به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: شرایط حاکم بر منطقه، اگر نگوییم «بیسابقه»، «کم سابقه» است. رویارویی ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی «علنیتر» شده و رفته رفته طرفین «تعارفات دیپلماتیک» و «جنگهای غیرمستقیم و پنهانی» را کنار گذاشته و در حال ورود به نوعِ دیگری از تقابل با یکدیگرند.
ترور ناجوانمردانه سید مقاومت و حدود ۴۰۰ غیرنظامی دیگر با ۸۵ تُن بمب سنگرشکنِ آمریکایی - و اعلام آن در تریبونهای رسمی- و از آن سو، حمله بیسابقه، سنگین و پُرخسارت سهشنبه شب ایران به سرزمینهای اشغالی، از جمله دلایل این ادعاست. این وضع به کجا خواهد رسید؟ آیا رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کرده و پاسخ این حمله را خواهد داد؟ اگر «بله» پاسخ بعدی ایران چگونه خواهد بود؟ آیا این تقابل در نهایت به «جنگ تمام عیار» بین ایران و متحدانش در یک طرف و رژیم صهیونیستی و متحدانش از طرف دیگر، ختم خواهد شد؟ و سؤال آخری که در این یادداشت به آن میپردازیم این است که، در چنین فضای پُرتنشی، رسانه چه نقشی دارد؟ بخوانید:
۱-ریشه رفتارهای جنونآمیز رژیم صهیونیستی را میتوان درون سرزمینهای اشغالی یافت. نباید فراموش کرد مدتها قبل از عملیات طوفانالاقصی، این سرزمین اشغال شده به شدت درگیر مشکلات داخلی بود. روی کار آمدن دولتهای ائتلافی ضعیف که با یک استعفا فرومیپاشید، در این سرزمین تبدیل به امری عادی شده بود. ورود «فرا ارتودوکسها»(Ultra-Orthodox) به داخل کابینه رژیم صهیونیستی و خشم و تظاهراتهای اعتراضی شهرکنشینان علیه افتادن کنترل امور در دستان این افراطیون عصرحجری و به طور کلی به هم ریختگی بیسابقه داخلی، از جمله دلایل ابتدائی وضعیتی است که امروز صهونیستها درگیر آنند. میخواهیم بگوییم، اگر عملیات طوفانالاقصی هم نبود، این رژیم رو به سراشیبی بود و حماس با این عملیات بینظیر و تاریخی، به این سراشیبی شیب و سرعت بیشتری داد. رژیمی که در سراشیبی سقوط است یا حتی حس میکند در حال سقوط است! برای نجات خود، دست به رفتار جنونآمیزی میزند. میخواهیم دلایل تغییر در رفتارهای امثال نتانیاهو که به شرایط امروز منجر شده است را ریشهیابی کنیم.
۲- صهیونیستها طی یکسال گذشته، به اندازه تمام ۷۵ سالی که برای خود کشور جعل کردهاند، تحقیر شدند. چه در جریان عملیات طوفان الاقصی، چه در جریان جنگ غزه و چه در رویارویی با محورهای قدرتمند مقاومت مثل یمن و حزبالله و عراق. صهیونیستها تحقیرشدگانی هستند که در طول تاریخ عادت کرده بودند، با دادن لقبهایی مثل «چهارمین ارتش قدرتمند جهان»، «دموکراتترین کشور منطقه» و.... دیگران را تحقیر کنند. چنین رژیمی برای بازگشتن به قبل، دست به هرکاری میزند. تغییر روش جنگ از «پنهانی» و «کنترل شده» به «علنی و دیوانهوار» میتواند به این دلایل هم باشد.
۳- این که فرجام این روند، چه خواهد بود به مؤلفههای متعددی بستگی دارد. اگر رژیم صهیونیستی به همین روندی که شروع کرده ادامه دهد، وقوع جنگ تمام عیار در منطقه حتمی است. اگر افسارشان کشیده شود، زمان فروپاشیشان کمی به عقب خواهد افتاد. در این که این رژیم رفتنی است شکی نیست و این ادعا نیز صرفا یک تحلیل ژورنالیستی نیست. دلایل زیادی وجود دارد که اثبات میکند، «اسرائیل» رفتنی است. مهمترینِ این دلایل، «مصنوعی بودن» اسرائیل است. کشورهای مصنوعی و زورکی، که حیات خود را در مرگ دیگری میبینند، نمیتوانند ادامه دهند. فرهنگ، تمدن و کشور را نمیتوان به زور پول و خون و قدرت ساخت. بنابر این اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی به سیاستهای فعلی خود ادامه دهند، باید منتظر جنگ نهائی و سرنوشت ساز بود. جنگی که سرنوشت منطقه را تعیین خواهد کرد!
۴- احتمال این که دشمن، در واکنش به سیلیِ تاریخی سهشنبه شب ایران، دست از پا خطا کند، وجود دارد.
