کد خبر 1634950
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۲
با حکم رهبر انقلاب سید عباس صالحی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات شد

درطول دهه‌ها بسیاری از فیلمسازان را نسبت به آن برحذر می‌داشت ولی بسیاری از فیلمسازان و سرمایه‌گذاران در این دوران به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با توصیه ساختن فیلم‌های بفروش مواجه شدند.

به گزارش مشرق، موسم انتخاب به پایان رسید و مسعود پزشکیان با رای مردم به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، اکنون زمان آن فرارسیده است که وزرای پیشنهادی کابینه از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد بگیرند. وی برای پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیدعباس صالحی را روانه بهارستان کرد تا نظر نمایندگان ملت را برای نشستن بر صندلی وزارت جلب کند.

سوالی که در همین ابتدا سراغش می‌رویم این است که دولت چهاردهم در عرصه فرهنگ چه میراثی از دولت مستعجل قبلی به ارث برده است و از دست صالحی برای سامان دادن به امور مثبت قبلی و کنار گذاشتن نقاط منفی چه کاری برمی‌آید؟ ما در این گزارش قصد داریم به آنچه در مدیریت فرهنگی کشور در این سه‌سال در عرصه‌هایی نظیر کتاب، سینما، موسیقی و تئاتر حادث‌شده بپردازیم و نقش دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در وضع کنونی مشخص کنیم. درکنار پرداختن به میراث سیدعباس صالحی از دولت سیزدهم در حوزه فرهنگ، در این صفحه جدولی را منتشر کردیم که حاصل پیگیری‌های خبرنگار «فرهیختگان» از گزینه‌هایی است که صالحی برای معاونت‌های مختلف خود مدنظر دارد.

بررسی ترکیب احتمالی وزارت ارشاد

مجوز دادن و مهیا کردن بهترین امکان برای اکران «کمدی‌های بفروش» آثار مخرب فرهنگی درپی دارد، به‌گونه‌ای که این فیلم‌ها با عبور راحت از سد ممیزی وارد خانه‌های مردم می‌شوند و با شوخی‌های دم‌دستی ابتذال را رواج می‌دهند. نه سفید، نه سیاه؛ خاکستری


سینما برای فرهنگ، مثل فوتبال برای ورزش است و به‌نوعی ویترین حاکمیت محسوب می‌شود. دیگر عرصه‌ها به اندازه سینما دیده نمی‌شوند، چون نه تاثیر بیرونی سینما را دارند و نه پول و سرمایه به‌شکلی که در سینما خرج می‌شود سری به کوچه آنها نمی‌زند. دولت سیزدهم با رویکردی کمیت‌محور به سینما نگاه می‌کرد و نمایش و اکران آثار به‌اصطلاح کمدی و بفروش را افتخار نحوه مدیریتش به‌حساب می‌آورد ولی نسبت به آثار منفی آن هیچ موضعی نگرفت. وقتی جدول فروش فیلم‌های سینمایی را در این سه‌سال مورد بررسی قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم جز «قهرمان» و «مست عشق» نام هیچ فیلم غیرکمدی‌ای در میان سه فیلم پرفروش هرسال به چشم نمی‌خورد.

تازه باید این موضوع را هم با شما در میان بگذاریم که مست عشق در حالتی جایگاه سوم آثار پرفروش سال جاری را به خود اختصاص داده که هنوز هفت‌ماه تا پایان ۱۴۰۳ زمان باقی مانده و شاید رتبه‌اش را از دست بدهد. در هر صورت وضع ریالی فیلم‌های تجاری در بالای جدول خیلی‌خوب به‌نظر می‌رسد و کسی هم مخالف سرگرم شدن مخاطب نیست، ولی مجوز دادن و مهیا کردن بهترین امکان برای اکران «کمدی‌های بفروش» آثار مخرب فرهنگی درپی دارد، به‌گونه‌ای که این فیلم‌ها با عبور راحت از سد ممیزی وارد خانه‌های مردم می‌شوند و با شوخی‌های دم‌دستی ابتذال را رواج می‌دهند. این دقیقا همان چیزی است که حاکمیت درطول دهه‌ها بسیاری از فیلمسازان را نسبت به آن برحذر می‌داشت ولی بسیاری از فیلمسازان و سرمایه‌گذاران در این دوران به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با توصیه ساختن فیلم‌های بفروش مواجه شدند.

