ فروردین سال ۱۴۰۱ گزارش یک درگیری مسلحانه به مرکز فوریتهای پلیسی اعلام شد. پس از آن مأموران به محل نزاع در محدوده خیابان زمزم رفتند و با بررسیهای اولیه مشخص شد پسر ۱۸ سالهای به نام سعید با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
جسد به دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران، شناسایی عامل قتل را در دستور کار قرار دادند.
در نخستین گام از تحقیقات، مأموران سراغ شاهدان درگیری رفتند و در ادامه هم بررسیهای پلیسی صورت گرفت و پس از تجمیع اطلاعات، مأموران دریافتند مقتول با شلیک گلوله از اسلحهای که در دست پسرعمهاش وحید بوده به قتل رسیده است.
با مشخص شدن این موضوع دستور بازداشت ۱۵ نفر از شرکتکنندگان در این درگیری و همینطور پسرعمه مقتول به عنوان متهم به قتل صادر شد اما بررسیها نشان میداد او بعد از درگیری به مکان نامعلومی متواری شده است.
در بررسیهای بعدی و بازجویی متهمان معلوم شد یک ماه قبل از این جنایت متهمان مقابل خانه یکی از بستگان سعید با هم درگیر شده بودند و صاحبخانه هم از شرکتکنندگان در آن نزاع شکایت کرده بود. بررسیها نشان داد عامل اصلی این درگیری نیز وحید و پسرعمویش بودهاند که با همدستی چند نفر به قصد حمله به سعید وارد آن خانه شدهاند و بخشهایی از آن را تخریب کردهاند.
بازداشت متهم به قتل در خانهباغ
یک سال از قتل سعید گذشته بود که پلیس رد متهم اصلی پرونده را در یکی از شهرستانهای نزدیک تهران پیدا کرد و وی که در یک خانهباغ مخفی شده بود بازداشت شد.
وحید بعد از دستگیری و در همان بازجوییهای اولیه به قتل پسرداییاش اعتراف کرد.
با اعتراف متهم، او صحنه جرم را بازسازی کرد و با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۸ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه پدر مقتول برای خواهرزادهاش درخواست قصاص کرد، سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: مدتی قبل از این درگیری، پسرعمویم به من گفت که سعید بر سر موضوعی با او درگیر شده و چند باری با هم کلکل کردهاند، من هم به پسر داییام سعید تذکر دادم اما بعد متوجه شدم سعید و دوستانش در لایو اینستاگرام به خانواده پدری من فحاشی کردهاند که این موضوع خیلی ناراحتم کرد و باعث شد اختلاف بین من و سعید بیشتر شود تا اینکه شب چهارشنبهسوری مقابل خانه یکی از بستگان با هم درگیر شدیم. بعد از آن هم چندبار با یکدیگر درگیری لفظی داشتیم تا بالاخره پسرعمویم دوباره با سعید و دوستانش درگیر شد. شب حادثه بازهم همین اکیپ با هم درگیر شدند و دوستان سعید اقدام به تیراندازی کردند و من نیز برای دفاع از خود و پسرعمویم گلولهای شلیک کردم که ناخواسته به سعید برخورد کرد.
پس از آن متهم رو به داییاش کرد و گفت: پشیمانم و قصدم کشتن سعید نبود و از شما میخواهم مرا ببخشید، سپس ۱۵ متهم دیگر که در دادگاه حضور داشتند یک به یک به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل از خود دفاع کردند.
یکی از متهمان به قضات گفت: من فقط یک لوله پلیکا برداشتم تا کسی به سمتم نیاید و ضربهای هم به کسی نزدم.
متهم دیگر هم گفت: من چون به لحاظ سنی بزرگتر از بقیه بودم و به خاطر اینکه نسبت فامیلی هم داریم قصد داشتم با میانجیگری دعوا را خاتمه دهم و فکر نمیکردم با قتل تمام شود.سایر متهمان هم مدعی شدند نقشی در قتل قربانی نداشتهاند.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.