به گزارش مشرق، حدود دو سال بعد از ظهور ChatGPT که طوفان عظیمی را در جهان به پا کرد، سر و کله هوش مصنوعی مولد پیدا شد که به نظر میرسد بسیاری از معادلات را برهم ریخته و توانسته هوش مصنوعی را چند پله ارتقا دهد.
در حال حاضر هزینههای بالایی صرف ایجاد و استفاده از مدلهای بزرگتر از این فناوری میشود. در این مسیر، محققان، فناوران و نوآوران و کارآفرینان متعددی با یکدیگر در حال رقابت هستند.
با توجه به عصر هوش مصنوعی که در آن قرار داریم، بسیاری از استارتاپها و شرکتهای مطرح و نامی دنیا به دنبال پیشگام شدن در این فناوری هستند که تعداد زیادی از آنها در سیلیکونولی، قطب فناوری آمریکا و حتی دنیا مستقر هستند.
اما با روی کار آمدن فناوری هوش مصنوعی مولد حتی به نظر میرسد این منطقه نوآورانه نیز شاهد دگرگونیهای قابل توجهی شده است. این تغییر فناوری، چشمانداز این منطقه را نیز تغییر داده و تغییرات عمیقی را در چگونگی عملکرد و نوآوری کسبوکارها ایجاد میکند.
هوش مصنوعی مولد جدیدترین نیروی محرکه در سیلیکونولی به شمار میرود که مرزهای فناوری را جابهجا کرده است.
شرکتهای فناوری منطقه، در ترکیب این پیشرفتها، ادغام هوش مصنوعی در محصولات و خدمات خود برای باقی ماندن در رقابت و با بلوغ این فناوری و نفوذ آن احتمالا از سیلیکونولی نیز فراتر خواهند رفت و صنایع و اقتصادهای جهانی را تغییر خواهند داد.
آینده عملیات تجاری، نوآوری و حتی اشتغال بهطور فزایندهای با قابلیتهای هوش مصنوعی مولد شکل خواهد گرفت.
افزایش رقابت بر سر شکل جدید هوش مصنوعی
هوش مصنوعی مولد به فناوریهایی اطلاق میشود که محتواهایی چون متن، تصاویر و موارد دیگر را ایجاد کرده و در حال تبدیل شدن به یک فناوری اساسی در صنایع مختلف است. تاثیر این فناوری هوش مصنوعی چندوجهی است بهگونهای که از یکسو، با خودکار کردن بسیاری از وظایف که بهطور سنتی به مداخله انسانی نیاز داشتند، بهرهوری را افزایش میدهد؛ بهعنوان مثال هوش مصنوعی با تولید گزارش، کدنویسی و تولید محتوای بصری به کارمندان کمک میکند تا بیشتر روی وظایف استراتژیک، خلاقانه و با تاثیر بالا تمرکز کنند.
شرکتهای فعال در این حوزه دریافتهاند هوش مصنوعی مولد با انجام سریعتر و دقیقتر وظایف نسبت به نیروی انسانی، کارایی را بهبود بخشیده و هزینههای عملیاتی را تا حد زیادی کاهش میدهد.
همچنین هوش مصنوعی مولد، نوآوری را تقویت کرده و راههای جدیدی را پیش روی مشاغل قرار میدهد. استارتاپها و شرکتهای تاسیسشده، از کمپینهای بازاریابی شخصی گرفته تا توسعه محصولات و خدمات جدید، بهطور یکسان در حال بررسی کاربردهای جدید این فناوری هستند.
این روند باعث ایجاد موجی از سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی خواهد شد؛ چراکه شرکتها برای تبدیل شدن به پیشگامان در این زمینه بهسرعت در حال رقابت هستند.
چشم OpenAI به جایگاه دوم باارزشترین استارتاپ آمریکایی
آنچه از شواهد پیداست، هوش مصنوعی مولد در حال ایجاد تحول در سیلیکونولی است؛ منطقهای که بسیاری از یونیکورنها با درآمدهای میلیاردی در آن مستقر هستند. کارشناسان گمانهزنی کردهاند تحولی که با روی کار آمدن این فناوری قرار است در سیلیکونولی رخ دهد، مربوط به تحول غولهای فناوری است بهطوریکه دیگر نه خبری از یونیکورنهای یک میلیارد دلاری خواهد بود و نه دکاکورنهای ۱۰ میلیارد دلاری، بلکه دیگر عصر هکتوکورنهای ۱۰۰ میلیارد دلاری است.