انگار پیامی از طریق بلندگوهای دولتی به گوش سینماگران می‌رسید که بیان می‌کرد: «تو می‌توانی راجع به هر چیزی فیلم بسازی ولی با ما کاری نداشته باش.» دولت سیزدهم ترجمان چنین نگاهی به سینما بود و با فراهم کردن بهترین شرایط برای کمدی‌های بی‌مایه از سینما سیاست‌زدایی کرد. د

رواقع دولت با دستکاری سلیقه مردم، آنها را به تماشای آثاری دعوت کرد که تا سال‌ها کمتر کسی بی‌محابا توانایی ورود به چنین میدانی را داشت یا حتی اگر می‌خواست به آن ورود پیدا کند، باید صابون سانسور و حتی ممنوع‌الکاری را به تنش می‌مالید. مدیریت حوزه سینما در وضعیتی به دوش دولت بعدی میفتد که فیلم‌های شبه‌کمدی در بالای جدول اکران جولان می‌دهند و بخش زیادی از سفره را به خورد و خوراک خودشان اختصاص داده‌اند.

رواقع دولت با دستکاری سلیقه مردم، آنها را به تماشای آثاری دعوت کرد که تا سال‌ها کمتر کسی بی‌محابا توانایی ورود به چنین میدانی را داشت یا حتی اگر می‌خواست به آن ورود پیدا کند، باید صابون سانسور و حتی ممنوع‌الکاری را به تنش می‌مالید. مدیریت حوزه سینما در وضعیتی به دوش دولت بعدی میفتد که فیلم‌های شبه‌کمدی در بالای جدول اکران جولان می‌دهند و بخش زیادی از سفره را به خورد و خوراک خودشان اختصاص داده‌اند.

وقتی همه خوابند


باید در ارزیابی کارنامه سه‌ساله دولت سیزدهم اتفاقات سال ۱۴۰۱ را نیز لحاظ کرد. در امور مربوط به فرهنگ، خاصه سینما هم نمی‌توان بدون توجه به روزها و ماه‌های ملتهب نیمه دوم سال ۱۴۰۱ سراغ نقد کارنامه دولت سیزدهم رفت و با زبان تند همه‌چیز را به باد انتقاد گرفت.

«سینمای زیرزمینی» در همین ایام وارد ادبیات فیلمسازان و سینماگران ایرانی شد و تعدادی را برای خروج از جریان اصلی سینمای ایران و کار در ذیل این به اصطلاح سینما وسوسه کرد.

سینمای زیرزمینی محصول ارگانیکی نبود و هیچ ارتباطی هم با تاریخ «سینمای آزاد» و مدل شکل‌گیری آن نداشت، بلکه بیشتر حاصل تلاش سفارتخانه‌های غربی در براندازی نرم فرهنگ این مرز و بوم بود؛ تلاشی که در ناآرامی‌های خیابانی ۱۴۰۱ به نتیجه رسید و بعضی را به صرافت خارج شدن از قیدوبندهای قانونی فیلمسازی در کشور به طمع انداخت.

دولت در وضعیت بدی بود و نتوانست نسبت به این اتفاق واکنش مثبتی از خودش نشان دهد. آنها جشنواره فیلم فجر را در شرایطی برگزار کردند که نسبتی با شرایط واقعی کشور نداشت و نحوه برگزاری ما را به ناگزیر به ابتدای دهه ۶۰ می‌برد.

شاید مخاطب فیلم‌های زیرزمینی مردم داخل کشور نباشند یا این آثار به درد مصرف داخلی نخورند، اما اتفاقات سال ۱۴۰۱ به کاسبی بی‌هنران در سینمای ایران رونق داد و آنها را برای خوشایند جشنواره‌های خارجی بدون رعایت حداقل‌های قانونی و عرفی پشت دوربین برد.