در همین رابطه «سی ان ان» سهشنبه شب اعلام کرد، ایران تعداد زیادی موشک بالستیک را به سمت اسرائیل (احتمالا مراکز حساس نظامی، زیرساختهای اقتصادی و...) نشانه رفته است تا چنانچه اسرائیل پاسخ حملاتش را داد، اقدام کند. برای این که معنای این جملات را بهتر بفهمیم یادآوری میکنیم که در حملات سهشنبه شب - به قول آن افسر سابق سیا- ایران شرافتمندانه جنگید و زیرساختهای اقتصادی و غیرنظامیان را هدف قرار نداد. اما طبق گزارش سی ان ان، حمله بعدی بسیار متفاوتتر از عملیات وعده صادق ۲ خواهد بود! در این صورت وقوع هر سناریویی محتمل است.
۵- تجربه ثابت کرده است، موازی و کنارِ هر جنگ سختی، یک جنگ نرم و رسانهای به راه میافتد که اهمیت آن بعضا حتی، از جنگ سخت بیشتر است. رسانه میترساند، روحیه میدهد، مطالبه میکند، به واکنشهای بعدی جهت میدهد، شکست را پیروزی و پیرزی را شکست جلوه میدهد، متحد میکند، اتحادها را میشکند، ضعف را قوت و قوت را ضعف «جا» میزند و... در شرایط امروز ایران و منطقه نیز، رسانه نقش بسیار بسیار مهم و پررنگی دارد. تردید نداشته باشید اگر مطالبه مردمی -که خود متاثر از رسانه و تحلیلهای کارشناسی است- نبود، سپاه پاسداران چه بسا باز هم این عملیات را عقبتر میانداخت.
به عبارتی درخواستهای مردم برای زدن رژیم صهیونیستی که از طریق رسانهها به خوبی پوشش داده شد و به گوش مسئولین رسید، تاثیر بسزایی در، هم عملیاتی شدن وعده صادق ۲ و هم موفقیت آن داشت. این رسانه باید همچنان در میدان باشد و مردم را به اتحاد دعوت کند. «اتحاد» بینظیری که امروز بین مردم ایران و محورهای مقاومت شکل گرفته، باید با کمک همین رسانهها حفظ شود در غیر این صورت رسانههای داخلی و خارجیِ حریف با خبرهای جعلی مثل «یحیی سنوار جاسوس اسرائیل بود»! و استفاده از برخی تکنیکهای شیطانی این اتحاد را شکسته و روحیه بالای ما را تضعیف خواهند کرد. هیچ ارتش و قدرت نظامی بدون حمایتهای مردمی و اتحاد ملی-که از هنرهای رسانه است- نمیتواند به راحتی حریف دشمن شود. اگر رسانههای ما درست عمل نکنند، دشمن میتواند با رسانههای خود، ورق را برگرداند.
۶- قبل از عملیات وعده صادق ۲، با هدف شکستن اتحاد محورهای مقاومت و مردم بود که، رسانههای دشمن با تمام قدرت به میدان آمده بودند. آنها کشتار زنان و کودکان را «موجه» جلوه داده و از نتانیاهو و اسرائیلِ بازنده، یک برنده ساخته بودند. فقط یک لحظه به این جملات دقت کنید: «رژیمی برای کُشتن یک نفر، ۸۵ هزار کیلو بمبِ سنگرشکن ۲۰۰۰ پوندی را به یک محوطه محدود میریزد. بمبهایی که حامل موادشیمیایی و سمی هم هستند. نزدیک به ۴۰۰ غیرنظامی بیگناه کنار این یک نفر به شهادت میرسند طوری که اجساد برخی از آنها به دلیل تکه تکه شدن، اصلا قابل تفکیک و شناسایی نیستند. اینجا رسانه [دشمن] طوری این جنایت قرون وسطایی را پوشش میدهد که اولا توجهات از آن ۴۰۰ نفر به طور کامل پَرت میشود و ثانیا از عامل این جنایت هولناک، یک پیروز و قهرمان میسازد!»
۷- مخاطب جملات بعدی، مردم و اهالی رسانه هستند. این اتحاد باید حفظ شود. اولین شرط حفظ این اتحاد نیز، فاصله گرفتن از رسانههای دشمن و رجوع به رسانههای شناسنامهدار و معتبر است. رژیم صهیونیستی و آمریکا در همین غزه و لبنان نشان دادهاند، جان خبرنگار و مردم عادی و حتی کودکان و نوزادان، ذرهای برایشان اهمیت ندارد و برای رسیدن به اهداف شیطانیشان حاضرند طی یک بازه زمانی یک ساله، ۴۲ هزار غیرنظامی را فقط در غزه سلاخی کنند و وقتی اعتراضی شنیدند بگویند، زیر ساختمان کودکستانی که بمباران کردیم چند نظامی پنهان شده بودند! بیخاصیت بودن سازمانهای عریض و طویل بینالمللی نیز تاکنون، باید بر همگان معلوم شده باشد. این روحیه و اتحاد مثال زدنی که با سیلی جانانه وعده صادق ۲ ایجاد شده است، به هر قیمتی که شده باید حفظ شود.