OpenAI بهعنوان خالق ChatGPT با برنامهریزیهایی که کرده قرار است با کمک گرفتن از سرمایهگذاران خطرپذیر بزرگتر، میزان سرمایه خود را از ۶.۵ میلیارد دلار گسترش دهد. درصورتیکه این شرکت بتواند با VC های بزرگ به تفاهم برسد، ارزش OpenAI به چیزی حدود ۱۵۰ میلیارد دلار خواهد رسید که بهعنوان دومین شرکت آمریکایی بعد از SpaceX با سرمایه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار شناخته خواهد شد.
به گزارش «فایننشالتایمز»، این شرکت قصد دارد با کسب سرمایهگذاری ۵ میلیارد دلاری از سرمایهگذارانی چون اپل، انویدیا، مایکروسافت و ترایو کپیتال، حجم سرمایهگذاری خود را افزایش دهد که این معامله میتواند به دو برابر شدن ارزش استارتاپهای هوش مصنوعی نیز کمک کند.
این شرکت در هفتههای اخیر با این سرمایهگذاران درباره دور جدیدی از تامین مالی برای پیشبرد طرحهای بلندپروازانه خود بهمنظور توسعه مدلهای هوش مصنوعی با عملکردی بهتر از هوش انسان مذاکراتی را انجام داده که به نظر میرسد این سرمایهگذاران نسبت به رقبای خود از قبیل آنتروپیک، گوگل و متا امتیاز بیشتری دارند. براساس شرایطی که در تفاهمنامه عنوان شده، OpenAI ارزشگذاری ۱۵۰ میلیارد دلاری را هدف قرار داده که یک جهش بزرگ از ارزشگذاری ۸۶ میلیارد دلاری در ابتدای سال جاری به شمار میرود اما این شرکت همچنان برای پیروز شدن بر رقبای خود، به دنبال سرمایه جدید ۵ میلیارد دلاری است تا بتواند ارزش خود را بالاتر ببرد.
سرمایه نهایی جمع شده میتواند از ۶.۵ میلیارد دلار ارزش این شرکت هم فراتر رود. از قرار معلوم، شرکت «ترایو کپیتال» بهعنوان یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر، در دور جدید سرمایهگذاری OpenAI حضور دارد و انتظار میرود قریب یک میلیارد دلار روی این شرکت سرمایهگذاری کند.
این استارتاپ از زمان راهاندازی چت بات ChatGPT در سال ۲۰۲۲ به سرعت گسترش یافته و درآمد آن در ابتدای سال به ۲ میلیارد دلار در سال رسید اما به دلیل مواجهه با رقبای متعدد و نیز از آنجایی که هزینههای توسعه مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی بهطور تصاعدی افزایش مییابد، همچنان میتوان OpenAI را یک شرکت زیانده حساب کرد.
به دلیل فشار زیادی که سرمایهگذاران بهمنظور کسب بازده بالاتر به سازندگان مدلهای هوش مصنوعی وارد میکنند، این شرکت استارتاپی بهعنوان پیشگام در عرصه هوش مصنوعی، در بحبوحه نگرانیهایی که در این مورد دارد به تامین مالی و کسب سرمایه میپردازد.
افزایش ۴۰ برابری سرمایه OpenAI
مواجهه با فناوری جدید هوش مصنوعی مولد، سه چالش بزرگ را پیش روی شرکتهای فناور و نوآور ایجاد میکند. یکی از مهمترین چالشها این است که سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) قادر به تامین مالی عظیم مورد نیاز برای شرکتهایی چون OpenAI نیستند تا بتوانند مدلهای توسعهیافته هوش مصنوعی را گسترش دهند. دومین چالش موجود، این است که مقیاس فناوری نسبت به روشهای پیشین بسیار متفاوت است و چالش سوم اینکه این فناوری به شیوههای متفاوتی برای پولسازی وابسته است.
نخستین شوکی که سرمایهگذاران خطرپذیر با آن روبهرو میشوند، حجم حوالههایی است که برای تامین سرمایه به سازندگان برای ساخت مدلهای بزرگ زبانی (LLM) مانند موارد مشابه ChatGPT به کار میآیند. طبق گزارش منتشرشده از مرکز جمعآوری داده PitchBook، متوسط میزان سرمایه تامینشده از سوی VC ها در سال گذشته در آمریکا حدود ۱۵۰ میلیون دلار بود.