حال با ورود دولت به میدان باید دید و منتظر ماند که آیا این وضعیت حل می‌شود یا بانیان سینمای زیرزمینی با سری افراشته‌تر به تولیدات خود در دل جامعه ایران ادامه می‌دهند؟

قانون فصل‌الخطاب موسیقی در دولت سیزدهم


مدیران دولت سیزدهم زمانی فعالیت خود را شروع کردند که شیوع کرونا بسیاری از فعالیت‌ها ازجمله فعالیت‌های فرهنگی و هنری را مختل کرده بود. درواقع تعداد زیادی از هنرمندان در عرصه‌های مختلف خانه‌نشین شده بودند و هنرمندان حوزه موسیقی هم از این امر مستثنی نبودند و وظیفه دولت جدید این بود که با درنظر گرفتن این بیماری حوزه موسیقی را هم رونق بدهند. این را که در این زمینه موفق بودند یا خیر نمی‌توان به‌طور قطع گفت. اما با نگاهی به آنچه در سه سال گذشته بر حوزه موسیقی گذشت می‌توان به این نتیجه رسید که این بخش ظهور و بروز بیشتری نسبت به سایر حوزه‌های فرهنگی و هنری داشته است.

تصویب سند ملی موسیقی
سند ملی موسیقی براساس چهار راهبرد اصلی و ۲۱ اقدام ۹ آذر ۱۳۹۴ به دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شد و دولت دوازدهم در ماه‌های پایانی فعالیتش تصمیم گرفت پیش‌نویس سند موسیقی در جمهوری‌ اسلامی ایران و اسناد پشتیبان آن را به‌منظور آسیب‌شناسی در معرض دید و قضاوت کارشناسان و عموم قرار دهد تا گام‌های بعدی برای اصلاح وضعیت موسیقی در کشور محکم‌تر از پیش برداشته شود و وضعیت این هنر- صنعت در کشور بهبود یابد.

تابستان ۱۳۹۹ آخرین پیش‌نویس این سند منتشر شد، بااین‌حال با پایان کار دولت دوازدهم سرنوشت این سند در دولت وقت نامعلوم ماند و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم این سند از ابتدا نوشته و در تاریخ ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۲ از سوی رئیس‌جمهور شهید ابلاغ شد.


یکی از نکات قابل‌توجه در سند ملی موسیقی که تصویب هم شد این است که از این به بعد هیچ دستگاهی حق لغو کنسرت‌های موسیقی که از وزارت ارشاد مجوز گرفتند را ندارد. مهم است که مرجعیت وزارت ارشاد در این حوزه مشخص شود تا درباره برگزاری کنسرت‌ها مثل سال گذشته حواشی نداشته باشد.

در این سال‌ها مخصوصا در دهه ۹۰ با پدیده لغو کنسرت در برخی شهرها با وجود داشتن مجوز از وزارت ارشاد مواجه بودیم و تقریبا هیچ دولتی سعی نمی‌کرد چاره‌ای برایش پیدا کند اما در دولت سیزدهم برای اولین بار وزارت ارشاد پای مجوز صادر شده‌اش ماند و توانست کنسرت علیرضا قربانی را در اصفهان برگزار کند.

ماجرای کنسرت اصفهان نشان داد در شرایطی که عده‌ای در این حوزه می‌خواهند با رفتاری خودسرانه و برخوردهای سلیقه‌ای حرف خود را به کرسی بنشانند آن‌چیزی که می‌تواند فصل‌الخطاب باشد قانون است و دولت سیزدهم برای ایستادن پای قانون تلاش بسیاری انجام داد. درنهایت این بند سند ملی موسیقی یک گام رو به جلوست و باید دید آیا می‌توان این مصوب را عملی کرد و هیچ نهاد و دستگاه دیگری در امر برگزاری و لغو کنسرت‌ها دخالت نکند یا خیر.

