به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت:
یک روز پس از عملیات طوفان الاقصی جبهه شمال فلسطین اشغالی نیز با شروع عملیات حزبالله در حمایت از غزه فعال شد. در حالیکه که تا دو هفته قبل سطح درگیری در این جبهه محدود باقی مانده بود اما اخیراً این جبهه تبدیل به میدان اصلی جنگ شده است. این نوشتار به بررسی آرایش نظامی رژیم صهیونیستی و حزبالله در این جبهه میپردازد.
راهبرد رژیم صهیونیستی در این جنگ سه ضلع دارد:
متلاشی کردن شبکه فرماندهی
ضلع نخست راهبرد این رژیم متلاشی کردن شبکه فرماندهی و اصطلاحاً بریدن سر حزبالله است. این روند طی روند درگیریهای محدود مرزی با ترورهای هدفمند فرماندهان میدانی ادامه داشت و در پی عدم پاسخ حزبالله به ترور صالح العاروی و فواد شکر در بیروت قدمبهقدم توسط اسرائیل با حذف کادر فرماندهی ارشد، فرماندهی نیروهای رضوان و دبیرکلی حزبالله ادامه یافت. گرچه شدت این روند پس از روزهای ابتدایی تهاجم به لبنان و حذف بخش اعظم فرماندهی ارشد نظامی و مسئولین بخش راکتی، موشکی و پهپادی روندی کاهشی داشته است، اسرائیل بهوضوح در تلاش برای حذف هدفمند فرماندهی میدانی در جنوب لبنان و دیگر فرماندهان مؤثر میانرده است.
به کارگیری برتری هوایی
دومین ضلع راهبرد اسرائیل بهکارگیری برتری مطلق هوایی بهمنظور نابودی توان نظامی حزبالله، کاهش تلفات احتمالی خود و فشار به جمعیت غیرنظامی لبنان است. روزانه تصاویری از هدف قرارگرفتن انبارهای مهمات و راکتهای حزبالله مخابره میشود که به علت انفجارهای ثانویه پس از بمباران قابلتشخیص هستند. همزمان اسرائیل در حال افزایش وسعت مناطق هشدار و خالیکردن جنوب و شمال رود لیطانی از غیرنظامیان است. حملات ادامهدار اسرائیل علیه غیرنظامیان و نیروهای درمانی نقش محرک دیگری برای تخلیه جمعیت جنوب لبنان را بازی میکند تا اشغال طولانیمدت را برای این رژیم تسهیل کند.
ادامه موفقیتهای اسرائیل در ترورهای هدفمند و استهلاک توان نظامی و نابودی انبارهای حزبالله نشانگر برتری اطلاعاتی قاطع این رژیم است. هر چند بخشی از این برتری میتواند به تواناییهای فنی و منابع تکنولوژیک اسرائیلیها نسبت داده شود، مشخصاً بحث نفوذ در حزبالله مشکلی ادامهدار است. در شرایط فعلی حزبالله کار سختی برای تجدید ساختار رهبری و فرماندهی درکنار حل مشکل نفوذ زیر فشار بیسابقه نظامی در پیش دارد.
عملیات زمینی محدود
بااینوجود، از دیدگاه رژیم ضربات هوایی و ترورهای هدفمند برای شکست دادن حزبالله کافی نیستند. در نتیجه ضلع سوم راهبرد اسرائیل آغاز عملیات زمینی به شکل محدود با هدف نابودی مواضع و توان نظامی حزبالله در جنوب لبنان و احتمالاً بعدها اشغال طولانیمدت است. بر اساس تصاویر منتشر شده حضور حداقل دو تیپ پیاده، دو تیپ زرهی، یک تیپ توپخانه، یک تیپ تکاور و یک تیپ چترباز در عملیات اسرائیل در لبنان قابلتأیید است. مناطق عملیاتی فعلی ارتش اسرائیل در محورهای شهرکها و روستاهای مارونالراس، یارون، کفرکلا و عدیسه بوده است. این مناطق در فاصله چندصدمتری و عملاً چسبیده به مرز هستند.
راهبرد عملیات نظامی اسرائیل در راستای کاهش حداکثری تلفات خود در عملیات زمینی است. تاکتیک معمول مشت زرهی این رژیم به علت وجود تسلیحات ضد زره کارآمد در اختیار حزبالله تا کنون اجرا نشده است. شیوه فعلی ارتش رژیم، حرکت پیاده نیروها به سمت شهرکها و روستاهای مرزی و تلاش برای پاکسازی آنان است.
گرچه تمامی شواهد حاکی از نیت اسرائیل برای گسترش مناطق عملیات و اشغال دائمی هستند، در مقطع فعلی سربازان اسرائیلی باوجود ورود چندینباره به مناطق مرزی، بر شکستن مقاومت و تثبیت سریع مواضع پافشاری ندارند. اسرائیل همچنین از آتش شدید و نامتناسب هوایی علیه هر گونه مقاومتی استفاده میکند. بهطوریکه انجام تا بیست حمله هوایی طی ۲۴ ساعت علیه تنها یک روستا نیز گزارش شده است.
راهبرد و عملکرد حزبالله
باوجود ضربات دردناک واردآمده به سازمان و توان نظامی حزبالله، عملکرد مدافعان در جنوب لبنان قابلدفاع بوده است. راهبرد نیروهای حزبالله در مقطع فعلی پرهیز از درگیری مستقیم و استفاده از بمبهای کنارجادهای، تلههای انفجاری و کمین علیه نیروهای پیشرو اسرائیل بوده که موفقیتهایی را نیز در واردآوردن تلفات به مهاجمین اسرائیلی به همراه داشته است.
ارتش اسرائیل با مقاومت نیروهای حزبالله تاکنون از به کنترل درآوردن کامل شهرکهای مرزی ناکام بوده است. در ادامه میتوان روند کند پیشروی اسرائیلیها را پیشبینی کرد که در صورت ادامه مقاومت موفق از سوی حزبالله، ارتش رژیم صهیونیستی متحمل هزینه سنگینی خواهد شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.