به نظر میرسد OpenAI به دنبال جمعآوری بیش از ۴۰ برابری سرمایه خود نسبت به سایر سرمایهگذاران است. بزرگترین حوالهای که برای LLM ها تامین شده، حوالههایی هستند که نه از سوی VC های صنعت بلکه از سوی غولهای فناوری نوشته شدهاند. مایکروسافت از سال ۲۰۱۹ حدود ۱۳ میلیارد دلار روی شرکت OpenAI سرمایهگذاری کرده است. در سال جاری نیز آمازون حدود ۴ میلیارد دلار روی شرکت «آنتروپیک» سرمایهگذاری کرده که یکی از رقبای سرسخت OpenAI شناخته میشود.
اما آنچه در اینجا اهمیت دارد، این موضوع است که غولهای فناوری تنها به سرمایهگذاری مالی بسنده نمیکنند بلکه خدمات سیستمهای ابری آنها، محاسبات قدرتمندی را برای آموزش مدلهای زبانی بزرگ استارتاپی و نیز توزیع محصولات آنها ارائه میدهد.
OpenAI، این کار را به واسطه همکاری با سیستم ابری Azure مایکروسافت و خدمات شبکه آمازون «آنتروپیک» انجام میدهد. شواهد نشان میدهد در میان VC های حاضر، مایکروسافت بالاترین سرمایهگذاری را در دور نهایی تامین مالی، روی OpenAI انجام میدهد.
اپل که قرار است فناوری ChatGPT را در قالب آیفون در اختیار کاربران خود قرار دهد و «انویدیا» که حجم عظیمی از تراشهها را به این شرکت میفروشد، در بالا بردن ارزش این شرکت ایفای نقش میکنند.
بودجه اختصاصیافته به LLM برابر با بودجه اولیه سیلیکونولی
اما برخی از سرمایهگذاران خطرپذیر با توجه به هزینه بالایی که باید برای ورود به این جمع بپردازند، ناامید هستند. همانطور که پیشتر گفتیم، افزایش سرمایه شرکت OpenAI بیش از همه توسط شرکت «ترایو پکیتال» صورت میگیرد که بهعنوان یک سرمایهگذاری مستقر در نیویورک، سرمایهگذاریهای بزرگی روی استارتاپهای باارزش از قبیل «استریپ» انجام داده که بهعنوان یک شرکت پرداختی فعالیت میکند که بهتازگی به ارزش ۶۵ میلیارد دلاری دست یافته است.
سرمایهگذاران بزرگ سیلیکونولی را شرکتهایی چون «سکویا کپیتال» و «اندریسن هوروویتز» تشکیل میدهند که به تامین افزایش سرمایه ۶ میلیارد دلاری شرکتها کمک کردهاند اما حجم سرمایهای که در این میان وجود دارد، بیانگر آن است که برخی VC ها شیوههای عمل جدید را اتخاذ کردهاند.
معمولا شرکتهای سرمایهگذاری، سرمایه مورد نظر خود را بهمرور به استارتاپها تزریق میکنند. در عصر هوش مصنوعی مولد، استارتاپها با بیشترین سرمایه قدرت محاسباتی، داده و محققان، امتیاز بالایی برای رقابت دارند.
از دیگر چالشهای بزرگ برای سرمایهگذاری VC ها، مقیاسپذیری فناوریهای جدید است. به نظر میرسد تامین بودجه برای مدلهای زبانی بزرگ (LLM) تا حد زیادی مشابه بودجههای اولیهای است که در ابتدا به سیلیکونولی تعلق میگرفت و طی آن، VC ها روی شرکتهای تولیدکننده تراشه و استارتاپهای اینترنتی سرمایهگذاری میکردند.
با توجه به نرمافزاری که در پسزمینه بیشتر شرکتهای اینترنتی سیلیکونولی وجود داشت، استارتاپها تمرکز مالی خود را روی رشد هرچه سریعتر خود میگذاشتند اما امروزه، مفهومی که بیش از هرچیز به آن توجه میشود، قوانین مقیاسپذیری است؛ به این معنی که هرچه شرکتی بتواند قدرت محاسباتی و دادهای بیشتری را در حوزه هوش مصنوعی به کار گیرد، قادر خواهد بود مدلهای هوشمندانهتری را خلق و محصول رقابتیتری را وارد بازار کند.
