به گزارش مشرق، «کارین ژان پی یر» سخنگوی کاخ سفید در تازهترین اظهارات خود در خصوص پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران و مذاکرات احیای برجام مدعی شده است: "ما بارها اعلام کردهایم که دیپلماسی را به عنوان بهترین راه برای دستیابی به یک راه حل دائمی موثر برای برنامه هستهای ایران در نظر میگیریم. ما در سه و نیم سال گذشته، این اظهارات را تکرار کردهایم و معتقدیم دیپلماسی بهترین روش میباشد. با این حال، ما در حال حاضر از آن بسیار دور هستیم."
این مقام آمریکایی در حالی چنین ادعایی را بر زبان می آورد که در جریان برگزاری سلسله مذاکرات احیای توافق هستهای در دولت شهید رئیسی، کاخ سفید با پرهیز از پذیرش راستی آزمایی و ارائه تضمین در خصوص بازگشت به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی، مانع از احیای این توافق شد.
فراتر از آن، آمریکا به آژانس بین المللی انرژی اتمی دستور داد تا پرونده موسوم به موارد ادعایی را در قبال تهران مفتوح نگاه دارد تا بتواند با استناد به آن، شبکه بازرسیهای گسترده و فرازمانی-فرامکانی خود را در کشورمان شکل دهد.
در چنین شرایطی آمریکا ژست بازیگری طلبکار و طرفدار دیپلماسی را به خود میگیرد.
آنچه مسلم است اینکه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان، باید بدون ملاحظه کارشکنیها و سنگ اندازیهای کاخ سفید مسیر احیای برجام را برای افکار عمومی ایران و دنیا روایت کند در غیر این صورت آمریکا روایت سازی کاذب خود را از این روند ارائه خواهد داد.
حقیقت در خصوص رویکرد برجامی واقعی آمریکا غیر قابل انکار است:
در دستگاه سیاست خارجی آمریکا برنامههای متفاوتی درخصوص بحث سرنوشت برجام ارائه شده اما نکته آنجاست که اجماعی بر سر آنها وجود ندارد.
حتی بین خود دموکراتها طیفهای گوناگونی وجود دارند که نسبت به ایدههایی مثل توافق موقت یا تداوم سیاست فشار حداکثری علیه ایران کاملاً تردید دارند. بنابراین الان نقطهثقل تمرکزشان روی بحث احیای برجام است.
اصل ماجرا این است که واشنگتن در ابتدای حضور بایدن در کاخسفید، تاکتیک بازگشت پوچ به برجام را درنظر گرفته بود و افرادی مثل جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا یا آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه این کشور تاکید داشتند که آمریکا درظاهر به برجام بازگردد اما درعمل تحریمهای ایران را بهصورت قطرهچکانی بردارد. اما الان که آمریکاییها بهنوعی بر سر دوراهی بازگشت واقعی به برجام و ادامه مسیر دوران ریاستجمهوری ترامپ و البته پذیرش عواقب آن گرفتار شدهاند، ما شاهد خلق این تناقضها در حوزه سیاست خارجی آمریکا هستیم.
بدیهی است که با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و بی تعهدی مطلق تروییکای اروپایی در تامین مطالبات برحق جمهوری اسلامی ایران پس از سال ۲۰۱۸میلادی (زمان خروج دولت ترامپ از توافق هسته ای)، اکنون هزینه اصلی بازگشت به توافق هستهای بر عهده غرب خواهد بود.
مقامات کاخ سفید و اتحادیه اروپا تلاش در وارونه سازی و القای تصویری دروغین به افکار عمومی دنیا در خصوص این حقیقت محض دارند.
راه حل معضلی که به واسطه خروج آمریکا از توافق هستهای و بدعهدی اتحادیه اروپا در برجام ایجاد شده نیز مشخص است: بازگشت واقعی غرب به توافق هستهای و دیگر هیچ!