بررسی ترکیب احتمالی وزارت ارشاد

افزایش اجرای کنسرت در بنای تاریخی


«علیرضا قربانی قفل عدم برگزاری کنسرت در تخت جمشید را شکست.»‌ خبری که ۳۰ خردادماه توسط تهیه‌کننده این خواننده اعلام شد و حکایت از برگزاری یک کنسرت بزرگ در تخت جمشید داشت. به گفته این تهیه‌کننده درخواست مجوز برای برگزاری این کنسرت در سال ۱۴۰۲ داده شد و درنهایت با صدور مجوز از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اجرا شد. برگزاری این کنسرت مخالفانی داشت که اغلب با نگاه و دغدغه حفظ میراث فرهنگی طرح می‌شد. آنها این موضوع را تهدیدی برای این مکان تاریخی می‌دانستند و می‌گفتند اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد باید زیرساخت‌های لازم فراهم شود و ارزیابی کیفی از منظر صدا، فاصله کافی از بناهای تاریخی و انبوه جمعیت در نظر گرفته شود.

مخالفت‌ها با این موضوع تا جایی ادامه داشت که وزیر ارشاد در حیاط هیات دولت گفت: «با همکاری وزارت میراث و با در نظر گرفتن همه استانداردهای لازم برای حفظ بنای تاریخی اتفاقی که تا امروز سابقه نداشت را رقم زدیم و برای اولین بار کنسرتی در تخت جمشید اجرا کردیم.

وظیفه ما حفظ میراث فرهنگی است و همه عوامل را در نظر گرفتیم.» در دولت سیزدهم البته با وجود تذکر کارشناسان میراث تاریخی و فرهنگی مجوزهای دیگری هم برای اجرا در مکان‌های تاریخی مانند کاخ نیاوران، کاخ عالی‌قاپو و کاخ سعدآباد داده شده است.

برای مثال در این سال‌ها کنسرت «پرواز همای» با همراهی گروه «مستان» روی پله‌های کاخ ملت در کاخ سعدآباد و چند متر آن طرف‌تر از جایی که ۹ سال پیش ترک‌های دیوار جنوبی کاخ سفید ملت به وجود آمدند، برگزار شد و چند سال بعد در همان محوطه کنسرت نمایش «سی» برگزار شد که کم به فضای سبز آنجا آسیب نزد. بعد از آن هم سال گذشته بود که علیرضا قربانی در چند شب مداوم در کاخ سعدآباد اجرا داشت که با استقبال فراوانی همراه بود.

برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی به شرط در نظر گرفتن زیرساخت‌ها از این نظر اهمیت دارد که می‌تواند حلقه ارتباط میان مردم با میراث فرهنگی را تنگ‌تر و مستحکم‌تر از قبل کند و ایران فرهنگی را در مسیر درستی قرار دهد.

اخذ مالیات بر گردش کنسرت‌های موسیقی در دست بررسی

۲۴ بهمن ۱۴۰۲ بود که وزیر ارشاد در حیاط هیات دولت درباره مالیات هنرمندان و همچنین مالیات بر گردش مالی کنسرت‌های موسیقی گفت: «ما موافق عدالت مالیاتی هستیم. هر کس در هر شغلی درآمد قابل احصایی داشته باشد باید مالیات آن را پرداخت کند؛ بین هنرمند و غیرهنرمند هم تفاوتی نیست. هنرمندی که اوضاع کارش پررونق است چه اشکالی دارد مالیات بدهد؟ این حق مردم و دولت است که از او مالیات بگیرند ما هم با این موضوع موافقیم؛ اما در کل خوانندگان ما ۱۵ تا ۲۰ خواننده هستند که استقبال عمومی بالایی دارند.

بقیه اصحاب هنر یا موسیقی مانند موسیقی محلی، موسیقی اقوام و موسیقی نواحی یا موسسات قرآنی درآمدی ندارند.» درحال حاضر طبق قانون موسسات فرهنگی مشمول بند لام ماده ۱۳۹ قانون فعلی مالیات‌های مستقیم می‌شوند. با در نظر گرفتن این قانون فعالیت‌های انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی و فرهنگی و هنری که به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می‌شوند از پرداخت مالیات معاف ‌هستند. براساس پیگیری‌هایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم این امر در لایحه جدید مالیات در حال بحث و بررسی است و هنوز تصمیم قطعی گرفته نشده است.