یکی از محققان مدرسه «وارتون» در دانشگاه پنسیلوانیا عنوان میکند فناوری جدید LLM به قدرت محاسباتی و دادهای چهار برابری نسبت به گذشته نیاز دارد.
به عبارتی، در سال ۲۰۲۲، همزمان با رونمایی از فناوری ChatGPT، آموزش این مدلها ۱۰ میلیون دلار یا کمتر هزینه دربرداشت اما از آن زمان تاکنون با توجه به رشد چند برابری هوش مصنوعی در دنیا، برخی از همین مدلهای جدید با هزینهای ۱۰۰ میلیون دلاری یا حتی بیشتر آموزش داده میشوند.
با رشدی که وجود دارد، انتظار میرود این رقم بهزودی به یک میلیارد دلار هم برسد و حتی از ۱۰ میلیارد دلار نیز فراتر رود. OpenAI در دوازدهم سپتامبر یک جفت مدل جدید موسوم به ۰۱ (Strawberry) را معرفی کرد که بهگونهای طراحی شده که بیان استدلال را دقیقتر کرده تا پاسخهای دقیقتری به کاربر ارائه دهد. این مدل تنها با چهار ثانیه فکر کردن میتواند سوال مورد نظر کاربر را پاسخ دهد. این شیوه گام به گام پیش رفتن بهویژه در موضوعات پیچیدهای چون ریاضی و علوم کاربرد دارد و قدرت محاسباتی را نیز ارتقا میدهد.
بسیاری از VC ها خارج از بازار قیمتگذاری میشوند و در عوض اینکه پولی را به مدلهای هوش مصنوعی اختصاص دهند، این سرمایه را به استارتاپهایی تزریق میکنند که در تولید مدلها عملکرد برتری دارند مانند شرکتهای ارائهدهنده ابزارهای کدگذاری یا شرکتهای مراقبت بهداشتی مجازی. با توجه به فشار صنعت بر عملکرد استارتاپها برای بازدهی بیشتر مدلهای LLM، این فرآیند تغییر بزرگی را در VC ها ایجاد میکند.
تبلیغات دیجیتال که از چند دهه گذشته یکی از شیوههای محبوب معرفی شرکتها و محصولات آنها در سیلیکونولی بوده، امروزه بدون در نظر گرفتن اعتبار کاربران، در ابزارهای هوش مصنوعی مولد ادغام شده است.
همچنین اشتراک هم دشوارتر شده، بهطوریکه شرکتهای نرمافزاری معمولا ماهیانه به ازای هر کاربر اشتراک دریافت میکنند اما از قرار معلوم، همزمان که شرکتها عوامل هوش مصنوعی را برای کمک به نیروی انسانی در انجام کارها گسترش میدهند، تعداد کاربران کاهش مییابد.
رقابتی که آسان به دست نیامده
با تمام تلاشهایی که OpenAI برای بالا بردن ارزش و سرمایه خود انجام میدهد، هنوز برخی به دنبال آن هستند که چگونه فرآیند رشد درآمدی این شرکت میتواند ارزشگذاری آن را افزایش دهد، بهویژه با رقابتی که با مدلهای کوچکتر و ارزانتر هوش مصنوعی ایجاد کرده است. آنچه مسلم است، برای یک شرکت «هکتوکورن» پیشتاز ماندن درمقابل سایر رقبا کار آسانی نیست.
«آنتروپیک» با پشتیبانی آمازون، سرمایهگذاریهای هنگفتی در این مسیر انجام داده است. گوگل، متا و Xai نیز به نوبه خود سرمایه بالایی را اختصاص دادهاند. بنابراین رقابت تنگاتنگی در این میان وجود دارد.
این زنگ خطری برای سیلیکونولی است و اگر سایر شرکتهای مستقر در سیلیکون ولی هم به دنبال وارد شدن در گردونه رقابت با این شرکتها و ماندگاری در این مسیر هستند، باید سریع حرکت کرده و نوع تفکر و مسیر حرکت خود را تغییر دهند. در غیر این صورت از قطار پیشرفتی که چند سالی است به راه افتاده، جا میمانند.