به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: رسانههای زنجیرهای غربگرا مجددا خط تردیدافکنی درباره مجازات رژیم تروریست اسرائیل را از سر گرفتهاند، با این گزاره نخ نمای همیشگی که عملیات تروریستی (این بار ترور شهید هنیه) تله اسرائیل برای هل دادن ایران به جنگ و بستن مسیر دیپلماسی و مذاکره ایران با آمریکا در دولت پزشکیان است!
خروجی طبیعی این مغالطه آن است که ایران اقدام بازدارنده و قاطعی در مقابل اقدامات تروریستی اسرائیل انجام ندهد. نفس این ادبیات، اطمینان دادن به دشمن برای گستاخی و ضربه بیشتر است و در عین حال ترویجکنندگان را در مظان خدمتگزاری برای سرویس جاسوسی و ارتش تروریست اسرائیل قرار میدهد. ادبیات مشابه درباره احتمال خروج آمریکا از برجام به تحریک اسرائیل موجب شد روحانی به موگرینی تضمین بدهد که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و لغو تعهدات، ایران به شکل یکطرفه تعهداتش را ادامه میدهد. این تضمین و اطمینان دادن کجاندیشانه موجب جرئت بیشتر ترامپ برای پایمال کردن حقوق ایران شد و جالب اینکه دولت روحانی با وجود تشدید تحریمها تا حدود سه سال بعد، اغلب تعلیقها و تعطیلیهای برنامه هستهای را حفظ کرد. پس از آن هم آمریکا جرئت پیدا کرد سردار سلیمانی را در وضعیت منفعلانه کسانی مانند روحانی و ظریف ترور کند و با این وجود از برخی عناصر منفعل یا مأمور بشنود که ایران وارد تله اسرائیل نمیشود/ نباید بشود و نباید انتقام خون شهید سلیمانی را بگیرد. و نوبت بعدی، دکتر فخریزاده بود که ترور شد و باز هم تکرار همان ادبیات چندشآور.
از سوی دیگر ادعای جدا کردن حساب اسرائیل و آمریکا نیز توهین به شعور مخاطبان محسوب میشود چرا که اقدامات تروریستی اسرائیل در هماهنگی کامل با دولت آمریکا انجام میشود که نمونه آن اقدام تروریستی و خرابکارانه از طریق ویروس استاکس نت و ترور برخی دانشمندان است. از سوی دیگر، اقتدار و بازدارندگی، لازمه دیپلماسی برای هر کشوری است و هنگامی که دشمنان یک کشور به امنیت آن ضربه زدند باید مجازات قدرتمندتر اعمال شود تا موازنه و بازدارندگی را قدرتمندتر از قبل احیا کند وگرنه پذیرش و توجیه ضربه امنیتی و مجازات نکردن طراحان آن، قدرت دیپلماسی را هم نابود میکند.
در این باره روزنامه زنجیرهای هممیهن در مطلبی با عنوان «ترور انحرافی/ هشدار درباره واکنش شتابزده ایران به اقدام اسرائیل» نوشت: «در ترور هنیه نمیتوانیم سناریوی تلاش برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی دولت چهاردهم، انحراف آن و همچنین افزایش فشار بر مسعود پزشکیان را نادیده بگیریم. هنیه میتوانست در هر نقطهای از جهان و در هر زمان دیگری هدف قرار بگیرد. اما تهران و یک روز پس از تحلیف رئیسجمهور جدید برای این عملیات انتخاب شد. برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که اسرائیل این بار تلهای خطرناک پیش پای ایران گذاشته است. بیدلیل نیست که رئیس دفتر سیاسی حماس در این روز ترور شد و جمهوری اسلامی را در دوراهی سختی قرار داد. ایران تا پیش از این و بهرغم وضعیت آشفته امنیتی در منطقه تلاش میکرد که سطح تنش را کنترل کند و حتی پاسخ به تجاوز اسرائیل به کنسولگری که در قالب عملیات وعده صادق برنامهریزی و اجرا شد، بیش از آنکه با قصد گرفتن تلفات و تخریب انجام شده باشد، مخابره یک پیام به اسرائیل مبنی بر این بود که اگر اراده کنیم میتوانیم هر نقطهای را هدف قرار بدهیم و توانایی عبور از سیستمهای پدافندی شما را داریم. درست مثل پیغامی که اسرائیل با ترور هنیه به ایران ارسال کرد که نشان دهد تا کجا پیش آمده است. هشدار درباره واکنش شتابزده؛ آنچه اسرائیل در فروردین ۱۴۰۳ علیه ساختمان کنسولگری در دمشق انجام داد، با اتفاقی که بامداد دهم مرداد در تهران افتاد، متفاوت است. عبور تلآویو از این خط قرمز نشاندهنده آن است که احتمالاً اسرائیل خود را برای واکنش سختتر به واکنش احتمالی ایران در پاسخ به ترور هنیه، آماده میکند. با توجه به اینکه حرکت اسرائیل علیه کنسولگری با واکنش ایران مواجه شد، قفل اقدام مستقیم علیه اسرائیل شکسته و این بار نیز تقریباً هیچ کس در واکنش ایران تردید ندارد. اما اختلافنظر درخصوص کیفیت و سطح این واکنش است. دو گزینه واکنش نظامی و امنیتی به ترور هنیه روی میز است و مشخص نیست که ایران به کدام سمت میرود.»
یادآور میشود تحلیل روزنامه هممیهن عینا از سوی وبسایت روزنامه شرق بازنشر شده است.
در همین حال روزنامه سازندگی نیز در سرمقاله خود نوشت: مشخص است که نتانیاهو برای بقای خود نمیخواهد، جنگ در غزه را به اتمام برساند و با بحرانآفرینی در غزه و هر نقطهای از منطقه مانند یمن و حتی ایران، تلاش دارد که جنگ را تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که آبان ماه برگزار میشود، ادامه دهد. او به دنبال آن است تا دولت جدید ایران که هنوز وزرای آن مشخص نشده را مقابل آمریکا قرار دهد؛ بهگونهای که امیدها در مورد شروع مذاکره تهران با آمریکا و اروپا توسط دولت جدید وجود دارد و حالا در این فضا اسرائیل یک بحران جدید را خلق کرد. بحث بر سر این نیست که نباید به اسرائیل پاسخ داد بلکه باید زمان پاسخ به اسرائیل و حتی مکان آن بهگونهای باشد که اسرائیل حتی فکر آن را نکند. مسئله مهمتر این است که باید سیاست «تقابل و تعامل» را پیش بگیریم. اینکه ما میخواهیم با اسرائیل مقابله کنیم نباید دلیلی شود بر اینکه گفتوگو با آمریکا و اروپا را فراموش کنیم یا آن را کنار بگذاریم. اسرائیل به دنبال آن است تا با این اقدامات، مانع از گفتوگوی ایران با آمریکا و اروپا شود و ما هم به خوبی این سناریو را درک میکنیم و برای به هم زدن این معادله باید در فاز اول پاسخ به اسرائیل داده شود و در سطح بعدی گفتوگو با آمریکا و اروپا در دستور کار قرار بگیرد و اجرائی شود... در فضای کنونی این اقدام اسرائیل، تنش را در منطقه افزایش خواهد داد و باید دانست که بقای نتانیاهو افزایش تنش در منطقه است اما نکته مهم این است که گسترده شدن بحران باید مدیریت شود و ایران باید نسبت به این موضوع و ورود به یک بحران جدید هوشیار باشد.»