بررسی ترکیب احتمالی وزارت ارشاد

کتاب را جدی بگیرید


«کتاب گران است، کتاب خوب پیدا نمی‌شود، کتاب‌های تالیفی کم است، قاچاق کتاب را کنترل کنید و... » همه این جمله‌ها را اگر با کسانی که در حوزه کتاب فعالیت می‌کنند صحبت کنید، خواهید شنید. مسائلی که باید مدنظر وزیر آینده و معاون فرهنگی مطلبوعش باشد تا بتوانند این حوزه را به دور از نگاه‌های سلیقه‌ای مرسوم مدیریت کنند. اینکه سیدعباس صالحی چه چیزی را در حوزه کتاب تحویل می‌گیرد، در چند بخش یادآوری می‌کنیم.

بررسی ترکیب احتمالی وزارت ارشاد

ادامه راه تولید کاغذ

در این سال‌ها همیشه با معضل کاغذ برای حوزه کتاب و نشر مواجه بودیم. بالارفتن قیمت دلار ضربه اولیه‌اش را به کاغذ می‌زد و ناگهان قیمت آن را بالا می‌برد و در ادامه یا کاغذ در بازار ناپدید می‌شد یا اینکه آنقدر گران بود که بالطبع قیمت کتاب را هم بالا می‌برد.

با روی کارآمدن دولت سیزدهم یکی از آن مواردی که بسیار مورد توجه قرار گرفت موضوع کاغذ داخلی و راه‌اندازی دوباره کارخانه کاغذ بود تا این کالای استراتژیک را خودمان تولید کنیم. برخی کارخانه‌ها مثل چوب و کاغذ مازندران بخشی از این بار را به دوش گرفتند. چند کارخانه هم در جنوب کشور فعال شدند. طبیعتا همچنان نیاز داریم که این حوزه با جدیت این دولت دنبال شود تا همه کارخانه‌های کاغذی که در کشور وجود دارد، دوباره به چرخه تولید بازگردند و بتوان از ظرفیت آنها استفاده کرد.

فقط آمار مهم نیست!

یکی از مشخصه‌هایی که در پیشرفت یک کشور مورد توجه قرار می‌گیرد حجم کتاب‌های منتشرشده در یک سال است. منظور از انتشار کتاب تعداد آثاری است که به‌صورت تالیفی یا ترجمه در اختیار عموم قرار گرفته است.

تعداد شمارگان هم یکی دیگر از شاخص‌های مهم برای کتاب‌خوان قلمداد کردن مردم یک سرزمین محسوب می‌شود؛ موضوعی که در کشور ما در این سال‌ها همه از کم شدن آن نگرانند و رسیدن تیراژ کتاب‌ها از سه هزار به ۱۰۰ نسخه را یکی از موارد مهمی می‌دانند که نباید از کنارش به‌راحتی گذشت. در این سه سال بسیار شنیدم که در یک سال حدودا ۱۲۰ هزار عنوان کتاب منتشر شد اما طبیعتا مهم‌تر از تعداد کتاب‌ها کیفیت آنها و شمارگان است که توجهی به آن نمی‌شود.

ترجمه کتاب مغفول است

طبیعتا حضور در بازارهای جهانی برای ادبیات ما که نشانه فرهنگ کشورمان است بسیار مهم و حیاتی است. در همه دنیا وقتی کتابی منتشر می‌شود نویسنده و ناشر تلاش‌شان را می‌کنند تا کتاب در همه‌جا دیده شود و نویسندگان و ناشران ما هم از این قاعده مستثنی نیستند. اما شرایط این کار در کشور ما بسیار سخت است چون اراده‌ای برای این کار وجود ندارد و همین باعث شده بعد از ۴۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان در بحث ترجمه آثار ایرانی گرفتار مصائب بسیاری باشیم و در جایی که می‌توانستیم از فرهنگ و رویاها و قصه‌های ایرانی بگوییم، هیچ کاری انجام نشده است و تقربیا با آماری که گرفتیم حدودا سه‌دهم‌ درصد از کتاب‌های چاپ‌شده ترجمه می‌شود.

منبع: روزنامه فرهیختگان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۱۹:۵۳ - ۱۴۰۳/۰۵/۳۰
    0 0
    براندتزان صد دین ترکیب احتمالی ..

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس