به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی نوشت: از ۱۲ روز گذشته رژیم صهیونیستی با ورود به یک پروسه پرشدت تروریستی در جنگ به دنبال معکوس کردن تمامی شکستها و ناکامیها در یک سال گذشته در غزه بود و با اجرای عملیات پیجر و بیسیم و سپس ترور دسته جمعی تعدادی از فرماندهان یگان رضوان و نهایتاً عملیات در محله حاره حریک ضاحیه بیروت که به شهادت دبیرکل حزبالله، سیدحسن نصرالله و سردار نیلفروشان و تعدادی از مسئولان حزبالله منجر شد، فضای سنگین رسانهای و عملیات روانی را در تصویر یک پیروزی به اجرا گذاشت.
با اینکه رخدادهای فوق خسارتی جدی ارزیابی میشود، ولی با نگاه به توانمندیهای ساختاری و سیستماتیک حزبالله و توانمندیهای بیتردید نظامی آن و اهدافی که نتانیاهو و دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی برای این عملیاتها ترسیم کرده بودند، حاصل این اقدامات در سطحی تاکتیکی قرار گرفته و امکان تغییر معادله قدرت و جنگ را نداشت.
حزبالله به سرعت و بهرغم فضای سنگین روانی و خسارت به وجود آمده، اقدام برای جایگزینی و انتصابهای لازم و سیر ساختاری برای انتخاب دبیرکل جدید خود را دنبال کرده، ولی برنامهریزیهای نظامی بر اساس طرحهای دقیق پیشبینی شده، به شکل قوی استمرار یافته و به عنوان اولین واکنش به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه، شعاع و شدت عملیاتی خود را به فراتر از تلآویو رسانده و استحکام سازمانی و توانمندیهای خود را به نمایش گذاشت.
در عملیات مجرمانه ضاحیه، برخلاف همه شدت ۸۳ تنی بمبها و بمب سنگرشکن و روایت قدرتی که در رسانهها ترویج کرد، بر اثر انفجار به شهادت دبیرکل حزبالله و دیگر عزیزان مقاومت منجر نشد و در این بمبها از گاز شیمیایی استفاده شده که مصداق روشن جنایت جنگی است و رژیم صهیونیستی تلاش کرد با روایتی کذب، به نفوذ و قدرت اطلاعاتی خود متمرکز شود تا اصل بهکارگیری تسلیحات ممنوعه به حاشیه رود.
در فضای امنیتی و روانی موجود، رژیم صهیونیستی که در ابعاد مختلف نظامی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی در مرز بحران قرار گرفته و حتی برای تأمین نیروی نظامی به اعطای تابعیت به پناهندگان آفریقایی روی آورده تا ناتوانی و خستگی و بیانگیزگی نظامیان خود را جبران نماید، برای اختلال در روند بازیابی ساختاری حزبالله ژست عملیات زمینی محدود در خاک لبنان گرفت که با واکنش مقاومت روبهرو شد و حزبالله نیروهای نظامی یا اهداف یکصد کیلومتری، تلآویو و مرکز موساد و پایگاه ۸۲۰۰ و نقاط حساس آنها را با موشکهای نسل جدید هدف قرار داد.
در معادله فعلی، رژیم صهیونیستی با تصور اینکه توان نظامی حزبالله دچار انفعال است، پیروزیسازی و تثبیت و تحکیم کارکردهای عملیاتی ۱۲روز گذشته را به کمک تبلیغاتی هالیوودی در دستور کار قرار داد، ولی به شدت از یک پدیده استمرار و افزایش فرسایش رنج میبرد. یعنی آنچه قرار بود با بزرگنمایی و راهبردی کردن عملیاتهای ۱۲روز گذشته به یک پیروزی قطعی تبدیل شود و نتایج سیاسی آن را کسب کند، معکوس شد و نه تنها اهداف اعلام شده به حاشیه رفته، بلکه با گسترش دامنه عملیاتی مقاومت، جمعیت آوارگان و شرایط اضطراری و خسارتهای گوناگون خود را به شدت افزایش داده و در ظرفیت جنگ فرسایش پرشدت قرار گرفته است.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی و امریکا در کابوس واکنش ایران به جبهه مقاومت، در شرایط اضطراب و خوف به سر میبرند و عملیاتهای مقاومت عراق و یمن، در کنار شدت گرفتن عملیاتهای حزبالله، تصویر کارکردهای تروریستی ۱۲ روز گذشته به حاشیه رفته و به زودی، با موج جدید و وسیعتری از انفجار بحرانهای داخلی مواجه خواهد شد و قواعد جنگ و ابتکار عمل عملیاتی حزبالله و مقاومت منطقهای، رؤیای پیروزی توهمی نتانیاهو را به کمتر از حباب تبدیل میکند.
سایه انتقام و مقاومت مشروع ایران و جبهه مقاومت، که زمان وقوع خود را در شمارش معکوس قرار دادهاند، تحولات منطقه را در سراشیب بحران بیشتر و مرزهای برافراشتن پرچم سفید اسرائیلی نزدیک کرده است. این اولین پیامد به برکت خون شهدای اقدامات تروریستی و شهادت سیدحسن نصرالله است که باقی مانده ارکان این رژیم را ویران میکند.